حسین علاء
حسین علاء (۲۲ آذر ۱۲۶۰ تهران – ۲۱ تیر ۱۳۴۳ تهران) دیپلمات و سیاستمدار ایرانی بود، که دو دوره از ۱۳۳۴ تا ۱۳۳۶ و ۱۳۲۹ تا ۱۳۳۰ نخستوزیری ایران را برعهده داشت. وی در دوره پنجم مجلس شورای ملی، نماینده تهران بود، از ۱۳۰۶ تا ۱۳۰۹ سفیر ایران در فرانسه و از ۱۳۱۴ تا ۱۳۱۶ سفیر ایران در بریتانیا بود. او در فاصله سالهای ۱۳۱۶ تا ۱۳۱۸ در کابینههای حسن مستوفی و صمصامالسلطنه بهعنوان وزیر تجارت فعالیت میکرد و از ۱۳۲۴ تا ۱۳۲۸ نیز سفیر ایران در آمریکا بود. علاء از ۱۳۲۸ تا ۱۳۲۹ وزارت امور خارجه را برعهده داشت و از ۱۳۲۹ تا ۱۳۴۱ نیز وزیر دربار بود.
حسین علاء | |
---|---|
نخستوزیر ایران | |
دوره مسئولیت ۱۸ فروردین ۱۳۳۴ – ۱۴ فروردین ۱۳۳۶ | |
پادشاه | محمدرضا پهلوی |
پس از | فضلالله زاهدی |
پیش از | منوچهر اقبال |
دوره مسئولیت ۲۱ اسفند ۱۳۲۹ – ۶ اردیبهشت ۱۳۳۰ | |
پس از | حاجیعلی رزمآرا |
پیش از | محمد مصدق |
وزیر امور خارجه | |
دوره مسئولیت ۶ اسفند ۱۳۲۸ – تیر ۱۳۲۹ | |
نخستوزیر | محمد ساعد و علی منصور |
پس از | علیاصغر حکمت |
وزیر تجارت | |
دوره مسئولیت ۸ مهر ۱۳۱۶ – آبان ۱۳۱۸ | |
پادشاه | رضا شاه |
نخستوزیر | محمود جم |
پیش از | صادق وثیقی (سرپرست) |
دوره مسئولیت دی ۱۲۹۶ – مرداد ۱۲۹۷ | |
پادشاه | احمدشاه |
نخستوزیر | صمصامالسلطنه حسن مستوفی |
وزیر دربار | |
دوره مسئولیت دی ۱۳۲۱ – ۱۳۴۲ (پنج بار) | |
پادشاه | محمدرضا پهلوی |
نخستوزیر | منوچهر اقبال |
سفیر ایران در آمریکا | |
دوره مسئولیت ۱۳۲۴ – ۶ اسفند ۱۳۲۸ | |
پس از | محمد شایسته |
پیش از | نصرالله انتظام |
وزیرمختار ایران در بریتانیا | |
دوره مسئولیت ۱۳۱۴ – ۱۳۱۶ | |
پادشاه | رضا شاه |
پس از | علیقلی مسعود انصاری |
پیش از | علی سهیلی |
وزیرمختار ایران در فرانسه | |
دوره مسئولیت ۱۳۰۶ – ۱۳۰۹ | |
نماینده مجلس شورای ملی | |
دوره مسئولیت ۱۳۰۳ – ۱۳۰۴ | |
حوزه انتخاباتی | تهران (دوره پنجم) |
اطلاعات شخصی | |
زاده | ۲۲ آذر ۱۲۶۰ تهران |
درگذشته | ۲۱ تیر ۱۳۴۳ (۸۳ سال) تهران |
ملیت | ایران |
همسر(ان) | رقیه قراگوزلو |
پیشه | سیاستمدار |
زندگینامه
ویرایشحسین علاء در سال ۱۲۶۲ در تهران زاده شد. وی اصالتاً آذربایجانی و تبارش از شهرستان خوی واقع در استان آذربایجان غربی است. پدرش میرزا محمدعلی خان علاءالسلطنه، بارها سفیر و وزیر و دو بار نخستوزیر ایران بود. وی کودکی را در قفقاز گذراند و تحصیلات خود را در لندن انجام داد و پروانه وکالت در دادگاههای بریتانیا گرفت. بعد از پایان تحصیل، به استخدام وزارت امور خارجه درآمد و هنگامی که پدرش به وزارت امور