پرش به محتوا

ویکی‌پدیا:قهوه‌خانه/بایگانی ۵۶

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

لفظ "روشنفکری"

[ویرایش]

معنای لغوی این لفظ بی طرف نیست، ولی معنای اصطلاحی آن ممکن است بی طرف باشد. آیا مجاز است از آن استفاده کرد؟--دوستدار ویکی‌پدیا ‏۲۴ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۰۸:۲۴ (UTC)[پاسخ]

اگر منبع معتبری در موردی استعمال کند در همان مورد می‌توان به کار برد. به‌آفرید ‏۲۴ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۱۱:۳۹ (UTC)[پاسخ]
فکر کنم چند حالت وجود دارد: 1) ذکر آن بدون نسبت دادن به شخص 2) ذکر آن با نسبت دادن به شخص 3) استفاده نکردن از آن... لطفاً مشخص کنید که کدام منظور شما بوده‌است. ممنون.
بصورت مشابه در مورد "jesus christ" (عيسی مسيح) و "prophet muhammad" و "انقلاب اسلامی" نیز این سه سؤال مختلف قابل جواب دادن است.--دوستدار ویکی‌پدیا ‏۲۵ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۰۲:۰۲ (UTC)[پاسخ]
ظاهرا نظر به‌آفرید از زمان جمع بندی غلطی که در بحث انقلاب اسلامی انجام داده تغییر کرده است و از موضع خود کوتاه آمده اند. پس بد نیست که خود ایشان هرچه زودتر مقاله انقلاب ایران (۱۳۵۷) را به نام صحیح (که منابع بسیار معتبر استعمال کرده‌اند) انتقال دهد. --شهرزاد قصه گو ‏۲۵ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۲۹ (UTC)[پاسخ]
؟! پیرامون استفاده از کلمه [در متن] سخن می‌گوییم و نه عنوان مقاله. ظاهراً کربلای «انقلاب اسلامی» اثری زایل‌نشدنی بر روان برخی دوستان داشته‌است. به‌آفرید ‏۲۵ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۴۱ (UTC)[پاسخ]
آری چنینست. و دیر نیست که مختار بیاید و دمار از روزگار بنی امیه برآورد. (لطفا کسی خود را بنی امیه نپندارد!) اصولا دیدگاه بی طرف یعنی دیدگاه به آفرید (طنز نقل از ویکی اژدها) --شهرزاد قصه گو ‏۲۵ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۵۹ (UTC)[پاسخ]
این بنی‌امیه بود که سرانجام دمار از روزگار مختار بر آورد (وی را به شهادت نائل کرد) به‌آفرید ‏۲۵ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۱۱:۱۷ (UTC)[پاسخ]
و سرانجام توسط عباسیان چنان صغیر و کبیرشان از صفحه روزگار محو شدند که امروزه در دنیا احدی ادعا نمی کند که نسبش به خاندان بنی امیه می رسد. البته من چنین آرزویی را در مورد شخص شما ندارم. مطمئن باشید. وجودتان را هم غنیمت بزرگی برای ویکی می دانم. ولی نه در مقام تنها دیوانسالار ویکی فارسی --شهرزاد قصه گو ‏۲۵ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۱۱:۲۹ (UTC)[پاسخ]
نخست اینکه کار را ابومسلم کرد و نه عباسیان. عباسیان چون نیمچه سید بودند در پایان کار بر تخت نشستند. و البته به نوبهٔ خود دمار از روزگار فرزندان حسین آوردند. دوم اینکه شما از مختار سخن راندید. بالاخره تعیین کنید که چه‌کسی را می‌گویید. سوم اینکه من خودم را بنی‌امیه یا یزید نمی‌پندارم. به‌آفرید ‏۲۵ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۱۱:۴۱ (UTC)[پاسخ]
دیگران نیز شما را چنان چیزی نمی پندارند --شهرزاد قصه گو ‏۲۵ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۱۳:۱۵ (UTC)[پاسخ]
انقلاب اسلامی را من آن زمان بخاطر اسم توصیفی دیگر کنار گذاشتم (که به نظرم کار درستی بود و هست از خیلی از نظرها، خصوصا بر اساس نشان دهید، نگویید). حتی گیر دادن به حذف آن از متن مقالات (و نه فقط عنوان) که آن را به کرّات دیده‌ام، مشکلی ندارد. ولی وقتی میبینم که حساسیتی که نسبت به آن وجود داشت در مورد الفاظ مشابه وجود ندارد، احساس میکنم که ممکن است در مورد کل قضيه دچار اشتباه شده باشم چون ظاهراً این چیزها بیشتر بر اساس عرف جامعه ویکیپدیا [نظر کاربرانی که اهميت بدهند بيايند حرف بزنند] معین میشوند و نه بر اساس الگوریتم و دستورالعمل مشخصی که در آن لفظ را به آن بدهیم و بدون درگیر کردن احساسات شخصی نتیجه خروجی را بگیریم.--دوستدار ویکی‌پدیا ‏۲۵ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۱۱:۱۰ (UTC)[پاسخ]
«روشنفکر» و «انقلاب اسلامی» آنقدرها هم مشابه نیستند. شما اسم دیگر برای روشنفکر می‌دارید؟ منورالفکر ؟ انتلکتوئل؟ در مرحلهٔ اول پیشنهاد می‌کنم که عبارت «محمد، پیامبر اسلام» را با زائدهٔ حشوآلود «پیامبر اسلام» که منثره‌وار در متن مقاله‌تکرار می‌شود دریابید تا بعد به دغدغه‌های دیگر برسیم. به‌آفرید ‏۲۵ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۱۱:۴۱ (UTC)[پاسخ]
استدلال شما قانع کننده نيست. روشنفکر کلمه ای است که به شدت ديدگاه خاصی را پيش ميبرد؛ بجای آن توصيفی که در تعريف آن هست را ميتوان گذاشت. "پيامبر" مشکل دارد، اما اگر "پيامبر اسلام" به معنی پيامبر در دين اسلام باشد مشکلی ندارد. --دوستدار ویکی‌پدیا ‏۲۶ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۱۹:۵۶ (UTC)[پاسخ]
دیدگاه را منتسب به صاحبش می‌کنند. و مطرح می‌کنند. مثلاً اگر «میرزا ملکم‌خان از روشنفکران پیش از مشروطیت است.» با منبعی همراه باشد (که دهها منبع معتبر می‌توان یافت) هیچ مشکلی نمی‌دارد. اصولاً در بسیاری مواقع در خود روشنفکری فرد مناقشه نیست. آنچه بیشتر در آن مناقشه‌است ماهیت این روشنفکری‌است. مثلاً روشنفکر غرب‌زده یا روشنفکر ازخودباخته یا روشنفکر خائن یا روشنفکر خادم …. به‌آفرید ‏۲۶ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۲۰:۵۶ (UTC)[پاسخ]
همانطور که در ابتدا گفتم، معنی لغوی لفظ روشنفکری همانقدر پيشبرنده ديدگاه خاصی است که لفظ انقلاب اسلامی هست. موضوع منبع معتبر نيست. برای استفاده از همه اين الفاظ ميتوانيد منبع معتبر بيابيد. حتی ميتوانيد منبع معتبری بيابيد که بگويد "عيسی مسيح از اينجا به آنجا رفت" (ولی يهوديان عيسی را مسيح نميدانند). يا استفاده از لفظ پيامبر خالی در مورد حضرت محمد که به کرات و به آسانی يافت ميشود. ولی اين به معنی اين است که ميتوانيم بنويسيم "پيامبر به آنجا رفت" و منبع بدهيم؟
موضوع اصلی در مورد الفاظ خاص اين است که آيا کسی حق نگاه کردن به معنی آنها را دارد يا نه. "انقلاب اسلامی"، "روشنفکری" و حتی "محمد" همه معانی لغوی دارند. اين داشتن استاندارد دوگانه است که در برخی موارد وارد شويم، و در برخی موارد نشويم يا اينکه در مورد يکی چنان حساسيتی داشته باشيم و نسبت به ديگری بی تفاوت باشيم. من تا جايی که در توانم باشد جلوی اين دوگانه رفتار کردن های شما خواهم ايستاد.--دوستدار ویکی‌پدیا ‏۲۹ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۰۷:۴۵ (UTC)[پاسخ]
ببینید همانطور که می‌شود گفت «ملکم خان روشنفکر پیش‌از مشروطه بود»(با ذکر منبع) می‌توان گفت «انقلاب بهمن ۵۷ ایران انقلابی [با ماهیت] اسلامی بود»(منبع). ولی همانطور که نمی‌شود مقالهٔ ملکم را جمله‌هایی چون «ملکمِ روشنفکر فلان کرد». «ملکمِ روشنفکر بهمان کرد» (و هی صفت «روشنفکر» آورد) پر کرد. نمی‌توان با اصرار همه جا هی «انقلاب اسلامی» نوشت. همینطور می‌توان گفت محمد پیامبر اسلام است. تازه ملکم از همهٔ اینها بهتر است چون کسی در روشنفکری‌اش شک نمی‌دارد. در خدمت و خیانتش شک می‌دارد. به‌آفرید ‏۲۹ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۱۰:۴۰ (UTC)[پاسخ]
همانطور که گفتید، چنین مکانیزمی نه وجود دارد و نه کارآیی دارد. کمون سنس دقیقا همین حرف را می زند. شما (منظور به آفرید است) در آن بحث بدون توجه به کمون سنس (که از سخنان نظر دهندگان و نتایج جستجوی گوگلی و تعداد اسناد مشخص بود) رای خود را (هرچند صحیح) به عنوان نظر جمع و جمع بندی اعمال کردید. به قول میثم شما اگر نظری داشتید و آنرا صحیح می دانستید، باید در هنگام نظر خواهی آن را مانند دیگران اعلام می کردید و نه هنگام جمع بندی و به عنوان ماحصل نظر جامعه ویکی فارسی. --شهرزاد قصه گو ‏۲۵ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۱۱:۲۹ (UTC)[پاسخ]
هنوز محرم نشده‌است. اینجا هم منبر نیست. به‌آفرید ‏۲۵ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۱۱:۴۱ (UTC)[پاسخ]
کاربر:به آفريد، يک کاربر است و نظرش در حد يک کاربر عادی مطرح ميباشد. وقتی زمان جمع بندی بحث است نبايد نظر خودش را در نظر بگيرد بلکه بايد بصورت آماری به نظرات همه نگاه کند. اگر خلاف اين را انجام داده ميتوانستيد از او در وپ:تام شکايت کنيد.--دوستدار ویکی‌پدیا ‏۲۶ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۱۹:۵۶ (UTC)[پاسخ]
من بحثی خارج از ویکی طرح نکردم. گریز به صحرای کربلا را شما زدید. یک اشتباه فاحش شما را مجددا یادآوری کردم. فعلا هم که شما بالای منبر نشسته اید. جای ما همین جنب درب ورودی مسجد و کنار سینی خرما خوب است. با مغالطه هم نمی توان از یادآوری ناداوری ممانعت کرد. بجای فرار به جلو، یک کلام بپذیرید که اشتباه کردید و خلاص --شهرزاد قصه گو ‏۲۵ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۱۳:۱۱ (UTC)[پاسخ]
ابراهیم گلستان که اصلاً وجود چیزی به عنوان روشنفکری در ایران را قبول ندارد. sicaspi ‏۲۹ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۱۲:۲۸ (UTC)[پاسخ]

یادبودهای برگزیده

[ویرایش]

تهیه یک ساز و کار برای نوشتن یادبودهای برگزیده لازم به نظر می‌رسد ،من چند موردی را در ذکر می‌کنم امیدوارم دوستان به آن بیفزایند ،با تشکر.

