فضا: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
یاد خدا در نفسها معجزه میکند . برچسبها: برگرداندهشده ویرایشگر دیداری ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
|||
(۱۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۱۰ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۲:
{{فیزیک نوین}}
[[پرونده:3D coordinate system.svg|بندانگشتی|یک سیستم مختصات سهبعدی]]
'''فَضا'''
بحث در مورد ماهیت و حالت وجودی فضا به دوران باستان بازمیگردد مثلاً در رسالههایی چون [[تیمائوس (افلاطون)|تیمائوس]] [[افلاطون]]، یا [[سقراط]] در بازتابهایش از آنچه یونانیها ''[[khôra]]'' (به معنی فضا) میخواندند، یا در رساله [[فیزیک (ارسطو)|فیزیک]] [[ارسطو]] (کتاب ۴، دلتا) در تعریف topos (به معنی مکان) یا بعدتر به عنوان مفهوم هندسی مکان در رساله «قول فی المکان» دانشمند سده یازده، [[ابن هیثم]].<ref>Refer to Plato's ''Timaeus'' in the Loeb Classical Library, [[دانشگاه هاروارد|Harvard University]], and to his reflections on ''khora''. See also Aristotle's ''Physics'', Book IV, Chapter 5, on the definition of ''topos''. Concerning Ibn al-Haytham's 11th century conception of "geometrical place" as "spatial extension", which is akin to [[رنه دکارت|Descartes]]' and Leibniz's 17th century notions of ''extensio'' and ''analysis situs'', and his own mathematical refutation of Aristotle's definition of ''topos'' in natural philosophy, refer to: [[نادر البزری|Nader El-Bizri]], "In Defence of the Sovereignty of Philosophy: al-Baghdadi's Critique of Ibn al-Haytham's Geometrisation of Place", ''Arabic Sciences and Philosophy'' ([[انتشارات دانشگاه کمبریج|Cambridge University Press]]), Vol. 17 (2007), pp. 57-80.</ref> بسیاری از پرسشهای کلاسیک فلسفی در رنسانس مورد بحث قرار گرفت و در قرن هفدهم و در زمان آغاز شکلگیری [[مکانیک کلاسیک]] مجدداً فرمولبندی شد. از دید ایزاک نیوتن، فضا مطلق بود، یعنی همیشگی بود و مستقل از اینکه مادهای در آن باشد یا نباشد.<ref>French and Ebison, Classical Mechanics, p. 1</ref> سایر [[فلسفه طبیعی|فیلسوفان طبیعی]] از جمله [[گوتفرید لایبنیتس|گاتفرید لایبنیتز]] فکر میکردند که فضا مجموعهای از روابط میان اجسام بود که توسط فاصله و جهتشان نسبت به یکدیگر مشخص میشد. در قرن هجدهم یک [[فیلسوف]] و [[خداشناسی|خداشناس]] به نام [[جرج بارکلی]] تلاش کرد تا قابلیت دیدن عمق فضایی را در مقالهاش با عنوان «به سوی نظریه جدیدتری برای دیدن» رد کند. [[امانوئل کانت]] متافیزیک دان چنین گفت که مفاهیم فضا و زمان، مفاهیم تجربی نیستند که از تجربیات دنیای خارج به دست آمدهباشند، بلکه اجزایی از یک چارچوب سیستماتیک هستند که در اختیار انسان قرار دارند و برای ساختار بخشیدن به همه تجربیات استفاده میشوند.