خارجه منصوب شد، ریاست دفتر وزارت خارجه را بهعهده گرفت و تا سال ۱۲۹۶ نیز در این سمت باقی ماند. بر اساس اسناد سازمان سی-آی-ای که در سال ۲۰۱۷ از طبقهبندی خارج شد، علاء حداقل بین سالهای ۱۹۵۱ تا ۱۹۵۴ مأمور مخفی این سازمان بود. او مکالمات شخصی خود با شاه، ملاقاتهای وی با شخصیتهای سیاسی و مذهبی را به سفیر وقت آمریکا در ایران، هندرسون، گزارش میداد. همچنین وی به کمک سفیر آمریکا، نقش مهمی در جلوگیری از خروج شاه در اسفند ۱۳۳۱ و امکان پایان سلطنت در ایران ایفا کرد. او از مهمترین کسانی بود که شاه را برای کودتای ۲۸ مرداد علیه دولت مصدق مجاب کرد.[۱]
به اعتقاد بسیاری از تاریخ پژوهان، سندی دال بر وابستگی علاء به سی-آی-ای، در اسناد وزارت امور خارجه ایلات متحده آمریکا وجود ندارد و آنچه که مورد استناد عدهای قرار گرفته، روایت یرواند آبراهامیان از اسناد است.
در اینباره، فریدون علاء، فرزند حسین علاء در نامهای سرگشاده به آبراهامیان و یادآوری گرایش تودهای او، ادعای همکاری نخستوزیر ایران با سازمان اطلاعات مرکزی ایالات متحده را ناشی از «شیوهٔ تاریخنگاری در ویرایش ماهرانه و حذف انتخابیِ مطالبِ اساسی روشن» دانست و نوشت:
«به آن صورتی که شما بیان کردهاید برداشت خواننده این است که نخستوزیر وقت واقعاً مبلغ قابل توجهی پول به عنوان رشوه دریافت کرده است. بدیهی است که خوانندهٔ عادی جهت تأیید واقعیات دسترسی به پرونده مورد نظر ندارد، [یعنی یادداشتی به تاریخ ۲۳ آوریل ۱۹۵۱ از طرف معاونت برنامهریزی آقای فرانک ویزنر (Frank Wisner) خطاب به معاونت CIA آلن دالس (Alen Dulles) موجود در آرشیو محرمانه CIA که در سال ۲۰۱۷ به وسیلۀ وزارت خارجه آمریکا منتشر شده است] ولی با خواندن یادداشت آقای ویزنر (روابط خارجی ایالات متحده آمریکا ۱۹۵۲ تا ۱۹۵۴ ایران ۱۹۵۱ تا ۱۹۵۴- اداره تاریخنویس، سند شماره ۱۸، آوریل ۲۳، ۱۹۵۱) توجهٔ خواننده فوراً به حذف استادانهٔ مطالب اصلی در رابطه با این موضوع جلب میشود: یعنی این یادداشت داخلی بهطور وضوح نشان میدهد که پیشنهاد ویزنر هنوز به تصویب ریاست CIA و وزارت خارجه نرسیده است. به علاوه- همانطوری که در پاراگراف چهارم یادداشت آشکار است-روح دولت ایران و علاء از پیشنهاد پرداخت این وجه کاملاً بیخبر بود»[۲]
وزارت و سفارت
ویرایشپس از انتخاب مستوفی الممالک در دیماه سال ۱۲۹۶ به ریاست وزرا، او میرزا حسینخان را که در آن هنگام معینالوزرا لقب داشت، به سمت وزیر تجارت و فواید عامه معرفی کرد. حسین علاء بعد از کنارهگیری مستوفیالممالک، سمت وزارت تجارت و فواید عامه را در کابینه صمصمام السلطنه بختیاری نیز حفظ کرد.