بله من هم پیشنهاد می‌کنم علاوه بر موارد دیگر خورشیدی محور (تاریخ هجری خورشیدی‌محور) شوند. --Wayiran (ب) ‏۲۴ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۰۸:۴۴ (UTC)[پاسخ]
جهت تبدیل تاریخ‌ها میتوان از Calendar Converter نیز استفاده کرد. حتی در حالت آفلاین نیز کارایی دارد.--۩ حشر۩بحث ‏۲۴ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۱۲:۳۷ (UTC)[پاسخ]
جناب فرزاد اگر دیدید که ویکی‌پدیا:یادبودهای برگزیده/۲۵ آوریل لینکهای قرمز دارد و من انها را برنداشتم، به این خاطر است که تصمیم داشتم انرا همین امشب درست کنم. اگر چند ساعتی به من فرصت دهید تا به امور غیر مجازی برسم، ان مقالات را آخر شب خواهم ساخت. از همکاریتان متشکرم. --سیمرغ ‏۲۴ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۱۱:۳۱ (UTC)[پاسخ]
ضمناً یادبودهای ویکی انگلیسی را ببینید، برای هر یادبود توضیح بیشتری داده شده‌است. سیمرغ ‏۲۴ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۱۳:۲۵ (UTC)[پاسخ]
ضمناً بهتر است در نوار بالای کادر یادبودها در صفحه اصلی نوشته شود «در این روز...» در این صورت باید توضیح کاملتری که در حقیقت ادامه ان جمله باشد نوشته شود مثلا به جای نوشتن «تولد آل پاچینو هنرپیشه آمریکایی برنده جایزه اسکار.» بهتر است نوشته شود. «آل پاچینو هنرپیشه آمریکایی و برنده جایزه اسکار متولد شد» که با فرض گذاشتن «در این روز» در اول آن میشود «در این روز آل پاچینو هنرپیشه آمریکایی و برنده جایزه اسکار متولد شد»، ویکی انگلیسی هم مثل یادبودهای انکارتا از on this day برای ابتدای کادر یادبودها استفاده کرده‌است، (صفحه اصلی ویکی انگلیسی را ببینید.) سیمرغ ‏۲۴ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۱۳:۴۵ (UTC)[پاسخ]
به نظر من اشکالی ندارد لینک قرمز داشته باشند.--Taranet ‏۲۴ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۱۱:۳۷ (UTC)[پاسخ]
در ضمن به نظرم باید بر سر ابعد و نوع تصاویر هم به توافق برسیم ،به نظرم عرض ۶۰ تا ۱۱۰ پیکسل مناسب باشد ،در ضمن تصاویری انتخاب گردد که در این ابعاد قابل دیده و درک شدن باشند ،باری مثال تصویر امروز در این ابعاد به هیچ شکل وضوح ندارد!ببینید:
من توضیحی در این خصوص در صفحه بحث امیر نوشتم. ضمنا توجه داشته باشید که کادر یادبودهای برگزیده در صفحه اصلی کوچک است و تصویر بزرگ آنرا زشت میکند. لازم نیست تمام جزئیات تصویر در همان کادر کوچک قابل مشاهده باشد، با بزرگتر کردن بازهم کاری از پیش نخواهد رفت و در هر صورت خواننده باید روی عکس کلیک کند تا انرا در سایز اصلی ببیند، آوردن عکس فقط برای اینست که ان کادر خشک و خالی نباشد. ضمنا پیامتان را امضا کنید سیمرغ ‏۲۴ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۱۳:۰۹ (UTC)[پاسخ]


بنظر من تصویر این قسمت از اشخاص باید باشد تا مشکلات اینگونه داشته باشیم.--زرشک ‏۲۴ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۱۹:۰۶ (UTC)[پاسخ]
در ویکی انگلیسی فقط از تصویر اشخاص استفاده نشده‌است، بسیار متنوع است، همینطور در انکارتا. نهادن فقط عکس اشخاص در یادبودها، تاکید بسیاری بر اشخاص به جای وقایعی که شخص خاصی عامل یا درگیر اصلی ان نیست ایجاد خواهد کرد. تنوع در عکسها، این قسمت را بسیار زیباتر میکند.سیمرغ ‏۲۴ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۱۹:۲۴ (UTC)[پاسخ]
بنده نیز با نظر سیمرغ موافقم. البته زیبایی تنها ملاک نیست و با اینکار کاربران مجاب به خواندن مطلب ارائه شده خواهند شد.--۩ حشر۩بحث ‏۲۴ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۱۹:۲۹ (UTC)[پاسخ]
این بخش مربوط به یادبودهای برگزیده است فقط به افراد مربوط نیست. مثلاً فرض کنید یک سیل یا زلزله فجیع یادبود باشد، یعنی نمی شود از عکس آن استفاده کرد؟ به نظر من تا دو عکس مناسب تر است. این طوری مناقشه ی کمتری بر سر آن عکس صورت می گیرد. اگر دو عکس بگذاریم و هر یک از حدود 90 px بیشتر نباشد مشکلی پیش نمی آید. در خصوص لینک قرمز، به نظر من هر واژه یا اصطلاحی (به خصوص همه ی اسامی خاص) که در شرح یادبود می آید باید لینک داشته باشد. وقتی مطلبی در صفحه ی اول می آید، باید به گونه ای باشد که مخاطب در دسترسی به هر گونه اطلاعات مربوط به آن موضوع بتواند از ویکیپدیا بهره گیرد. مسخره است یک جمله ی سیاه بی لینک آنجا بگذاریم. اگر یادبود بسیار مهمی باشد که مطالب مربوط به آن با این شرایط، لینک قرمز داشته باشند خوب این لینکها باید ایجاد شوند، ولو این که صفحه شان یک خط باشد بهتر است از این که لینک نداشته باشند. باید این لینکها به همان صورت گذاشته شوند تا هر کس که وقت کرد آنها را تکمیل کند. این بخش می تواند جایی باشد برای آگاهی یافتن از مقالاتی که باید ایجاد شوند. sicaspi ‏۲۵ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۱۱:۲۶ (UTC)[پاسخ]

TrayLayout

[ویرایش]

کامپیوتر تازه من که سیستم عامل ویستا دارد با traylayout درست کار نمی‌کند و از امکانات تایپ فارسی آن طور که میل دارم و عادت دارم محروم شده‌ام. لطفا دوستانی که تجربه‌ای در این مورد دارند راهنمایی و کمک کنند. Aliparsa ‏۲۴ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۱۵:۴۶ (UTC)[پاسخ]

وپ:فارسی در مورد ویستا نیز توضیح داده‌است. انگار با دستکاری تنظیمات Compatability Mode در قسمت Properties فایل برنامه، می‌توان آن را در ویستا نیز به کار گرفت. -- میثمψ‏۲۴ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۱۵:۴۹ (UTC)[پاسخ]
بله آن جا را دیدم و تغیر ذکر شده را هم دادم اما عیب بر طرف نشده یعنی تایپ لاتین می‌کند ولی وقتی فارسی می‌زنم نه چیزی تایپ می‌شود و نه اشاره گر حرکت می‌کند. Aliparsa ‏۲۴ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۱۶:۲۱ (UTC)[پاسخ]
TrayLayout را نمی‌دانم (چون تابحال اصلاً با آن کار نکرده‌ام)، ولی می‌دانم برنامه‌ای مثل DVD Decrypter که مخصوص XP نوشته شده را برای این‌که درست کار کند، باید حتماً "Run as administrator" کرد؛ امتحان کرده‌اید؟ Raamin ب ‏۲۴ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۱۶:۳۰ (UTC)[پاسخ]
چنین کردم و نتیجه همان بود. Aliparsa ‏۲۴ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۱۷:۰۲ (UTC)[پاسخ]
ویستایتان که تصادفاً ۶۴ بیتی نیست؟! :) Raamin ب ‏۲۴ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۱۷:۰۸ (UTC)[پاسخ]

شاید برنامه مناسب را بتوانید در این صفحه پیدا کنید. --محسن ‏۲۴ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۱۷:۲۱ (UTC)[پاسخ]

رامین جان ویستای من 32 بیتی است. حالا کدام بهتر است؟ محسن جان ممنون از پیوندی که فرستادی ولی در آن همان نسخه موجود من ارایه شده‌است. من امبدوار بودم که دیگر دوستانی که ویستا دارند بتوانند کمک کنند ولی مثل این که کسی ترکیب ویستا با تری لیآت به کار نمی‌برد! Aliparsa ‏۲۴ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۲۰:۵۸ (UTC)[پاسخ]
منطقاً برنامه‌ای که برای محیط ۳۲ بیتی طراحی شده، در محیط ۳۲ بیتی درست کار می‌کند. :) ویکی‌پدیا:قهوه‌خانه/بایگانی ۱۵#مهم در مورد فارسی نویسی در ویستا را حتماً بخوانید. برای حجت که کار کرده؛ از او بپرسید (ایمیلی حتماً در دسترس است) احتمال زیاد جواب را دارد. Raamin ب ‏۲۴ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۲۱:۰۸ (UTC)[پاسخ]
من هم همین مشکل جناب پارسا را دارم و از زمانی که با ویستا کار می‌کنم (از حدود ۷ ماه پیش) دیگر از TrayLayout استفاده نکرده‌ام. ظاهراً بايد برای دریافت فایل جدید با حجت تماس گرفت.--مصطفی/بحث ‏۲۵ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۰۵:۳۹ (UTC)[پاسخ]
بالاخره مشکل را حل کردم. برنامه MicroSoft Keyboard Layout Creator را نصب و اجرا کردم. تقریبا شبیه TrayLayout است ولی نویسه‌های ارقام و zwnj مربوط به فارسی حاضر و آماده نیست و باید unicode آن را وارد کنیم. بعد هم اجازه نمی‌دهد که ترکیب shift و space را برای zwnj تعریف کنیم و ترکیب دیگری را بکار بردم. اما دوباره می‌توانم آن‌طور که عادت دارم فارسی تایپ کنم. این هم از ویستا! Aliparsa ‏۳۰ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۰۰:۴۸ (UTC)[پاسخ]
همین که «ی» و «ک» در ویستا درست شد پیشرفت بزرگی برای Microsoft است! :)) ZWNJ بماند برای Windows 7 یا نسل‌های بعدی. ;) Raamin ب ‏۳۰ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۰۱:۴۷ (UTC)[پاسخ]

راه دیگری وجود ندارد؟!!

[ویرایش]

سلام من مدتهاست که می‌خواهم در نوشتن مقالات ویکی مشارکت کنم. اما گاهی ویرایش یک صفحه آنقدر وقتگیر و دشوار به نظر می‌رسد که آن را رها می‌کنم. در واقع نوشتن در ویکی پدیا مثل برنامه نویسی کامپیوتری است و مستلزم وقت گذاشتن بسیار برای یادگیری است! یعنی راه دیگری نیست؟— پیام امضانشدهٔ قبلی را Mehrdad parviz (بحث • مشارکت‌ها) نوشته‌است.