خط ۹:
== فلسفه فضا ==
=== گالیلئو گالیله ===
نظریههای [[گالیلئو گالیله|گالیلهای]] و کارتزین
گالیله به عنوان یکی از پیشگامان دانش نوین، ایدههای [[ارسطوگری|ارسطو]] و [[بطلمیوس]]
=== رنه دکارت ===
[[رنه دکارت|دکارت]] میخواست جهانبینی ارسطویی را با نظریه ای
مفهوم دکارتی فضا، ارتباط تنگاتنگی با نظریههای او
=== گافرید لایبنیتز و ایزاک نیوتن ===
[[پرونده:Gottfried Wilhelm von Leibniz.jpg|بندانگشتی|[[گوتفرید لایبنیتس|گاتفرید لایبنیتز]]]]
در قرن هفدهم [[فلسفه فضا و زمان]] به عنوان یک مسئله اساس
در قرن هفدهم [[فلسفه فضا و زمان]] به عنوان یک مسئله اساسی در [[معرفتشناسی|اپیستمولوژی]] و [[متافیزیک]] ظهور کرد که در قلب آن [[گوتفرید لایبنیتس|گاتفرید لایبنیتز]]، فیلسوف و ریاضیدان آلمانی و [[آیزاک نیوتن|ایزاک نیوتن]]، فیزیکدان و ریاضیدان انگلیسی قرار داشتند که دو نظریه مخالف در زمینه چیستی فضا ارائه دادند. لایبنیتز به جای آنکه فضا را موجودیت مستقلی بداند که در فرا و ورای ماده وجود دارد، بر این باور بود که فضا چیزی جز روابط فضایی میان اجسام در جهان نیست: «فضا یعنی چیزی که از در نظر گرفتن مکانها با هم نتیجه میشود»<ref>Leibniz, Fifth letter to Samuel Clarke</ref> نواحی اشغال نشده، نواحی هستند که میتوانست جسمی در آنها قرار بگیرد و در نتیجه روابط فضایی با سایر مکانها داشته باشد؛ بنابراین برای لایبنیتز فضا یک [[انتزاع]] ایدئال از رابطه بین موجودیتها یا مکانهای آنها بود و در نتیجه نمیتوانست پیوسته باشد و میبایست گسسته باشد.<ref>Vailati, E, Leibniz & Clarke: A Study of Their Correspondence p. 115</ref> فضا را میتوان شبیه به روابط بین اعضای خانواده تصور نمود. اگرچه افراد در خانواده با یکدیگر رابطه دارند، رابطهها مستقل از افراد وجود ندارند.<ref>Sklar, L, Philosophy of Physics, p. 20</ref> لایبنیتز چنین استدلال کرد که فضا نمیتواند مستقل از اجسام در جهان وجود داشته باشد زیرا در این صورت دو جهان که دقیقاً یکسان باشند و تنها از نظر موقعیت دنیای مادی یکسان نباشند، از هم متفاوت خواهند بود. اما از آنجا که هیچ راه تجربی برای جدا کردن این دوجهان از یکدیگر وجود ندارد، بنا بر اصل [[هویت بازنشناختنیها]] هیچ تفاوت واقعی میان این دو جهان وجود ندارد. بر طبق [[اصل دلیل کافی]] هر نظریهای از فضا که از آن نتیجه شود که میتوان دو جهان متفاوت با چنین شرایطی داشت، نادرست است.<ref>Sklar, L, Philosophy of Physics, p. 21</ref>▼
▲
[[پرونده:GodfreyKneller-IsaacNewton-1689.jpg|بندانگشتی|[[آیزاک نیوتن|ایزاک نیوتن]]]]
نیوتن باور داشت که فضا چیزی بیشتر از روابط میان اجسام مادی است و دیدگاهش را بر پایه [[مشاهده]] و [[آزمایش]] بنا نمود. یک نسبیتگرا نمیتواند تفاوتی بین [[دستگاه مرجع لخت|حرکت لخت]] که در آن جسم با سرعت ثابت حرکت میکند و [[دستگاه مرجع غیر لخت|حرکت غیر لخت]] که در آن سرعت با زمان تغییر میکند، قائل شود زیرا همه اندازهگیریهای فضایی نسبت به اجسام دیگر و حرکتهای آنهاست. اما نیوتن استدلال نمود که چون حرکت غیر لخت نیرو ایجاد میکند، میبایست مطلق باشد<ref>Sklar, L, Philosophy of Physics, p. 22</ref> او از مثال آب در یک سطل چرخان برای توضیح استدلالش استفاده نمود. آب در یک سطل آویزان از یک طناب نخست سطح صافی دارد و پس از شروع به چرخیدن سطل، سطح آب مقعر میشود. اگر سطل را از چرخش بازداریم سطح آب مقعر میماند زیرا به چرخش ادامه میدهد. در نتیجه مشخص است که سطح مقعر ناشی از حرکت نسبی میان سطل و آب نیست.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=http://www-groups.dcs.st-and.ac.uk/~history/HistTopics/Newton_bucket.html|عنوان=Newton's bucket|ناشر=www-groups.dcs.st-and.ac.uk|بازبینی=2016-12-11}}</ref> بلکه طبق نظر نیوتن میبایست ناشی از حرکت غیر لخت نسبت به خود فضا بودهباشد. برای چندین قرن از استدلال سطل آب برای اینکه نشان داده شود که فضا مستقل از ماده وجود دارد، استفاده میشد.