در سال ۱۲۹۹ پیش از کودتای ۳ اسفند ۱۲۹۹، علاء ابتدا وزیرمختار ایران در اسپانیا، سپس وزیرمختار ایران در آمریکا شد. مذاکره با شرکت نفتی استاندارد اویل برای واگذاری امتیاز نفت شمال، مهمترین اقدام او در سمت نمایندگی سیاسی ایران در ایالات متحده بود. پس از مذاکرات اولیه، مجلس شورای ملی در تاریخ ۳۰ آبان ۱۳۰۰ قانونی در ۵ ماده تصویب کرد، که به شرکت استاندارد اویل، پیشنهاد امتیاز اکتشاف و تولید نفت از مخازن احتمالی موجود در آذربایجان، گیلان، مازندران، استرآباد و خراسان، به مدت ۵۰ سال، در برابر دریافت ۱۰ درصد از درآمد فروش نفت را میداد.[۱]
اما این مذاکرات به علت درخواست شرکت استاندارد اویل جهت شراکت شرکت نفت انگلیس و ایران در این امتیاز، به سرانجام نرسید و دولت ایران (در زمان مشیرالدوله) این شرط را نپذیرفت. در این میان شرکت آمریکایی نفت سینکلر نیز جهت بررسی امتیاز نفت شمال ایران، ۲ کارشناس به ایران فرستاد و مجلس قانونی را که برای استاندارد اویل تصویب کرده بود اصلاح نمود و به دولت اجازه داد با هر شرکت آمریکایی دیگری وارد مذاکره شود. اما در نهایت واگذاری امتیاز نفت شمال به شرکتهای آمریکایی به جایی نرسید.[۲]
اقدام دیگر علاء، مذاکره برای دریافت یک میلیون دلار وام از آمریکا بود، تا نهصد هزار تومان آن صرف هزینههای نظامی شود.[۳] او همچنین از طرف دولت ایران اقدام به استخدام مستشاران آمریکایی نمود، که از جمله این مستشاران، مورگان شوستر بود، که بهعنوان مشاور مالی به استخدام دولت ایران درآمد. در انتخابات دوره پنجم مجلس شورای ملی در سال ۱۳۰۲، علاء در حالی که در واشینگتن بود، از تهران به نمایندگی برگزیده شد، اما تا پایان تابستان ۱۳۰۳ با اجازه مجلس در آمریکا ماند.
مخالفت با سلطنت رضاشاه
ویرایشدر نهم آبان ۱۳۰۴ که ماده واحده «انقراض دودمان قاجار و خلع احمدشاه» را نمایندگان جناح اکثریت پنجمین دوره مجلس شورای ملی در دستور کار گذاشتند، به همراه حسن تقیزاده، محمد مصدق، و یحیی دولتآبادی در مخالفت علنی با انقراض قاجاریه در مجلس نطق کرد و گفت:
«ماها هیچ اختیار نداریم که وارد در این مذاکره و طرح این مسئله بشویم؛ زیرا رأی دادن به همچو طرحی را بنده به کلی مخالف قانون اساسی که ما حافظ آن هستیم میدانم و قطع نظر از اینکه مخالف قانون میدانم، این پیشنهاد را مخالف صلاح مملکت هم میدانم؛ زیرا یک بابی مفتوح خواهد شد که برای مملکت مضر خواهد بود».[۴]
او با پایان نطق کوتاهش از مجلس خارج شد و در رأیگیری شرکت نکرد.[۴] از همین رو پس از روی کار آمدن رضا شاه در انتخاب دوره ششم به مجلس راه نیافت و مدتی بیکار بود تا اینکه در مهر ۱۳۰۶، وزیرمختار ایران در فرانسه شد.
نخستین وزیر تجارت
ویرایشمأموریت علاء در پاریس، سه سال به طول انجامید. سپس به ایران بازگشت و متصدی شغلی نبود تا اینکه در پانزدهم خرداد ۱۳۱۶ محمود جم نخستوزیر او را به عنوان رئیس ادارهکل تجارت به مجلس معرفیکرد. جم اختیارات علاء را نسبت به مدیران پیشین تجارت افزایش داد و آن بخش از امور تجاری کشور را نیز که در وزارت مالیه یا در هیئت نظارت رسیدگی میشد در اداره کل تجارت متمرکز کرد.