درود بر شما، به نظر من پس از دو هفته ویرایش و کار با قابلیتهای مختلف ویکی، کار با ان برایتان بسیار راحت میشود. همیشه از پیش نمایش استفاده کنید تا پس از آزمودن هر چیزی نتیجه انرا و تغییر انرا از قبل ببینید. همچنین ویکی‌پدیا:خودآموز را ببینید و تمام صفحات بعدی مرتبط با انرا بخوانید از همه مهمتر ویکی‌پدیا:راهنمای ویرایش صفحه‌ها است. همچنین به ساختار مقالات دیگر ویکی (مخصوصاً مقالات برگزیده) نگاهی بیاندازید و از انها الگو بگیرید. هرجا کمک خواستید در ویکی‌پدیا:میز کمک یا همینجا مطرح کنید. موفق باشید.--سیمرغ ‏۲۵ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۱۲:۴۲ (UTC)[پاسخ]
سلام، به نظر من که نوشتن در ویکی‌پدیا بسیار هم ساده‌است. منظور شما ویرایشگرهای WYSIWYG است؟ وحید ‏۲۴ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۲۱:۵۳ (UTC)[پاسخ]

نگاره هفته

[ویرایش]

دوستان اگر خاطرشان باشد، پیشتر بحثهایی در مورد انتخاب نگاره هفته وجود داشت و قرار شده بود از عکسهایی که حساسیت کمتری نسبت به انها وجود دارد استفاده شود. با توجه به اینکه درگیریهای سابقه مندی در خصوص آیین بهاییت در ویکی وجود داشت و هنوز هم ان بحثها به نتیجه نرسیده اند، به نظر من بهتر است تا وقتی که یک جو مناسب و یک توافق کلی در خصوص مقالات مذهبی بخصوص دین بهایی بوجود نیامده در گذاشتن عکسهای مربوط به ان در صفحه اول تاحدود زیادی خودداری ورزیم و هر وقت حساسیت و نگرش منفی نسبت به این موضوع کاملا کنار گذاشته شد انگاه در گذاشتن این گونه عکسها اقدام کنیم. مثلا نگاره برگزیده هفته بعد را ببینید، برخی کاربران دائم انتخاب مرا واگردانی میکنند. --سیمرغ ‏۲۶ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۲۰:۵۸ (UTC)[پاسخ]

شما حق نداشتید یک روز مانده به هفته نگاره را تغییر دهید! دلیلتان هم خارج از سیاستها ویکی و حتی بر خلاف دیدگاه بیطرفانه است! --نوید ‏۲۷ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۰۶:۰۲ (UTC)[پاسخ]
حق را شما تعیین میکنید؟ --سیمرغ ‏۲۷ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۱۹:۰۳ (UTC)[پاسخ]
از آغاز پدیده به وجود آمدن ادیان، نگرش منفی نسبت به باورهای دینی دیگران، میان نوع بشر وجود داشته و پس از هزاران سال، هنوز نیز دارد، پس هیچگاه به این آرمانشهر نخواهید رسید که باور مردم نسبت به دیگر ادیان، تغییر کند، هر کس خود را حق می داند و دیگران را باطل.
در نتیجه بهتر است نسبت به دیگر ادیان، تنها با دیدی دانشنامه ای نگاه کنیم و نه با نگاهی احساسی و یا از روی تمایلات شخصی. تا وقتی که قانون و اجماعی مبنی بر عدم نمایش تصاویری با مضامین مذهبی در ویکیفا وجود ندارد، نمی توانید به عنوان مثال تصویری با کیفیت مطلوب از مقبره حضرت معصومه را با بهانه حساسیت برانگیز بودن بردارید و تصویری از معبد بودائیان را که مورد تائید خودتان هست را جایگزینش کنید.
در باب آن تغییری که اشاره کردید، من به تاریخچه نگاه کردم، شما و نه هیچ کاربر دیگری در این پنج هفته گذشته که این تصویر پیشنهاد شده بود، اعتراضی نکردید، اما به ناگهان پنج ساعت قبل از فرارسیدن جایگزینی نگاره، اقدام به جایگزینی آن با یک زایر مذهبی در آیین سیک کردید. این درست نیست و از این لحاظ من ویرایش شما را واگردانی کردم. --Gnosis ‏۲۶ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۲۱:۳۰ (UTC)[پاسخ]
یک چیز واضح است؛ و آن این‌که کیفیت Haifa Shrine and Port.jpg به هیچ‌وجه در حد Sikh pilgrim at the Golden Temple (Harmandir Sahib) in Amritsar نیست. Raamin ب ‏۲۶ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۲۱:۳۴ (UTC)[پاسخ]
این چیز واضح را 5 هفته پیش در موردش بحث شد و نگاره هم عوض شد. کاربرانی هم که با کیفیت تصویر مشکل داشتند دیگر این موضوع را پیگیری نکردند! شما چطور یک روزه به این نتیجه رسیدید؟ --نوید ‏۲۷ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۰۶:۰۲ (UTC)[پاسخ]
آن عکس زایر سیک بسیار زیبا و یکی از عکسهای برگزیده ویکی انبار است، غیر از بحث کیفیت، من میخواستم یک عکسی انتخاب کنم که همچنین بیطرف هم باشد. ضمنا مشارکتها و سوابق من نشان میدهد که این حرف شما که «با نگاهی احساسی و یا از روی تمایلات شخصی.» حرفی بزنم انهم در مورد دین بهایی صادق نیست. میتوانید از کاربران دیگر حاظر در اینجا بپرسید. صفحه اصلی ویکیپدیا خیلی مهم است و بیشترین تعداد بازدید کننده را دارد، پس باید عاقلانه تر و کمی محتاط تر در آن ویرایش نمود. سیمرغ ‏۲۶ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۲۱:۴۶ (UTC)[پاسخ]
محتاطانه برای اینجا معنی ندارد! اینجا دانشنامه است و سیاست‌های خودش را دارد! --نوید ‏۲۷ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۰۶:۰۲ (UTC)[پاسخ]
ضمناً کسی که به ویکیپدیای فارسی و صفحه اصلی سر میزند باید بداند که هدف از انتخاب فلان عکس در صفحه اول چیست، وقتی که ببینند ان عکس کیفیت تصویری قابل قبولی ندارد احتمالا به این نتیجه میرسد که دانشنامه محل تبلیغ آیین خاصی شده است. باید یک مورد قابل قبولی در ان عکس باشد تا بودنش را توجیه کند. عکسی هم که شما در صفحه بحث رامین مثال زدید، هرچند کیفیت و زیبایی بیشتری نسبت به آن عکس حیفا دارد اما موضوعش چندان معروف نیست که در صفحه اصلی بیاید، بنابراین به سادگی با مطرح کردن این ایراد در صفحه بحث ان یا همین جا میتوانیم انرا با عکس دیگری عوض کنیم. مسلما ویکیپدیا نباید اینطور باشد که هر شخصی با در اختیار داشتن یک دوربین دیجیتال ساده و تهیه عکس از افراد معروف شهر یا دیار خود یا مقبره انها، ان را بیاید در صفحه اصلی بگذارد، سیمرغ ‏۲۶ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۲۱:۵۸ (UTC)[پاسخ]
جناب سیمرغ، مذامین مذهبی از هر دینی، حساسیت برانگیز هستند و با توجه به حساسیت دانشنامه مبنی بر رعایت کامل بی طرفی، نباید بین ادیان فرق گذاشت. تصویری از زایران سیک که به نظر شما حساسیت برانگیز نیست، می تواند برای گروهی از مسلمانان، بخصوص با توجه به جنگ اعتقادی میان سیک ها و مسلمانان در هندوستان، حساسیت برانگیز و نشانه طرفداری باشد.
ما باید با دیدی کاملا بی طرفانه نسبت به تمامی ادیان در محیط دانشنامه برخورد کنیم، نه اینکه ابتدا بگوئیم، تصویر مربوط به بهائیان، شائبه طرفداری از بهائیان را به وجود می آورد، اما جایگزینی آن تصویر با نگاره ای از آئین سیک، نشانه بی طرفی است و حساسیت برانگیز نخواهد بود.
این مشکل تا زمانی که اجماع و قانونی مبنی بر منع تصاویر با موضوعات مذهبی به عنوان نگاره هفته، اعمال نشود، ادامه خواهد داشت. ارادتمند Gnosis ‏۲۶ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۲۱:۴۵ (UTC)[پاسخ]
بالاتر عرض کردم خدمتتان باید یک توجیه قابل قبولی در انتخاب یک عکس باشد، مهمترین چیز کیفیت، نحوه عکسبرداری و نورپردازی و اینهاست که در مورد عکس مقبره باب صدق نمیکند، اگر یک عکس باکیفیت و برگزیده بود دست کم توجیهی برای انتخاب ان در اینجا وجود میداشت. --سیمرغ ‏۲۶ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۲۲:۰۴ (UTC)[پاسخ]
به لحاظ پاره ای از محدودیتها، درصورتی که تصویر اماکن مقدسه بهائیان به عنوان نگاره هفته بر سر در ویکی قرار گیرد، من (و احتمالا برخی دیگر از کاربران مقیم کشورم) تا پایان هفته از ویرایش در ویکی دست خواهیم شست. لذا تکلیف را زودتر معلوم کنید. (چون من از طریق صفحه اصلی وارد نمی شوم) پیشنهادم این است که با توجه به کوتاهی زمان باقیمانده تا تغییر، هردونفر رامین را به عنوان میانجی بپذیرید تا ایشان تصمیم نهایی را بگیرند. --دانقولا ‏۲۶ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۲۲:۰۷ (UTC)[پاسخ]
این نشان از دیدگاه شما است. هر کس مختار است هر وقت که خواست در دست بکشد یا نکشد! دلیل نمی‌شود به خاطر این که شما دست می‌کشید دانشنامه شود خواستگاه عده‌ای جانبدار و متعصب! --نوید ‏۲۷ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۰۶:۰۲ (UTC)[پاسخ]
من اصراری به قرار گرفتن تصویر بهائی ندارم. تنها چون به توجیه، زمان بندی و انتخاب آقای سیمرغ اعتراض داشتم، این موضوع را بیان کردم. در هر حال امیدوارم دوستان راهکاری یا صفحه اجماعی را برای رسیدن به یک استاندارد کلی برای تصاویر برگزیده ایجاد کنند. هر چه باشد، هدف همه ما رشد و تعالی دانشنامه به زبان فارسی است. Gnosis ‏۲۶ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۲۲:۱۵ (UTC)[پاسخ]
بزرگواریتان را فراموش نمی کنم. پیشنهاد من این است که تصویر برگزیده سال انبار را به عنوان نگاره این هفته انتخاب کنید. مناسبت هم دارد. به هیچ جناحی هم وابسته نیست. --دانقولا ‏۲۶ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۲۲:۲۰ (UTC)[پاسخ]
به نظر میرسد که هنوز رای گیری به پایان نرسیده و تصویر برگزیده سال 30 آوریل مشخص میشود، پس میافتد برای هفته بعدی. گذاشتن ان برای هفته بعد فکر خوبی است سیمرغ ‏۲۶ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۲۲:۳۱ (UTC)[پاسخ]
البته اینکه وسط هفته یهو عوض کنیم زیاد قشنگ نیست برای هفته بعدش بگذاریم بهتر است:)امیرΣυζήτηση ‏۲۷ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۱۹:۲۱ (UTC)[پاسخ]

نیاز به ویرایش گسترده مقالات مهدویت

[ویرایش]

اکثر مقالات مهدویت نیاز به باز نویسی اساسی دارند. انجام این کار به تنهایی سخت بوده و به علت مذهبی بودن مقالات بیم بروز برخی درگیری‌های ویرایشی وجود دارد. من لیست زیر را ارائه میکنم تا اصلاح گردند. هرکس ایراد را بر طرف کرد در مقابلش بنویسید انجام شد. دوستدار--هریوا ‏۲۴ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۰۵:۲۸ (UTC)[پاسخ]

۱- اصلاح لحن

۲- ادغام در حجت بن حسن یا مهدویت

۳- تغییر نام و پیوند به نام مناسب در سایر ویکی‌ها

۴- ردهٔ رده:منجی نیز احتمالا نامش خلاف دبط است. کما اینکه در سایر ویکی‌ها نیست

۵-(نیاز به پیوند میان ویکی جهت اثبات پذیری بیشتر

۶-بهبود منبع

۷- انتقال به ویکی واژه

سفیانی و نشانه‌های ظهور و غیبت امام زمان را از لیست ادغام حذف کزدم. علی اسفندیاری ‏۲۴ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۰۷:۲۵ (UTC)[پاسخ]