سطر ۹۱ ⟵ ۹۲:
{{تمیزکاری}}
{{اصلی|فضا (معماری)}}
[[پرونده:عکس مسجد شاه اصفهان-معماری ایرانی صفویه -سال ۲۰۱۴ میلادی- عکاس مصطفی معراجی - بانک تصاویر رایگان ویکیپدیا 09.jpg|جایگزین=عکس عناصر و اجزای تشکیل دهنده مسجد شاه اصفهان که در مجموع تشکیل دهنده فضای این معماری دوره صفوی را تشکیل
با اینکه بسیاری از معماران، فضا را ذات و ماهیت معماری میدانند و با وجود مطالب زیادی که در باب اهمیت فضا در معماری عنوان شده و میشود، در فرهنگها و دانشنامهها تعریفی از مفهوم فضا در معماری به چشم نمیخورد. فقدان واژه فضا در کتابهای مرجع معماری نیز کاملاً قابل توجه و تعجبانگیز است.
سطر ۱۰۲ ⟵ ۱۰۳:
برونو زوی با تعمیم مفهوم فضای معماری، فضای جدیدی با عنوان فضای شهری را نیز تعریف مینماید. او بر این عقیدهاست که تجربه فضایی معماری در شهر تداوم مییابد. در خیابانها، میدانها، کوچهها، پارکها، استادیومهای ورزشی، حیاط خانهها و در هر جایی که ساخته دست انسان خلاءها را محدود کرده و فضاهای بستهای به وجود آوردهاست. اگر در داخل بنایی فضا محدود به شش سطح باشد (کف، سقف و چهار دیوار)، بدین مفهوم نیست که خلاء بسته شده در پنج سطح (مانند یک حیاط یا یک میدان) به جای شش سطح، فضا بهشمار نمیآید. اما آیا میتوان حرکت در فضای بزرگراه خط مستقیم و یکنواختی را که کیلومترها در دشتی غیرمسکونی پیش رفتهاست، به عنوان یک تجربه فضایی مطرح ساخت؟ مسلم است آنچه در جهت دید بهوسیله یک سطح چه از طریق دیوارسازی یا از طریق کاشتن درخت یا بهوسیله عناصری که فضاهای معماری را متمایز میکنند، محدود شده باشد، فضای شهری محسوب میشود. زوی با استناد به توضیحات فوق، چنین نتیجهگیری میکند که هر بنا همزمان دو فضا را به وجود میآورد: فضای داخلی که بهوسیله اثر معماری معین شدهاست و فضای خارجی یا شهری که بهوسیله آن اثر معماری و آثار نزدیک به آن ایجاد شدهاست.