در هشتم مهر ۱۳۱۶ جم با به تصویب رساندن لایحهای دو فوریتی، اداره کل تجارت را وزارتخانه کرد و علاء را به عنوان نخستین وزیر این وزارتخانه همان روز به مجلس معرفی کرد. علاء سپس رئیس هیئت مدیره بانک ملی ایران شد تا در سال ۱۳۲۱ پس از مرگ محمدعلی فروغی، به وزارت دربار رسید.
سفیر در آمریکا
ویرایشعلاء در شهریور ۱۳۲۴ در شرایطی بحرانی که در پی بروز اغتشاش در آذربایجان و خودداری دولت شوروی از تخلیه ایران به وجود آمده بود با سمت سفیرکبیر ایران راهی واشینگتن شد. او در جلسات شورای امنیت سازمان ملل متحد، از حقوق ایران دفاع کرد. همچنین طرح شکایت ایران را بدون توجه به نظر نخستوزیر وقت(قوام) به موقع اجرا کرد و در قبولاندن حقانیت ایران نقش مؤثری داشت.
در ششم اسفند ۱۳۲۸ و در حالی که علاء هنوز در آمریکا بود، محمد ساعد او را به عنوان وزیر امورخارجه کابینه خود به مجلس سنا معرفی کرد. دولت منصورالملک نیز که پس از تعطیلات نوروز ۱۳۲۹ تشکیل شد همین سمت را به علاء داد و در آن زمان بود که علاء به ایران بازگشت و وزارت امور خارجه را به دست گرفت.
نخستوزیری
ویرایشعلاء سپس وزیر دربار و بعد از کشته شدن رزمآرا در اسفند ۱۳۲۹ نخستوزیر شد تا ششم اردیبهشت ۱۳۳۰ که به صورت ناگهانی استعفا داد. شاه جمال امامی را نزد او فرستاد تا از استعفایش جلوگیری کند. امامی میگوید: «من رفتم منزلش، جناب آقای دشتی تشریف داشتند و استعفانامهاش را مینوشت. گفتم چرا استعفا میدهید؟ گفت نشستهاند نه ماده را برخلاف میل من تنظیم کردهاند. گفتم پاشو بیا در مجلس معایب کار را بگو. استعفا چرا میدهی؟ گفت من مرد این کار نیستم».[۵]
علاء پس از استعفا از مقام نخستوزیری به وزارت دربار بازگشت و در قسمت اعظم زمامداری محمد مصدق؛ یعنی نزدیک به دو سال در این سمت ماند و در این مدت، تنها رابط شاه با مصدق بود؛ زیرا مصدق در تمام مدت نخستوزیریاش بیش از ۵ تا ۶ بار با شاه ملاقات نکرد و پیغامهای آنها بین یکدیگر فقط از طریق علاء رد و بدل میشد.
علاء در اوایل حکومت مصدق از طرفداران جدی او بود اما از اواخر ۱۳۳۱ بهتدریج تغییر عقیده داد و گزارشهای مربوط به سهماهه پایانی سال ۱۳۳۱ از تماس مستمر او با مخالفان مصدق به خصوص آیت الله کاشانی حکایت میکند.
علاء با آنکه روابط نزدیک و صمیمانهای با محمد مصدق داشت، در پی بروز اختلاف بین دربار و دولت و به دنبال نطق تند محمد مصدق در خصوص دخالتهای شاه در امور حکومت، در فروردین ۱۳۳۲ از وزارت دربار استعفا کرد؛ اما بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ دوباره به این مقام گماشته شد.