چرا؟ آنها مقاله های خردی هستند که باید در مقاله های اصلی ادغام شوند. نام برخی هم مناسب نیست ،از جمله نشانه‌های ظهور .--هریوا ‏۲۹ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۰۳:۵۵ (UTC)[پاسخ]
چطور است ویکی‌پروژهٔ «مهدویت» را آغاز کنیم و این‌ها را در آنجا پی‌گیری کنیم؟ --Wayiran (ب) ‏۲۴ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۰۸:۳۷ (UTC)[پاسخ]
ایجاد پروژه مهدویت فکر بدی نمی‌باشد.-- BlueDevil بحث ‏۲۴ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۲۱:۱۶ (UTC)[پاسخ]
مقالاتی مانند سوشیانت در آن می‌گنجند؟ --آیدا ‏۲۴ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۲۱:۳۶ (UTC)[پاسخ]
قطعاً. --Wayiran (ب) ‏۲۷ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۱۱:۵۰ (UTC)[پاسخ]
به هیچ‌وجه. سوشیانت و مهدویت هردو مبحثی در فرجام‌شناسی‌اند. به‌آفرید ‏۲۷ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۱۱:۵۲ (UTC)[پاسخ]
فرجام‌شناسی (Teleology)؟ منظورتان احتمالاً موعودگرایی (Messianism) نیست؟ --محسن ‏۲۸ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۱۳:۳۵ (UTC)[پاسخ]
منظورم حوادث آخرالزمان بود: Eschatology. که البته بی‌ربط به همین موعوگرایی نیست. به‌آفرید ‏۳۰ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۰۸:۲۲ (UTC)[پاسخ]
موافق با به آفرید.--هریوا ‏۲۸ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۰۶:۱۸ (UTC)[پاسخ]

ویکی‌پدیا:ویکی‌پروژه مهدویت ایجاد شد. --Wayiran (ب) ‏۲۷ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۱۳:۳۰ (UTC)[پاسخ]

دست نگه دارید! مهدی و حجت بن حسن و قائم آل محمد هر یک معنا و مفهوم کاملاً خاصی دارند و نباید ادغام شوند. اینها هر کدام اعتقادات گروه خاصی بوده اند و نیاز به مقاله ی جدا هم دارند. sicaspi ‏۲۸ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۱۳:۲۵ (UTC)[پاسخ]

دو مطلب

[ویرایش]

دو مطلب/پرسش داشتم:

۱) آیا یک برنامهٔ تلویزیونی یا رادیویی _ با یادکرد نان کامل و تاریخ پخش از شبکه‌اش _ می‌تواند منبع معتبری برای پروژه‌های ویکی باشد؟ مثلاً یکی مطلبی بنویسد بعد منبع را فلان برنامهٔ علمی پخش شده در فلان تاریخ از _ مثلاً شبکه ۴ ایران یا History Channel یا فلان مستند BBC و... درج کند؟
۲) بدی استفاده از منابع برخط این است که شاید پس از چند سال اصلاً آن وب‌گاه یا آن درگاه برچیده شود یا دستخوش دگرگونی نشانی گردد، برای نمونه همه به یاد داریم که چگونه روزنامهٔ همشهری زمانی با خونسردی، کل بایگانیش را مدتی از اینترنت برداشت و تازه بعداً هم که آن را برگرداند در نشانی‌ای دیگر و پاک به شیوه‌ای دیگر بود (مثلاً دیگر امکان جستجوی واژه‌ای در آن وجود ندارد و تنها باید از روی تاریخ در آن ناوبری کرد)... با این حساب کلی از مقاله‌ها که از آن نشانی قدیمی به عنوان منبع استفاده کرده بودند، ناگهان بی‌منبع به شمار می‌آیند... اکنون من می‌بینم برخی از پیوندها که به عنوان مرجع از وب‌گاهی استفاده کرده بودند هیچ‌یک کار نمی‌کنند... در این موارد چاره چیست... با آن همه مقالهٔ یکباره بی‌اصل و نسب شده چه باید کرد، چه برخوردی با آن‌ها باید داشت؟؟؟؟؟؟
--یوشیچی تویوهارا ‏۲۷ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۱۵:۱۳ (UTC)[پاسخ]

جواب:

۱)تا آنجایی که می‌دانم en:Template:cite video از استفاده کنید. ۲)می‌توانید از وب‌گاه اینترنت آرشیو استفاده کنید و البته اگر به اینگونه موارد برخورد کردید {{پیوند مرده}} را بیافزایید.:)امیرΣυζήτηση ‏۲۷ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۱۸:۰۸ (UTC)[پاسخ]

دیدگاه بی طرف، نه!

[ویرایش]

شرمنده که این رو اینجا می‌نویسم.فکر میکنم که این نوشته با وپ:نیست در تضاد نباشه. این یک تجربه شخصی از ویکی نویسی است که فکر میکنم جاش همین جا باشه.شاید هم بدرد اون مقاله گرایشات ویکی نویسان بخوره.

من معمولا حداقل یک ساعتی طول می‌کشه که شب ها خوابم ببره. توی این مدت مثل بیشتر مردم مشغول حل مشکلات شخصی و زمینی و سماوی کائنات هستم. دیشب توی همین افکار، موضوعات به سمت خدا چرخش کرد. داشتم در مورد وجود یا عدم وجود خدا فکر میکردم. در این بین در ذهنم چند تا از فیلم‌های مستند مربوط به حیات وحش، تکامل، پیدایش کرات و بیگ بنگ و این حرفها که توی چند هفته اخیر از شبکه چهار دیدم رو مرور کردم و تحلیل یکی از دوستان که تنها به توحید اعتقاد داشت. دیدم در ذهنم این موضوع رو که «خدا وجود دارد» رو با توجه به برهان نظم دارم می‌پذیرم. و بعد از این پذیرش حس خوبی به من دست داد.

شاید خندتون بگیره، اما یک روزگاری سر همین برهان نظم دماری از روزگار معلم دینی بدبخت بیچاره مان در آورده بودیم که بیا و ببین. اما دیشب خیلی راحت اون رو پذیرفتم. اون هم منی که حتی نوشته‌های سابق خودش رو توی ویکی پدیا برای رعایت اصل دیدگاه بی طرف دوباره ویرایش کرده . و در رفتار خودش هم همیشه سعی کرده خود را یک آدم بنمایاند تا مسلمان و مسیحی و زردشتی و ... .

از وقتی که دیدگاه بی طرف رو شناختم فکرم اون وضعیت آرامش سابق رو نداره و همیشه سعی کردم اعتقاد صد در صد به هیچ چیزی نداشته باشم.

به نظر من ما نباید تلاش کنیم تا در زندگی فردی خودمون هم وپ:دبط و حتی وپ:اثبات رو برقرار کنیم. این قواعد برای زندگی اجتماعی ساخته شده‌اند. خلقت سوال‌های زیادی داره که نمیشه با وپ:اثبات جوابش رو داد، پس شاید بهتر باشه که سعی نکنیم خودمون رو آزار بدیم. بهتره در زندگی فردیمون همونی باشیم که هستیم.

پس تا اطلاع ثانوی دخالت دادن قوانین ویکی در زندگی فردی ممنوع! دوستدار--هریوا ‏۲۸ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۰۷:۵۳ (UTC)[پاسخ]

درود بر هریوا عزیز! به نکته بسیار بسیار مهمی اشاره کردید! ما باید در عین اینکه دیدگاههای خود را داریم و حتی در زندگی اجتماعی هم آنها را به همراه داریم در نگارش دانشنامه دیدگاه بیطرف داشته باشیم! نه اینکه در همه جا بیطرف باشیم! که البته هیچگاه و هیچکس در واقع چنین نیست! همه ما مواضع و ارزشهایی داریم که دائما در حال دفاع از آنها هستیم! چون یک موجود معنوی هستیم! اما در مقام نگارش دانشنامه باید مستند و بیطرف باشیم.--تسلیم ‏۱۷ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۲۹ (UTC)[پاسخ]

ضعیف بودن مطالب مربوط به جغرافیا

[ویرایش]

تا کی ما باید از جهان اطراف خود ناآگاه باشیم؟ مقاله مربوط به یک آهنگ از یک آلبوم یک خواننده آمریکایی چندین پاراگراف است اما نوشتار بسیاری از شهرها کشورها نسبت به ویکیپدیا در زبان های دیگر بسیار ضعیف است. یکی از مشکلات هم نبودن سیستم استاندارد برای تبدیل نام های بر مبنای نویسه لاتین به فارسی است. آیا نباید راجع به آن بیشتر بحث کرد؟ راجع به یک شخصیت ها بحث های زیادی است آیا ویکی جای بحث و جدل است یا جای واقعیت های بدیهی آیا مطالب بدیهی بهتر از مطالب غیرمطمئن نیست؟

لطفا خود نیز آستینی بالا بزنید و مقاله جغرافیا بسازید. بسم الله.--زرشک ‏۲۸ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۱۵:۵۰ (UTC)[پاسخ]
جانا سخن از زبان ما می‌گویی. مقالات مربوط به الکترونیک و علوم دیجیتالی روز. در مقالات علوم پزشکی و جراحی و در رده‌های همه آنها باید کار کنیم. مخصوصا این رده‌ها که من گاهی‌وقتها که میان پیوند رده می‌زنم، میان‌پیوند رده زبان فارسی در میان میان‌پیوند سایر زبان‌ها در خیلی از رده‌ها خالیست. حتی گاهی دیده‌ام بعد از زبان کردی. باید کار شود. باید به قول شما آستین بالا بزنیم و مقاله جغرافیا بسازیم.Pastorals2007 ‏۲۸ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۱۶:۱۸ (UTC)[پاسخ]
یک حرفی می زنم که شاید جایش اینجا نباشد. ما تقریبا 100 نفریم (عضو نسبتا فعال) اگر همه ما در پروژه هر روز یک مقاله عضو باشیم، سالانه فوقش می شود 36500 مقاله جدید. اما اگر در کنار مقاله نوشتن، در ذهنمان پروژه هر ماه جذب یک کاربر جدید را هم در نظر داشته باشیم، می شود 12 کاربر جدید با متوسط 6 ماه فعالیت سالانه که در اینصورت هرکدام از ما خالق 365+(6*30)=2265 مقاله خواهیم بود. یعنی در یک سال 226500 مقاله. پس بزرگترین خدمتی که ما می توانیم به ویکی بکنیم این است که چماق هایمان را رو به تازه واردان غلاف کنیم. روی سخنم هم بیش از همه با خودم است. ارادتمند --دانقولا ‏۲۸ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۲۱:۰۰ (UTC)[پاسخ]
اکسلنت عالجناب، اکسلنت! من در طول مدتی که در ویکی بودم توانستم سه نفر از دوستان را به ویکی دعوت کنم، افرادی که در رشته خود صاحب نظر بودند و صاحب مقاله و کتاب. که با محبت برخی عمر ویکی نویسشان به یک هفته هم نکشید!
بدون شک برای همه ما ویکی کامل و بدون عیب و نقض یک آرزوست. ولی در کل باید یک مقدار با ضعف های ویکی فا کنار بیایم. همان طوری که جناب دانقولا فرمودند با محدودیت هایی فراوانی رودرور هستیم. حالا گیریم مقالات جغرافیا کامل شد مقالات بخش های دیگری هست که هنوز ناقص است. من وقتی بخشی را از نظر تعداد مقالات فقیر می بینیم بسیار خوشحال خوشحال می شوم چون وقتی چیزی نیست دست کم اشتباه هم نیست بهتر از این است که بسیج شویم و یک لشگر مقالات ایراددار ایجاد کنیم. در هر حال موضوعات بسیاری از نظر تعداد و موضوعات بسیاری از جهت کیفیت مقالات نیاز به توجه دارند ولی توان ما همین است. --پویان نیک نفس ‏۷ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۷:۰۸ (UTC)[پاسخ]

درباره‌ی قهوه‌خانه

[ویرایش]

بسیاری موضوعات مهم هستند که اینجا مطرح می شوند و شاید ۴۰ ۵۰ تا بحث درباره شان صورت بگیرد و حتی به نتیجه‌ای هم برسد، ولی چه فایده؟ هیچ کدام شان به اجرا در نمی آیند. می‌شود بفرمایید چه فایده ای دارد آدم این همه بحث کند بعد هم حتی اگر به نتیجه‌ای برسد، بداند که هیچ اثری نمی‌گذارد؟ sicaspi ‏۲۹ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۱۲:۳۳ (UTC)[پاسخ]

شاید علت به اجرا درنیامدنشان، پیگیری نکردن خودمان باشد. --آیدا ‏۳۰ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۱۰:۳۱ (UTC)[پاسخ]
دوست عزیز اگر قرار بود به اجرا در بیاید که وضعمان این نبود.بیشتر اگر به اجرا دربیایند باید موجبات شگفتی شما فراهم شود.--   iroony    ‏۳۰ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۱۱:۵۰ (UTC)[پاسخ]

