پرش به محتوا

دیوان

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • فارسی
جستجو در ویکی‌پدیا ویکی‌پدیا مقاله‌ای دربارهٔ دیوان دارد

آوایش

[ویرایش]
  • /دِیو/آن/

اسم

[ویرایش]

دیوان

  1. (ادیان): جمع دیو؛ کیش قدیمی پرستش خدایان طبیعی که زرتشت آن دین را نفی کرده بود.
  2. به عقیده هرتل دیوان چون موفقیت زرتشت را دیدند به ظاهر به آن دین درآمدند که از درون متلاشی‌اس کنند و عملا معتقدات خویش را جایگزین آن سازند.
  3. (ادبیات): مجموعه اشعار یک شاعر (به صورت کتاب).
  4. (قدیم): دولت، وزارتخانه، دفتر محاسبات، اداره، خزانه‌دار.

مثال

[ویرایش]
  1. دیوان سیاه کردن کنایه از: گناه کردن.

––––

برگردان‌ها

[ویرایش]
ترجمه

منابع

[ویرایش]
pFad - Phonifier reborn

Pfad - The Proxy pFad of © 2024 Garber Painting. All rights reserved.

Note: This service is not intended for secure transactions such as banking, social media, email, or purchasing. Use at your own risk. We assume no liability whatsoever for broken pages.


Alternative Proxies:

Alternative Proxy

pFad Proxy

pFad v3 Proxy

pFad v4 Proxy