پس از برکناری زاهدی در فروردین ۱۳۳۴ علاء دوباره برای نخستوزیری انتخاب شد و دولتی تشکیل داد که «کابینه تحول» نام گرفت.[۶] در نخستین ماه حکومت وی، مذاکرات چند ساله ایران و شوروی نتیجه داد و قرار شد یازده تُن طلای امانتی ایران نزد شوروی، پس دادهشود. همچنین تعیین حدود و علامتگذاری مرز ایران و شوروی پایان یافت. در این دوره روابط ایران و شوروی بهبود یافت و شوروی از شاه برای بازدید از این کشور دعوت به عمل آورد. علاء در ۲۵ آبان ۱۳۳۴ از کوشش فدائیان اسلام برای کشتنش جان بهدربرد که این جریان به دستگیری و اعدام عدهای از اعضای فدائیان اسلام از جمله نواب صفوی انجامید. همچنین در همین دوره ایران وارد پیمان بغداد شد.
علاء در فروردین ۱۳۳۵ از نخستوزیری استعفا کرد که مورد موافقت قرار نگرفت، ولی دوباره در فروردین ۱۳۳۶ استعفا کرد و مجدداً به وزارت دربار تعیین شد و تا سال ۱۳۴۲ وزیر دربار بود که در آن سال از سیاست شاه در قبال آیت الله خمینی انتقاد کرد و برکنار شد و به عنوان سناتور انتصابی از شیراز به سنا راه یافت. او معتقد بود که رویارویی شاه با روحانیان، سرانجام خوبی ندارد.
حسین علاء و جبهه ملی
ویرایشحسین علاء در ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ مأمور تشکیل کابینه شد. او کابینه را به شکلی چید که از حمایت جبهه ملی برخوردار باشد. در ۱۵ فروردین ۱۳۳۰ علاء ترتیبی داد تا علیرضا برادر شاه به آلمان و اشرف خواهر شاه برای مرخصی طولانی مدت به خارج برود. در پی تعطیلات نوروز علاء با مسئلهای جدی روبهرو شد و آن اعتصاب کارگران نفت جنوب به خاطر کمی دستمزد و قطع شدن اضافه معوقهشان بود. انگلیسیها حزب توده را در تحریک کارگران دخیل میدانستند. اعتصاب در ۵ فروردین در بندر ماهشهر آغاز شد. شرکت نفت به اعتراض کارگران توجهی نکرد و همین موضوع اوضاع را پیچیدهتر کرد. علاء برای کنترل اوضاع در تمام مناطق اعتصابی به مدت دو ماه حکومت نظامی اعلام کرد. این اقدام علاء مورد قبول مجلس نیز واقع شد. با اینکه اعتصابات به اصفهان هم سرایت کرد، اما در نهایت علاء توانست اعتصابات را کنترل کند.[۷]
در ۴ اردیبهشت ۱۳۳۰ پس از آنکه اعتصابات جنوب پایان یافت، کمیسیون نفت مجلس به اتفاق آرا پیشنویس یک طرح ۹ مادهای را که از جانب یک کمیسیون فرعی هفت نفری تهیه شده بود، تصویب کرد، این پیشنویس چهارچوب اجرای اصل ملی شدن را فراهم میساخت. علاء پس از تصویب این طرح استعفا کرد. علاء در ابتدای دوران نخستوزیری محمد مصدق با او و جبهه ملی احساس همدلی میکرد، اما هرچه اوضاع جلوتر رفت و علاء طرف مخالفان مصدق را گرفت و به آیتالله کاشانی و دربار نزدیک شد. پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، علاء همچنان وزیر دربار بود. تا اینکه شاه با فضل اله زاهدی به مشکل برخورد. انتخاب شاه برای جانشینی زاهدی حسین علاء بود. البته برخی مورخان کنار رفتن زاهدی را نتیجه دسیسه اطرافیان شاه از جمله اسدالله علم، نعمتالله نصیری، علی امینی و علاء میدانند.[۸]