ساخت الگو

[ویرایش]

لطفاً این الگو را که در مقاله بروس لی به کا رفته است در ویکی پدیای فارسی بسازید. علی اسفندیاری ‏۲۹ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۱۹ (UTC)[پاسخ]

تجدید نظر در رویه قطع دسترسی ها

[ویرایش]

متاسفانه،در ویکی پدیا شاهد پدیده ی قطع دسترسی های نسنجیده از جمله قطع دسترسی های مدید کاربران مفید هستیم. در موارد بسیار، قطع دسترسی هایی را شاهدیم که می توان گفت بدترین تصمیمی است که مدیر می توانست در آن لحظه بگیرد. تذکر و یا هشداری کوچک به کاربر خاطی در حین انجام عمل در بسیاری موارد، بسیار مفیدتر از قطع دسترسی های هفته ای و چند هفته ای است. حتی در بعضی موارد رویه بصورت انتقام و انتقام کشی در آمده-هم از جانب مدیران و مهم کاربران نسبت به یکدیگر-. بنده به هیچ وجه از هیچ کاربری دفاع نمی کنم و حتی حاضر به قطع دسترسی کوتاه کاربری مفید نیستم. بلکه تکیه ام بر این است که ادامه یافتن چنین رویه ای، محروم کردن ویکی پدیا از توسعه بیشتر و از کاربران مفید است. فلسفه قطع دسترسی همانگونه که در این سیاست آمده :

"هدف از بستن دسترسی جلوگیری است، نه مجازات. مدت زمان قطع دسترسی باید متناسب با احتمال این باشد که کاربر رفتار نامناسب خود را تکرار کند."

اما متاسفانه در حال حاضر، قطع دسترسی ها جنبه مجازات پیدا کرده اند. بصورتی که پس از اینکه کاربری مرخصی اش به پایان می رسد تا زمانی که آتشش فرونشیند، قطع دسترسی بعدی به سراغ وی می آید. و به هیچ عنوان جنبه بازدارندگی ندارند.

به هر حال گمان کنم مناسب باشد که مدیران در این رویه تجدیدنظر روا دارند تا فقط مضرات این سیاست نصیب فاویکی نشود. --SalmanParsi ‏۳۰ آوریل ۲۰۰۹، ساعت ۰۷:۴۷ (UTC)[پاسخ]

با شما موافق ام. این مجازاتها خیلی اوقات بی طرف نیستند. sicaspi ‏۱ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۰۶ (UTC)[پاسخ]

البته منظور اصلی ام جانبدار بودن قطع دسترسی ها نیست. بلکه نسنجیده بودن آنهاست. این را هم گفتم که منظورم قطع دسترسی کاربر خاصی نیست، چه اینکه حتی کاربری را که اختلاف شدید فکری هم با هم داریم را هم می گویم. در کل، در رابطه با کاربران مفید باید با حوصله تر عمل کرد، نه اینکه مدیری آسانترین کار یعنی قطع دسترسی (آن هم فراهفته ای) را انتخاب نماید.آن هم بدون هیچ تاثیر مثبتی( منظورم بازدارندگی از تکرار رویه است). با توجه به سیاست بستن هم فکر کنم عملکرد مدیران در این زمینه مشکل دارد.--SalmanParsi ‏۲ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۶:۵۵ (UTC)[پاسخ]

من هم مي گويم نسنجيده بودن آنها منجر به بيطرف نبودن بعضي از آنها شده. به نظر من هم مديران قصد خاصي در اين زمينه ندارند، ولي چون فرصت كمي براي بررسي موارد دارند، اولين و ساده ترين گزينه يعني حذف را انتخاب مي كنند. گمان مي كنم اين رويه جلو رشد اينجا را گرفته است. sicaspi ‏۲ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۱:۲۷ (UTC)[پاسخ]

تلفظ فرانسوی...

[ویرایش]

داشتم مقاله‌ای در مورد ازدواج فیگارو، اپرای مشهور موتسارت می‌نوشتم که به نام نویسنده نمایشنامه برخوردم. آیا از میان کاربران، کسی تلفظ صحیح فرانسوی و نام فارسی شده، Pierre Beaumarchais را می‌داند؟ Gnosis ‏۱ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۱:۳۹ (UTC)[پاسخ]

پیر بومارشه--♦ بهزاد مدرس ♦ ب ‏۱ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۳:۰۴ (UTC)[پاسخ]

بشنوید. --محسن ‏۱ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۱:۱۸ (UTC)[پاسخ]
نام کامل: پیر اگوستین کارون دُ بومارشه؛ بومارشه.[ بُو ش ِ ] (اِخ) (۱۷۳۲ - ۱۷۹۹ م.) پیر اگوستین کارون دُ. نویسنده ٔ فرانسوی.مصنف ریش تراش اشبیلیه، عروسی فیگارو، کمدی‌های جسورانه و مشحون از حرکت و نشاط. (فرهنگ فارسی معین). [۱] --Wayiran (ب) ‏۲ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۶:۲۴ (UTC)[پاسخ]
بسیار عالی. Gnosis ‏۸ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۱:۱۸ (UTC)[پاسخ]

گذر از ۶۰هزارگی

[ویرایش]

مبارک است. خسته نباشیدی خدمت همگی. --سندباد ‏۲ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۲۱:۴۸ (UTC)[پاسخ]

از طرف من هم به شما و دیگر دوستان.--آبتین ‏۳ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۳:۳۸ (UTC)[پاسخ]
د :-) تبریکات مرا هم پذیرا باشید. به امید توسعه کمی و کیفی هر چه بیشتر ویکی.--SalmanParsi ‏۳ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۷:۳۰ (UTC)[پاسخ]
خیلی لذت‌بخش است . تبریک به همه مردتنها ‏۳ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۷:۴۱ (UTC)[پاسخ]
من هم این دستاورد را به همهٔ دوستان تبریک می‌گویم. ولی هنوز ۴ مقاله تا ۶۰ هزار مانده!--مصطفی/بحث ‏۳ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۷:۴۵ (UTC)[پاسخ]
«دریاچه گاردا»، ۶۰ هزارمین مقاله ویکی‌پدیای فارسی :))--آبتین ‏۳ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۸:۴۷ (UTC)[پاسخ]
تبریک فراوان. به امید گذر از ۱۰۰۰۰ کارکتر برای همه این ۶۰۰۰۰ مقاله. --دانقولا ‏۳ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۴:۴۴ (UTC)[پاسخ]
عجب مقالهٔ پرباری هم هست!!sicaspi ‏۴ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۸:۱۰ (UTC)[پاسخ]
یادش بخیر روز که من عضو شدم جشن عبور از چهل هزارگی بود البته هنوز سی و نه هزار و خرده‏ای بود.۶۰ هزار مقاله که ۵۰ هزارش را واقعا روی هم بگذاریم ۵ هزار مقاله از درونش در نمی‏آید.--   iroony    ‏۴ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۰۰ (UTC)[پاسخ]
راه درازی در پیش است و پیشرفت در کمیت هم امیدبخش.--آبتین ‏۴ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۳۹ (UTC)[پاسخ]
به قول یک ضرب المثل چینی برای پیمودن یک راه هزار قدمی اولین کار گذاشتن اولین قدم است.به هر روی این اولین قدمهای ماست و با این همه کاستی در کشور از جمله سرعت اینترنت و گردش کند و ناقص و نامطمئن اطلاعات همینش هم خوب است.--   iroony    ‏۴ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۰:۰۰ (UTC)[پاسخ]
تعداد مقاله‌های خرد ویکی‌پدیای فارسی نسبت به تعداد کل مقاله‌هایش از خیلی از ویکی‌های پرمقاله‌تر (و به ظاهر پربارتر) بیشتر است، مگر دیگر ویکی‌ها (به جز انگلیسی) را ندیده‌اید که چه وضعی دارند؟ همان ویکی‌های آلمانی و فرانسه پر از مقاله‌های خرد است ... چندی پیش چند تا مقالهٔ [خیر سرشان] برگزیدهٔ ویکی آلمانی را نگاه می‌کردم، واقعاً جالب بود در حد یک مقالهٔ متوسط در ویکی انگلیسی بودند، آن وقت در ویکی آلمانی [یعنی دومین ویکی‌پدیای پرمقاله] شده بودند مقاله‌های برگزیده!!! حتی یک ارجاع درون متن هم نداشتند!!! اين يكيشان است.

دربارهٔ این‌که از نظر کیفیت و درون‌مایه ویکی فارسی چه وضعیتی دارد امير یک بار بر اساس یک ضریبی (که نامش را به یاد نمی‌آورم) نوشته بود که ویکی‌فارسی جزء بهترین‌هاست ... برای من خیلی جای شگفتی دارد که این‌قدر ویکی‌فا را خوار به شمار آورده‌اید!! یوشیچی تویوهارا ‏۴ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۰:۱۹ (UTC)[پاسخ]

خوب حالا چرا بهتان بر می‌خورد؟! یک چیزی گفتم ناراحت نشوید. منظور من این بود که بسیاری از این مقالات بسیار ناقص اند و راهی طولانی تا تکمیل شدن دارند.(ببخشید اینجا فونت فارسی نبود) sicaspi ‏۴ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۰:۵۳ (UTC)[پاسخ]
خسته نباشند دوستان، ما که خسته نیستیم. منتظر صدهزارگی هستیم. --Wayiran (ب) ‏۵ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۸:۳۶ (UTC)[پاسخ]
فکر کنم منظور جناب یوشیچی تویوهارا عمق(depth) باشد(فهرست ویکی‌ها):)امیرΣυζήτηση ‏۶ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۶:۲۳ (UTC)[پاسخ]
این depth دیگر چه‌جور معیاری است که بر حسب آن، امتیاز ویکی انگلیسی ۴۲۳، فارسی ۹۷ و ولاپوک هشت می‌شود!!؟؟یوشیچی تویوهارا ‏۹ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۴:۴۱ (UTC)[پاسخ]
منظور از عمق مقالات (depth) میانگین تعداد ویرایش‌های انجام‌شده روی مقاله‌های یک نسخه ویکی‌پدیا است. وقتی عمق ویکی ولاپوک کم است یعنی این که درصد بالایی از نوشتارهای آن ویکی با ربات ایجاد شده و بعد هم کسی چیزی به آن اضافه نکرده و ویرایشی روی آن انجام نداده یا این‌که نوشتارهای کوتاه و ناقص و کم‌ویرایش دیگر هم زیاد دارد. وقتی عمق ویکی فارسی خوبست یعنی در این‌جا روی هر مقاله نسبت به بقیه ویکی‌ها نسبتاً کار زیاد انجام شده.--ماني ‏۹ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۴:۴۵ (UTC)[پاسخ]
با سپاس از شما، خوب پس همان‌گونه که دیده می‌شود رتبه‌بندی ویکی‌پدیاها از نظر «ژرفا» برای ویکی‌های با بیش از ده‌هزار (در عمل شش‌هزار) مقاله اینچنین است: ۱)انگلیسی، با اختلاف خیلی زیاد نسیت به بقیه ۲)عبری ۳)عربی ۴)ترکی (استانبولی) ۵)فرانسوی ۶)اسپانیایی ۸)فارسی ۹) تای ۱۰)آلمانی
که به روشنی دیده می‌شود که همهٔ ویکی‌های به زبان‌های رایج در خاورمیانه رتبه‌های بالا و خوبی دارند.یوشیچی تویوهارا ‏۱۰ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۴:۰۶ (UTC)[پاسخ]
بتده هم به سهم خودم به همه مشارکت کنندگان ویکی فارسی دست مریزاد می گویم! امید که عرض و طول و ارتفاع و عمق ویکی فارسی همچنان در حال گسترش باشد!--تسلیم ‏۱۰ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۵:۵۰ (UTC)[پاسخ]
البته این عمق ویکی فارسی مدیون دعواهای بی وقفه کاربران بر روی هر مقاله است که باید از این حیث به همگی خسته نباشید بگوییم که ر بحث و جدل و واگردانی‏های پی در پی کم نمی‏گذارند.--   iroony    ‏۱۰ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۸:۱۸ (UTC)[پاسخ]
ولی یک نکته در میان زبانهایی که از لحاظ عمق بالا هستند جالب است.زبانهایی بالا هستند که اقوام مختلفی آن را بلدند.مثلا ژاپنی با اینکه ویکی بسیار کاملی دارد و این را مدیون مردم با کیفت ژاپنی است و مشخصا کیفیت خوبی هم دارند در میان این زبانها نیست چون فقط ژاپنی‏ها توانایی سخن گفتن با آن را دارند.اما سایر زبان$ها حداقل دو یا چند قوم و کشور دیگر نیز توانایی سخن گفتن به آن زبان را دارند.مشخصا عربهای فلسطینی باعث عمق گرفتن عبری هستند و اقوام ایرانی باعث عمق گرفتن ویکی فارسی.--   iroony    ‏۱۰ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۸:۲۴ (UTC)[پاسخ]
به نکته خوبی اشاره کردید. ویکی‌هایی که گویشوران آن اهل جر و بحث و اهل دسته‌های مختلف هستند و مرتباً ‌از هم مدرک می‌خواهند (مثل ویکی ما) باعث صیقل خوردن بیشتر مقالات و مستند و موثق‌تر شدن آن‌ها می‌شوند. برای نمونه ویکی هلندی را می‌دانم که به خاطر هم‌عقیدگی بیشتر مردم هلندی‌زبان با هم کم‌تر مطالبی را که گذاشته می‌شود یا از ویکی انگلیسی ترجمه می‌شود به چالش می‌کشند و بیشتر به همان شکل اولیهٔ‌ صیقل‌نخورده می‌پذیرند.--ماني ‏۲۱ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۹:۳۲ (UTC)[پاسخ]

