پرش به محتوا

اجاق

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]
نوعی اجاق پارکی

ریشه لغت

[ویرایش]
  • ترکی

آوایش

[ویرایش]
  • /اُجاق/

اسم

[ویرایش]

اجاق

  1. وسیله‌ای برای گرم کردن غذا. دیگدان، آتشدان، اجاغ.[۱]
  2. دودمان، خاندان.
  3. صاحب کرامات و کشف.
  4. اجاق گاز: نوعی اجاق که سوخت آن گاز متان است.
  5. اجاق برقی: نوعی اجاق که با نیروی برق گرما تولید می‌کند و مثل اجاق گاز برای پختن غذا و جز آن بکار می‌رود.

واژه‌های مشتق شده

[ویرایش]



ترجمه

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین

پانویس

[ویرایش]
  1. اجاق علاوه برداشتن معانی: محل درست کردن آتش به منظور پخت‌وپز و آشپزی و همچنین دودمان دارای معنی دیگری نیز هست. در زمان صفویه و عثمانیان اجاق محلی بوده‌است که سران پیاده‌نظام و بزرگان و تصمیم‌سازان در این محل جمع می‌شدند و تصمیمات مهم و اساسی اتخاذ می‌کردند. همچنین برنامه‌ریزی جنگ و نظایر آن در این مکان انجام می‌شده‌است. به این محل‌ها، که امروزه در برخی مناطق ترک‌نشین نظیر آذربایجان غربی و شهر چِکْنه در خراسان وجود دارد، اجاق گفته می‌شد. این اجاق‌ها، به دلیل ذکرشده، محل مقدسی محسوب می‌شده‌اند، ولی در هیچ‌کدام امامزاده‌ای وجود ندارد. (حسن حسن‌آبادی
pFad - Phonifier reborn

Pfad - The Proxy pFad of © 2024 Garber Painting. All rights reserved.

Note: This service is not intended for secure transactions such as banking, social media, email, or purchasing. Use at your own risk. We assume no liability whatsoever for broken pages.


Alternative Proxies:

Alternative Proxy

pFad Proxy

pFad v3 Proxy

pFad v4 Proxy