حسین علاء در سال ۱۳۴۳ در تهران درگذشت.[۹]
خانواده
ویرایشحسین علاء در سال ۱۳۰۵ با رقیه قراگزلو ازدواج کرد که زنی ثروتمند بود و شخصیتی محکم داشت. او از اولین زنانی بود که حجاب از سر برداشت. پدر زن علاء ابوالقاسم ناصرالملک از رجال قاجاریه نخستین ایرانی در دانشگاه آکسفورد و مترجم اتللو و تاجر ونیزی اثر شکسپیر بود. حاصل این ازدواج، یک فرزند دختر و یک فرزند پسر بود. پسر حسین علاء به نام فریدون علاء که در سال ۱۳۱۰ به دنیا آمد پزشک خونشناس ایرانی است که او را بنیانگذار اولیه سازمان ملی انتقال خون ایران میدانند. دختر حسین علا به نام ایران علاء که بعدها با اسکندر فیروز ازدواج کرد. همسر علاء در سراسر ایران داراییهایی داشت که با فروش آنها خانواده را خصوصاً در اواخر عمر علاء از تنگناهای مالی نجات داد. استقلال رقیه قراگزلو (فریدون علاء مادرش را «فاطمه» قراگزلو نامبرده[۱۰]) حتی باعث نگرانی علاء میشد. طبق خاطرات دنیس رایت شایعه شده بود که، چون برخلاف قرارهای قبلی شاه از ازدواج با دختر آنها امتناع کرده بود رقیه در مهمانیهایی که شاه حضور داشت شرکت نمیکرد.[۱۱]
تبارنامه
ویرایشتبارنامه خاندان امینی |
---|
منابع
ویرایش- ↑ «مذاکرات جلسه ۴۳ دوره چهارم مجلس شورای ملی سیام عقرب ۱۳۰۰». کتابخانه، موزه و مرکز اسناد- فارسی. بایگانیشده از اصلی در ۲۳ ژانویه ۲۰۲۲. دریافتشده در ۲۰۲۰-۰۲-۲۴.
- ↑ «مذاکرات جلسه ۱۰۲ دوره چهارم مجلس شورای ملی بیستم جوزا ۱۳۰۱». بایگانیشده از اصلی در ۲۲ سپتامبر ۲۰۲۰. دریافتشده در ۲ مارس ۲۰۲۰.
- ↑ «مذاکرات جلسه ۵۴ دوره دوم مجلس شورای ملی چهاردهم جدی ۱۳۰۰». بایگانیشده از اصلی در ۱ دسامبر ۲۰۲۰. دریافتشده در ۲ مارس ۲۰۲۰.
- ↑ ۴٫۰ ۴٫۱ «مذاکرات جلسه ۲۱۱ دوره پنجم مجلس شورای ملی نهم آبان ۱۳۰۴». بایگانیشده از اصلی در ۳۰ نوامبر ۲۰۲۰. دریافتشده در ۲۵ ژوئن ۲۰۲۰.
- ↑ «مذاکرات جلسه ۷۴ دوره دوم مجلس سنا ۲۶ فروردین ۱۳۳۴». بایگانیشده از اصلی در ۱۹ اکتبر ۲۰۲۱. دریافتشده در ۱۴ سپتامبر ۲۰۲۱.
- ↑ «مذاکرات جلسه ۱۱۵ دوره دوم مجلس سنا دهم اردیبهشت ۱۳۳۴». بایگانیشده از اصلی در ۲۳ ژانویه ۲۰۲۲. دریافتشده در ۱۴ سپتامبر ۲۰۲۱.
- ↑ یرواند آبراهامیان. ایران بین دو انقلاب. نشر نی. شابک ۹۶۴-۳۱۲-۳۶۳-۴.
- ↑ «حسین علاء؛ نخستوزیر و پدر معنوی محمدرضا شاه پهلوی». پایگاه خبری تحلیلی رویداد24.
- ↑ «حسین علاء». پژوهشکده باقر العلوم. دریافتشده در ۱ مارس ۲۰۱۵.
- ↑ https://www.jadidonline.com/story/16102008/frnk/naserolmolk
- ↑ عباس میلانی (۲۰۰۸). ایرانیان نامدار: زنان و مردانی که ایران مدرن را ساختند. انتشارات سیراکیوز. ص. ۳۷.
- مستوفی، عبدالله، شرح زندگانی من، انتشارات زوار، تهران.
جستارهای وابسته
ویرایشپیوند به بیرون
ویرایش- حسین علاء، مؤسسهٔ مطالعات تاریخ معاصر ایران.