قهوه‌خانه

[ویرایش]

مدیرانی که به این پیام دسترسی دارند، خواهشمند است این پیام را با پیام ویرایش شده من جابه جا کنید!

قهوه‌خانه در ویکی‌پدیا، مکانی برای مطرح کردن سوالات عمومی، درخواست راهنمایی و اظهار نظر از دیگر کاربران، و بحث بر سر مسایل مختلفی است که در ویکی‌پدیا اهمیت دارد.


پیام ویرایش شده این است!

قهوه خاه در ویکی پدیا ، مکانی برای طرح پرسش های عمومی ، درخواست راهنمایی و بیان دیدگاه کاربران و بحث بر سر موضوع های گوناگونی است که در ویکی پدیا اهمیت دارند.

looloopi ‏۳ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۱:۴۲ (UTC)


پیشنهاد خوبی است. منتها فعل آخر عبارت باید مفرد باشد.--هریوا ‏۴ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۷:۲۴ (UTC)[پاسخ]

من متن را به این شکل عوض کردم.

قهوه‌خانه در ویکی‌پدیا، مکانی است برای طرح پرسش‌های عمومی، درخواست نظر و راهنمایی از دیگر کاربران و بحث بر سر موضوع‌های گوناگونی که در ویکی‌ها پدیا اهمیت دارد.

توضیح اینکه فعل است را به مکان که مسند جمله است نزدیک کردم تا جمله روان تر شود. اگر مشکلی دارد اصلاحش کنید.--هریوا ‏۴ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۷:۳۵ (UTC)[پاسخ]

✓ مردتنها ‏۴ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۸:۳۳ (UTC)[پاسخ]

نظرخواهی برای روند یادبودهای برگزیده

[ویرایش]

لطفاً در ویکی‌پدیا:نظرخواهی برای روند یادبودهای برگزیده شرکت کنید. sicaspi ‏۴ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۸:۲۴ (UTC)[پاسخ]

نظر درباره جودی فاستر

[ویرایش]

سلام من مقاله جودی فاستر را در بخش نوشتار خوب نامزد کردم از شما تقاضا دارم که در این خصوص در اینجا نظر بدهید.ارشک رجب پور ‏۴ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۸:۴۵ (UTC)[پاسخ]

نمایشگاه کتاب

[ویرایش]

نمایشگاه کتاب امسال هم نزدیک است. ظاهراً در سال‌های گذشته دوستان در نمایشگاه دور هم جمع می‌شدند. هرچند که مدتی است کمتر به ویکی سرمیزنم ولی اگر دوباره گرد هم جمع می‌شوید مرا بی خبر نگذزارید. --پویان نیک نفس ‏۴ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۲:۵۴ (UTC)[پاسخ]