مفهومی که برونو زوی از فضای معماری مطرح مینماید، هنوز پذیرش عام دارد و مورد استناد بسیاری از نظریهپردازان میباشد. برای نمونه به گفته وان درلان، فضای معماری با برافراشتن دو دیوار پا به عرصه وجود مینهد، دو دیوار فضایی جدید میان خود
در واژهنامه تخصصی معماری واژه '''فضا''' در حوزه معماری و هنرهای دیداری این گونه تعریف شدهاست:
سطر ۱۴۰ ⟵ ۱۴۱:
برای نمونه، نگاه کنید به [[فضای اقلیدسی]]، [[فضای برداری]]، [[فضای برداری هنجارین]]، [[فضای باناخ]]، [[فضای ضرب داخلی]]، [[فضای هیلبرت]]، [[فضای توپولوژیک]]، [[فضای یکنواخت]]، [[فضای متریک]].
== در [[
اصطلاح [[فضای درون]] گاهی برای توصیف محتویات ذهن انسان به کار برده شدهاست.
سطر ۱۴۶ ⟵ ۱۴۷:
ممکن است شیئی متعلق به گذشتههای دور باشد. چقدر دور؟ این سؤال یک معنای عام و یک معنای خاص دارد. برای خیلی از افراد ده هزار سال قبل با بیست هزار سال قبل تفاوتی نمیکند. حتی برای بعضیها صدسال قبل با پنجاه سال قبل هم فرق نمیکند. درحالیکه برای [[باستانشناس]]، [[مورخ]]، [[دانشمند]] یا هرکس که علاقهمند به دورههای تاریخی باشد، بسیار متفاوت است.{{سخ}}
چگونه میشود این دورهها را احساس کرد و از هم تمیز داد؟ آشنا شدن با آثار به جا مانده از دورهها در همهٔ زمینههای معماری، ادبیات، هنر، لباس و … میتواند این احساس را ایجاد یا تقویت کند. گاهی برای ما دورهٔ خاصی از تاریخ اهمیت ندارد اما یک احساس عمومی و کلی از گذشته ما را در یک فضای تاریخی قرار میدهد. برای اینکار باید اشیاء و آثار اصلی را دید.{{سخ}}
به یاد داشته باشیم که اشیای گذشته متعلق به زمانی هستند که در یک مجموعهٔ زنده و پویا مورد استفاده قرار میگرفتند. حتی کلمات و ادبیات و محاورات در زمان خودش بیشترین زندگی و حیات را داشتهاست، اما به تدریج جان باخته و جسمی از آن به یادگار ماندهاست، لذا به هر میزان که بتوانیم خود را در شرایط و زندگی همزمان این آثار قرار دهیم. گویی که تقریباً حیات فرهنگی و تمدنی آن روزگار را احساس کردهایم و خود را اگرچه با فاصلهٔ زیاد یکی از افراد آن روزگار میپنداریم در این صورت به فضای تاریخ وارد شدهایم. میتوان گفت هرچه ما نسبت زمانی خود را با اثر گذشته کم کرده و به آن زمان نزدیک شویم، وارد فضای تاریخ و هرقدر خود را از شیء یا اثر گذشته دور بدانیم با دیدن یا قرار گرفتن در یک یا مجموعهای از آنها به فضای تاریخی نزدیک شدهایم. گاهی اوقات آثار گذشتگان به دلایل عام یا خاص با ما ارتباط بیشتری پیدا
== پیوند به بیرون ==
* [http://www.isa.ir/ سازمان فضایی ایران] {{Webarchive|url=https://web.archive.org/web/20070930181114/http://www.isa.ir/ |date=۳۰ سپتامبر ۲۰۰۷
== منابع ==
سطر ۱۶۲ ⟵ ۱۶۰:
{{موضوعات زمان}}
[[رده:فضا| ]]
[[رده:تعاریف فیزیک]]
[[رده:توپولوژی]]▼
[[رده:طبیعت]]▼
[[رده:فضازمان]]
[[رده:هیچ]]
▲[[رده:طبیعت]]
▲[[رده:توپولوژی]]
|