همدستی غرب و ایران در ویکی‌پدیا بر علیه اعراب

[ویرایش]
متاسفانه امروز متوجه شدم که روزنامه الاهرامتقریبا مهمترین روزنامه مصر در یک مطلب ویکی‌پدیا را متهم به جانبداری کرده‌است و مدعی شده ایران و غرب در حال نوعی همدستی برای تغییر هویت دانشمندان به اصطلاح عرب است.خواندن این مطلب هم توصیه می‌شود.مردتنها ‏۴ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۹:۳۲ (UTC)[پاسخ]
احتمالا باید منتظر خرابکاری گسترده در این مقالات در ویکی انگلیسی باشیم.البته جالب است ایران که همه جوره تحریم است و فیلم ۳۰۰ با آن فضاحت برای تاریخش ساخته می‏شود چطور همدست غرب شده.مثل اینکه رسم شده هر کس از هر چیزی که در تاریخ خوشش نمی‏آید آن را به دستان پنهانی مربوط بداند.البته با این اقدامات ایران مصر حق دارد.--   iroony    ‏۴ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۲۰:۵۱ (UTC)[پاسخ]
یعنی در ویکی انگلیسی اینطور شده؟ ای داد بی داد!--Natanaeel ‏۴ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۲۱:۰۷ (UTC)[پاسخ]
مدتهاست. متاسفانه در حالیکه کاربران بسیاری اینجا مدام سر مسائل عقیدتی و سیاسی توی سروکلهٔ هم میزنند، دوستانی بشدت فعال از کاربران ایرانی و ایرانی مقیم خارج از ایران، در ویکیپدیای انگلیسی در حال مبارزه ویرایشی علیه گروه‌های بسیار پرقدرت و سازمان یافتهٔ پان-عرب و ایران ستیز بوده‌اند. خود بنده مدت ۲ سال علیه همین گروه‌ها، از نامهای ایرانی امثال مولانا و خوارزمی گرفته تا خلیج فارس و خوزستان دفاع کردم. نهایتا، از فرط این جنگهای بشدت پرحرارت، من (از روی خستگی و کسالت) به ویکیپدیای فارسی پناهنده شدم. دیگران یا ابدی منع شدند، یا ویکیپدیا را ترک گفتند. اما دوستان بسیاری نیز کماکان در حال دفاع شبانه روزی از نام و کیان ایران هستند. کارشان شایسته تقدیر است.--زرشک ‏۵ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۲:۴۵ (UTC)[پاسخ]
با سپاس از مرد تنها برای پیش کشیدن آن مطلب، عنوان این مقاله و عنوان کردن نام دانشمندان به طور تابلو ایرانی چون زکریای رازی، ابن سینا (که حتی طبق آنچه که در ویکی‌فا نیز بازتاب یافته می‌توان او را یک سره‌نویس خواند؛ یادم می‌آید در مدرسه به‌مان می‌گفتند که ابن سینا حتی به دایره می‌گفته‌است:«گردک») و... خود بر هیجانی بودن و بی‌پایه و بنیان بودن آن مقاله گواه است... آن وب‌نوشتی هم که مرد تنها پیوندش را گذاشته‌است هم که حرف‌های خوب و منطقی‌ای [به نگر من] زده‌است.... اما چند چیز بگویم:
من یکی دو سه سال پیش (!) که در ویکی‌های غیر انگلیسی می‌گشتم، پی بردم که آن‌ها (شامل ویکی‌پدیای فارسی) تا حد زیادی دچار قوم‌پرستیند (در آن هنگام ویکی‌فا ۲۰ هزار مقاله داشت) این باعث شد که من از مشارکت [در آینده] در ویکی‌های غیر انگلیسی زده شوم تا اینکه در سال ۸۷ دوباره به ویکی‌فا سر زدم و دیدم دید قوم‌پرستانه در آن تا حد زیادی پس نشسته‌است و اطلاعات غیرجانبدارانهٔ قومی در اکثریت بزرگی از مقاله‌هایش بازتاب یافته‌است (برای مشاهده و مقایسه شما را به بررسی روند تاریخچهٔ مقالهٔ سلطنت عمان فرامی‌خوانم که چگونه از یک مقالهٔ خالی‌بندانهٔ ایران‌پرستانه به یک مقالهٔ غیرجانبدارانه در مورد یکی از اصیل‌ترین (و نه یک‌شبه‌ای) کشور از کشورهای عرب دگردیسی یافته‌است)... ولی هنوز چند تا مقالهٔ عجیب در ویکی‌فا هست که برخلاف این روند ادعاهای قوم‌پرستانه کرده‌اند (البته احتمالاً تقصیر بیشتر متوجه جانبدار بودن منابع آن مقاله‌ها هست تا نگارنده‌شان) من دو تا از مهمترین‌هایشان (= چاخانترین‌هایشان [به نگر من]) را این‌جا می‌آورم:
  1. خط فارسی: با اینکه در همه جا (از جمله کلی از مقاله‌های ویکی‌فا) گفته شده‌است که حتی ریشهٔ خط‌های یونانی، لاتین، سیرلیک، ارمنی (و حتی گرجی و هندی) به خط‌های اقوام سامی‌ای چون فینیقی و آرامی می‌رسد چه برسد به خط عربی، در این مقاله گفته شده‌است که نه خیر خط عربی از یکی از خط‌های قدیمی ایران برگرفته است!!!!
  2. رقص عربی: در این مقاله گفته شده‌است که بابا این رقص اصیل ایرانی بوده‌است و عرب‌ها از ما ان را آموخته‌اند !!!!
  3. با وجود مدارک و شواهد فراوان و دم دست (حتی به زبان فارسی) _ و نیز یک نیم‌نگاه به ویکی انگلیسی _ بر هر فرد بی‌طرف آشکار می‌شود که به طور استثناء دلایل قوی‌ای بر انیرانی بودن (ترک بودن) فارابی وجود دارد در حالی که این امر اصلاً در مقالهٔ فارسی این مرد بزرگ بازتاب نیافته‌است... شایان ذکر است که ویکی‌های عربی و ترکی هم از آن‌ور پل افتاده‌اند و هیچ اشاره‌ای به مدارکی که بر ایرانی بودن فارابی گواهی می‌دهند نکرده‌اند و او را صرفاً ترک خوانده‌اند... در مورد مولوی هم ویکی ترکی گرچه ادعای ترک بودنش را نکرده ولی هیچ اشاره‌ای به ایرانی و پارسی‌زبان بودنش هم نکرده‌است....
وضع مقالهٔ زبان فارسی در ویکی عربی واقعاً افتضاح است در آنجا با استناد به سخنان گوهربار جناب یوسف عزیزی بنی‌طُرُف آن‌چنان دروغ‌هایی دربارهٔ زبان فارسی گفته شده‌است که مخ آدم سوت می‌کشد مثلاً گفته شده که زبان فارسی با زبان فارسی میانه آن‌قدر از زمین تا آسمان متفاوت است که هیچ فارسی زبانی اکنون از متون زبان فارسی میانه سر در نمی‌آورد!!! در حالی که خود من با این سواد خرد تنها با کمک یک کتابچه [که از نمایشگاه کتاب خریده بودم) ظرف یکی دو ساعت توانستم کلی از متن‌های فارسی میانه را که به الفبای لاتین نوشته شده بودند، بخوانم و به سادگی در یابم... جالبش این است که در این مقاله برای اینکه ضایع نشود که جناب یوسف عزیزی بنی‌طُرُف خود عرب هستند بخش پایانی نام او را برچیده‌اند و صرفاً نوشته‌اند «یوسف عزیزی».... واقعاً که این دنیای تعصب قومی هم چه دنیایی است و متعصبان برای کام‌گیری و کام‌یابی خود چه کارها که نمی‌کنند.... اگر کسی عربی و ترکی می‌داند بی‌زحمت یک دستی به این مقاله‌ها هم بکشد...--یوشیچی تویوهارا ‏۵ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۵:۵۲ (UTC)[پاسخ]
وضعیت ویکی عربی افتضاح است مقاله اختلاف بر سر نام گذاری خلیج فارس عربی و تاریخچه‌اش را ببینید:)امیرΣυζήτηση ‏۵ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۰۷ (UTC)[پاسخ]
جناب یوشیچی تویوهارا وضعیت کشور ایران بسایر با کشورهای اطرافش متفاوت است.ایرانیان ذاتا نمی‏توانند نژاد پرست باشند چون دقیقا ایران تنها کشوری در منطقه‌است که تمامی اقوام منطقه که هر یک یا کشوری مستقل دارند یا در کشورهای دیگر حضور میلیونی دارند در ایران یافت می‏شود.همیشه دولت‏ها سعی میکنند حتی با گفتن جملات نژاد پرستانه سعی در به حرکت درآوردن ملتشان کنند مانند مادر که به بچه‏اش اعتماد به نفس می‏دهد که تو از بقیه بهتری پس می‏توانی فعل خواستن را صرف کنی.اما در ایران اصلا قومی نمی‏شود بحث کرد و یکی از دلایلی که وضع ویکی فارسی به نسبت ویکی‏های ترکی و عربی بهتر است همین تکثر قومیت است.نگاهی به مقالات ویکی ترکیه بیاندازید خواهید دید که در مورد کردها بسیار متعادلتر از سایر اقوام نوشتند چون خود کردها آنجا حضور دارند.اما مثلا در کشورهای عربی همه عرب هستند و اگر فقط و فقط یک نژاد پرست مطلبی را بنویسید بسیار احتمالش کم است که یک عرب دیگر بیاید و تحقیق کند و حقیقت موضوع را بنویسد و برای همین آن مطلب ماندگار می‏شود.در ویکی فارسی از همه اقوام هستند و تغییرات لازم ر می‏دهند و نمی‏گذارند نوشتاری به یک منوال پیش برود و به یک طرف غش کند.مثلا من در ویکی آذربایجانی دیدم بسیار راحت از آذربایجان جنوبی نوشتند گویی چنین ناحیه‏ای در نقشه نیز ثبت است و همه دنیا قبولش دارند و کسی هم مشخصا نمی‏رود عوضش کند چون به کسی برنمی‏خورد اما مثلا همین نوشتار زبان آذری یا امید کردستانی بارها و بارها مورد خرابکاری واقع شده.یا شما نمی‏توانید کلمه‏ای ناثواب به مقاله ترکی آذربایجانی بیافزایید چون ویکی فارسی فقط مال فارس‏ها نیست همانطور که ویکی ترکیه‏ای فقط مال ترکها نیست اما میشود گفت ویکی عربی یا ترکی آذربایجانی فقط مختص یک قوم است.اما موضوع دیگر اینکه اگر فارابی ترک بوده یا رقص عربی ریشه‏ای دیگر داشته چرا با اینکه میفرمایید منابع فارسی بسیاری هم هست دست به تغییر آنها و اعتدال متن آنها نمی‏زنید؟؟شما اگر به تاریخچه نگاه کنید می‏بینید این نوشتار که مثلا فارابی ایرانی بوده را یکنفر نوشته و بقیه نیز اصلا کاری نداشتند که درست است یا غلط و فقط ویرایش کردند.اگر شما منبعی افزوده و حقیقتی را آشکار کنید مطمئنا کسی نخواهد گفت خیر چنین نیست.--   iroony    ‏۵ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۳:۳۳ (UTC)[پاسخ]
مثلا جناب تویوهارا من یک گشتی در تاریخچه رقص عربی زدم.آن جور نیست که شما فکر میکنید یکسری نژاد پرست عینک زده نشستند بر پشت مانیتور که اندیشه‏های ناسونالیستیشان را ارضا کنند.به قول یکی اگر دیدید در ایران نصف دیوار آبی نصفش سفید است دنبال معنی و مفهموش نباشید حتما رنگ تمام شده.در مقاله رقص عربی جناب مانی در سال ۲۰۰۶ این قسمت مقاله را بنابر گفته خودشان انتقال مطلب ارسالی کاربر گمنام به عنوان مناسبتر که بدون منبع هم هست انجام دادند.باقی مقاله را نیز چند آی پی گمنام بدون ذکر منبع نوشتند و کسی توجه نکرده حتی ببینید یک منبع خشک و خالی هم ندارد کل مقاله و کلا می‏تواند دچار تغییرات اساسی شود.در واقع کسی اصلا به این مقاله توجه نکرده و یک نفر ثبت نام نکرده که به آی پی گمنام معروف هستند در بین ویکی کاربران یک کلمه در گوگل جستجو نموده و یک وبلاگی یافته و کپی کرده و که به خیال خودش ویکی را پربار کرده باشد.در واقع بین نقاشی سبک کوبیسم و نقاشی یک بچه از نظر ظاهری تفاوت چندانی نیست اما پشت آن تفکری عمیق است و پشت این ناتوانی کودکانه که به این شکل درآمده.من در مورد ویکی عربی نیز همین فکر را میکنم.همین دیشب یک نفر از دوستان ترکم در ترکیه به من میگفت زبان ایران چیست؟!!یا دوست عربی به من می‏گفت من می‏پنداشتم در ایران نصف مردم عرب هستند!در واقع حجاب خاله از کچلیشه!پشت این نوشتار هیچ چیز نیست جز بی اطلاعاتی.--   iroony    ‏۵ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۳:۵۹ (UTC)[پاسخ]
سپاس از مردتنهای گرامی به خاطر آن پیوندهای سودمند. توطئه‌پنداری همه چیز و همه کس کلاً در خاورمیانه قوی است و این به خاطر یک‌سری واپس‌ماندگی‌ها است. خوب است حالا که ما کاربران ویکی فارسی خوشبختانه در سطح خوبی با مسائل ارائه منبع و موثق نوشتن آشنا شده‌ایم به طور دوره‌ای هر کدام چند وقت یک‌بار سری به نوشتارهای مربوط به ایران در ویکی انگلیسی بزنیم تا تحریفات را اصلاح کنیم (کاری که من هم دوره به دوره انجام می‌دهم). (ولی خودمانیم وضع کیفی ویکی‌پدیای عربی خیلی خراب است ها! به نظر می‌آید کاربران آن‌جا به جز بالا بردن مصنوعی شمار نوشتارها به منظور رقابت عددی با ویکی عبری کار و هدف دیگری را دنبال نمی‌کنند). باید در میان ویکی‌های منطقه‌مان به ویکی‌پدیاهای ترکی و عبری و فارسی احسنت گفت که با امکانات موجود خوب عمل کرده‌اند.--ماني ‏۵ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۴:۳۰ (UTC)[پاسخ]
این داستان‌ها البته تمامی ندارد. همین الان من در ویکی‌پدیای هلندی دیدم که تمامی دانشندان ایرانی را در رده دانشمندان عرب قرار داده‌بودند که آن‌ها را تصحیح کردم. ویکی‌پدیای هلندی به این خاطر که تقریباً تمامی هلندی‌ها اعتقادی راسخ و شکست‌ناپذیر در عرب بودن ایرانیان دارند با مشکل جدی در این رابطه مواجه‌است. من تا الان سعی زیادی در اصلاح اشتباهات این‌چینین در آن ویکی کرده‌ام ولی کار همچنان زیاد است. امیدوارم روزی به همه‌اش برسم.--ماني ‏۵ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۴:۴۶ (UTC)[پاسخ]
خدا سایهٔ خانم جوانبخت را از سرمان کم نکند که چراغ این رده در زبان عربی را روشن نگه داشتند. لطفا اگر عربی می‌دانید عربی‌اش را هم اصلاح کنید. تشکر 94.182.162.31 ‏۵ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۴:۵۲ (UTC)[پاسخ]
البته ظاهراً قصدشان این بوده تا نام خود را در جایی در کنار نام‌های رازی و خیام و ابن سینا قرار بدهند. یکی باید برود آن را درست کند تا اعراب به اشتباه نیفتاده و ایشان را در زمره آن بزرگان نگیرند.--ماني ‏۵ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۵:۱۳ (UTC) خودم درستش کردم.--ماني ‏۵ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۵:۱۵ (UTC)[پاسخ]
رازی، ابن سینا و خیام را من همین چند لحظه پیش در رده تصنیف:علماء إیرانیون قرار دادم(اگر بگذارند که بمانند). قبلش فقط خانم جوانبخت در آن رده بودند. 94.182.162.31 ‏۵ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۵:۱۶ (UTC)[پاسخ]
به هر حال نام ایشان از آن رده باید برداشته می‌شد که برداشتم. سپاس از شما.--ماني ‏۵ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۵:۱۹ (UTC)[پاسخ]

هر کسی که به عربی کتاب بنویسد عرب نیست. باید توجه کرد که در زمان ابن سینا و... زبان علمی جهان عربی بوده‌است. برای همین ابن سینا و دیگر دانشمندان مطرح آن روزگار نتیجهٔ تحقیقات خود را به این زبان نشر می‌داده‌اند. همان طور که هرکس امروز می‌رود به انگلیس پیپر می‌دهد انگلیسی نیست. ولی منظور تان را ایرانی بودن ابن سینا و جلال الدین محمد بلخی و... نمی‌فهمم.این که مثلاً جلال الدین محمد بلخی ایرانی است یعنی چه؟ او در بلخ (امروزه در افغانستان) به دنیا آمده و بیشتر عمر اش را در قونیه (در ترکیهٔ فعلی) گذرانده. اگر بگویید او «ایرانی» است چون فارسی گو بوده، مثل این می‌ماند که معتقد باشید مثلاً جواد صالحی انگلیسی است چون به انگلیسی کتاب نوشته. اصلاً ممکن است زمان این افراد یک حکومت یکپارچهٔ ایرانی وجود نداشته. بعد هم ایرانی با ترک و عرب فرق دارد، عرب می‌تواند ایرانی باشد. زرشک، شما که می‌گویید اینجا «سر مسائل عقیدتی و سیاسی توی سروکلهٔ هم میزنند.»، بحث بر سر این را که فلانی اهل ایران بوده یا افغانستان، بیهوده نمی‌دانید؟ چه قدر مقاله‌های این بزرگان پربار است و کسی مثل من اینجا چقدر از آرا و اندیشه‌های این بزرگان می‌تواند آگاهی یابد؟ یعنی همهٔ نقصها و ایرادات این دانشنامه کامل شده و فقط مانده تعیین این که خواجه عبدالله انصاری پاسپورت ایرانی داشته یا افغانی؟ چر اینها را اینقدر مهم می‌کنید؟ بگذارید هرچه می‌خواهند بگویند. مهم فکر رومی است. مهم نظر اوست. او مگر گفته من مال این دهاتم یا آن یکی؟ یا حرف اش مگر این بوده؟ چه قدر همین بحث وقت مان را بیخود گرفت. کارهای مهمتری در انتظار اند. sicaspi ‏۵ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۶:۰۴ (UTC)[پاسخ]

اصلیت و ملیت افراد هم مانند دیگر اطلاعات باید درست در دانشنامه ذکر بشود و نه غلط. اهمیتش هم مانند دیگر اطلاعات است یعنی برای گروهی مهم است. در دانشنامه نمی‌شود گفت فلان چیز مهم نیست درباره‌اش نگویید. اگر مولانا در زمان زندگی‌اش در مملکتی به نام ایران زندگی می‌کرده و زبانش فارسی بوده نباید به غلط نوشت او ترک یا عرب یا آلمانی بوده.--ماني ‏۵ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۶:۱۳ (UTC)[پاسخ]
تاریخ روشن می‌کند که در گذشته و بر مبنای آن مرزهای کشوری، چه کسی کجایی بوده، و این موضوع قسمتی از هویت و زندگی شخص خواهد شد. اگر مهم نبود مثلاً مولانا کجایی بوده، الآن سرش دعوا نبود. --آیدا ‏۵ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۶:۲۱ (UTC)[پاسخ]
به قول استادی که می‏گفتند من نمی‏دانم سر چه چیز مولانا دعواست؟؟اگر سر جسمش دعواست که پوسیده و رفته اگر بر سر اندیشه‏اش دعواست که اندیشه نمی‏تواند متعلق به فلان قوم و طایفه و حکومت باشد بلکه هر اندیشه متعلق به هر کسی است که آن اندیشه را سزاوار داند.من ندیدم تا کنون ترکیه سخنی از ترک بودن مولانا بیاورد که مطمئن باشید ترکیه‏ای که من می‏شناسم آنقدر به حفظ میهن و آثارش پایبند است که اگر ترک بودنش محرز بود لحظه‏ای درنگ نمی‏کردند.مولانا شاعر پارسی‏گو بوده که در شعرهایش خودش تاجیک زبان بودنش را آشکار می‏کند.به قول حکایتی از خود مولانا روزی شتری و گاوی و گوسفندی در بیابان گرسنه و تشنه همراه بودند.ناگهان علفی یافت شد که تنها کفاف یکنفر را می‏داد گاو گفت من از شما قدیمی‏ترم و نسبم به گوساله سامری می‏رسد.گوسفند گفت خیر من قدیمی‏ترم نسبم به آن گوسفندی می‏رسد که خدا برای قربانی کردن برای حضرت ابراهیم فرستاد.در همین حین شتر که نمی‏دانست خودش را به چه کسی بچسباند تیز بشتافت و علف بر دهان برد.گاو و گوسفند انگشت حیرت گزان پرسیدند چه کردی؟!!شتر در حالی که علف را می‏لمباند گفت تاریخ مال شما قدرت مال من!!--   iroony    ‏۵ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۹:۲۸ (UTC)[پاسخ]
شتر هم می‌توانست با یادآوری جریان قوم ثمود در آرامش بیشتری علفش را بخورد.Natanaeel ‏۵ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۲۰:۵۶ (UTC)[پاسخ]

همانطور که زرشک گفت در حالی که خیلی از کاربران ویکی فارسی اینجا بر سر مسایل عقیدتی و سیاسی دارند تو سر و کله هم می‌زنند. چند سال است که عده‌ای از دوستان که عمدتا ایرانیان خارج از کشور هستند سعی داشتند از طریق ویکی مردم دنیا را با جنبه‌های مثبت فرهنگ و تاریخ ایران آشنا کنند. آنهم در زمانی که بسیاری از جنگ افروزان در غرب و افرادی مانند نئو کانهای دوران بوش سعی داشتند که چهره خشن و زشتی از ایران نشان دهند و افکار عمومی را بر ضد ایران تحریک کنند و زمینه را برای جنگ علیه ایران آماده کنند. اینان سعی کردند که چهره مثبتی از ایران و ایرانیان برای مردمان دنیا ترسیم کنند و نشان دهند که ایرانیان سرزمینی بوده که اندیشمندان و بزرگان زیادی را به دنیا عرضه کرده‌است. چنین کاری آسان نبوده‌است. چون باید با گنگ‌های سازمان یافته پان عرب‌ها، پان ترکها، بعضی کاربران غرب محور و شرق ستیز و ایرانی ستیزها دایما سر و کله بزنند. این مقاله الاهرام هم نشان داد که کار بچه‌های ویکی انگلیسی چقدر ارزشمند بوده‌است. من خودم مانند زرشک از کسانی بودم که از شدت اذیت و آزارهای آنجا چند ماهی برای استراحت به ویکی فارسی آمده‌ام. اما با دیدن مقاله اهرام مصمم تر شدم که دوباره به ویکی انگلیسی برگردم. من خسته نباشید به دوستانی می‌گویم که وقت خودشان را برای دفاع از ایران در ویکی گذاشتند. افرادی که خیلی هایشان بر اثر سختی‌های کار و آزار و اذیتهای دشمنان ایران رفتند دوستانی مانند سادرن کامفورت، پژمان و آذربایجانی و یا افرادی که هنوز هستند مانند علی دوست زاده، البرز فلاح و سایرین که شاید دوست نداشته باشند که نامشان را اینجا ببرم. --♦ بهزاد مدرس ♦ ب ‏۶ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۴:۰۳ (UTC)[پاسخ]

با توجه به آنچه پیشتر گفتم، بر رقص عربی که با وجود طرح ادعاهای شگفت، نزدیک به سه سال بی‌منبع مانده‌است، برچسب حذف زدم. لطفاً در ویکی‌پدیا:نظرخواهی برای حذف/رقص عربی نظر دهید.یوشیچی تویوهارا ‏۶ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۴:۲۸ (UTC)[پاسخ]
توجه دوستان گرامی را به سرعت عمل همکاران در ویکی عربی جلب میکنم! نگذاشتند آن نامها حتی ۱ روز در آن رده بمانند. 94.182.162.31 ‏۶ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۵:۴۴ (UTC)[پاسخ]

خوب در عوض در ویکی فارسی نیز ما مقاله خلیج عربی درست کردیم و کلی در ایرانی بودن شخصیت‌های برجسته مان شک کردیم که مبادا وجهه جانبداری داشته باشیم!!! حالا جالب اینجاست که اعراب در کلیه مسایل ملی شان با یکدیگر توافق دارند و به کسی اجازه نمی‌دهند که به حریم قبیله‌ای شان وارد شود و نظری دهد. بعد ما می‌آییم مقاله زبان فارسی می‌نویسیم خط فارسی از عربی گرفته شده، چهار حرف به آن اضافه شده!!! حالا من نمی‌دانم که اصلا این اعراب که در زمان محمد به گفته خودشان در کل عربستان ۷۰نفر سواد داشته‌اند، چگونه شده که ما خطمان را از آنها عاریه گرفته‌ایم و چهار حرف هم به آن اضافه نموده ایم!!! متاسفانه در کلیه مقالاتی که به نوعی پای اعراب درمیان است، این وضع به چشم می‌خورد. Bardia666 ‏۶ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۲:۳۱ (UTC)[پاسخ]

اتفاقاً همین ویکی فارسی خوب و درست عمل می‌کند که اصل را بر منبع معتبر داشتن قرار داده‌است نه قوم‌پرستی و کشورپرستی... ویکی فارسی هم دانشنامه‌ای است که برای انتقال مفاهیم و موضوعات به خوانندگانش از واسطه‌ای به نام زبان فارسی بهره می‌گیرد و نه به ایران، نه به افغانستان و نه به هیچ ولایت و واحد جغرافیایی خاصی تعلق ندارد (اصلاً گنجینهٔ نگاهداری داده‌هایش که بر کرانهٔ خلیج مکزیک است :)) و با هیچ کس، جا، کشور یا فرهنگی هم قرارداد نبسته‌است که مطالب ناخوشایندشان را [در صورت داشتن منابع معتبر) بازنتاباند. یک دانشنامه که نباید با کسی تعارف و رودربایستی داشته باشد یا رعایت فلان مصلحت را بکند. اگر هم به ویکی‌های دیگری چون عربی در اینجا خرده گرفته می‌شود بهر آگاهی و هشدار است نه اینکه ما هم خود را به آنان همانند سازیم.یوشیچی تویوهارا ‏۶ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۳:۳۶ (UTC)[پاسخ]

دوست عزیز، موضوع خوشایندی یا ناخوشایندی مطلب نیست بلکه موضوع رسمیت بخشیدن به ادعاها و دزدی های فرهنگی/ملی/اجتماعی بدست خودمان است. حال شما می پندارید که چون فارسی زبان افغانها نیز هست، پس باید یک مقاله درمورد خلیج ع-ر-ب-ی داشته باشیم و عمده مطالب مربوط به خلیج فارس را که در حقیقت تاریخچه این خلیج است را به مقاله نامانوس اختلاف بر سر نامیدن خلیج فارس منتقل کنیم، این می شود رک گویی و صراحت بیان؟؟؟ حالا من نمی دانم که تو کدام مقاله شما دیده اید که تاریخچه یک منطقه/اثر/شخصیت را تحت عنوان نامانوس دیگری اینچنین بی ربط بیان دارند؟!! بهتر است که این هشدار را به خودمان پیشتر بدهیم که این شیوه مقاله نویسی و پرداختن به موضوعات نیست! چوب حراج به همه زندگیمان بزنیم و دروغها را به واقعیت تعبیر کنیم که نمایش دهیم ما از چیزی که بر علیه مان باشد ناراحت نمی شویم؟؟؟ خوب جواب من این است شخصیتهای ایرانی و افتخارات ایرانی و فارسی همواره ایرانی و فارسی می مانند. چه عربها خوششان بیاید و چه خوششان نیاید! کسی حق ندارد ما را در رودربایستی بگذراد و از حیای ایرانی برای دروغ پردازیهای خود استفاده نماید! Bardia666 ‏۶ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۶:۳۸ (UTC)[پاسخ]

جناب بردیا ایران تحت یک زبان نیست.مثلا نمی‏شود گفت افتخارات ایرانی و فارسی هواره ایرانی و فارسی می‏ماند.در ایران باید تکیه ما روی ملیت ایرنی جدا از قومیتمان باشد.مثلا چه بسیار دانشمندان غیر فارس در تاریخ ایران درخشان بودند.--   iroony    ‏۷ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۱:۵۷ (UTC)[پاسخ]

ایرونی عزیز، هر کشوری صدها قومیت با گویش های مختلف دارد ولی این زبان ملی آنان است که آنها را متحد نگاه می دارد و باعث عزت و اقتدار آن کشورها در جهان می شود! همچنین این اتحاد منافع اقتصادی زیادی نیز برای آنها دارد. هیچگاه افتخارات یک کشور را قبیله ای حساب نمی کنند! موضوع قومیت نیست، موضوع ملیت است! هر کسی زاده این سرزمین است، ایرانی محسوب می شود و باید از حقوق مساوی شهروندی برخوردار باشد. هر کسی که در ایران زندگی می کند، زبانش فارسی است. این قانون یک کشور است برای انسجام و اقتدار! شخصیتهای برجسته نیز ملی محسوب می شوند نه قبیله ای! امروزه در جهان کشورها سعی می کنند نقاط مشترک با یکدیگر پیدا کنند تا بتوانند با یکدیگر متحد شوند، حال ما با ادعای تمدن چند هزار ساله تازه به یاد دوران غارنشینی و قبیله گرایی افتاده ایم؟! تجزیه طلبی راه به جایی نمی برد. همین افکار تجزیه طلبانه و قوم گرایانه را تقویت کرده اند که وضعمان به اینجا کشیده که با گستاخی خلیج فارس را خلیج ع-ر-ب-ی می نامند! Bardia666 ‏۸ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۶:۱۸ (UTC)[پاسخ]

جناب بردیا قوم گرایی خوب نیست ولی این که نام خلیج فارس را تغییر می‏دهند را باید در رفتار حکومت محبوب ایران جستجو کرد که در هر نقطه از جهان دشمنی برای ملت ایران تراشیده و آن دشمنان نیز در پی ضربه زدن هستنند.همه مردم ایران فارس زبان هستند اما قومگرایی شامل این حرف هم که تمام ایران فارسی است هم می‏شود.من پدربزرگم فارسی را به زور بلد بود آیا ایرانی نبود؟؟زبان فارسی زبان ملت ایران است.اما زبان مادری تمام مردم ایرانی نیست.--   iroony    ‏۹ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۰:۰۵ (UTC)[پاسخ]

خیلی جالب است، شما که این همه سر خلیج فارس تعصب دارید و به کار بردن نام دیگر را روا نمی دانید، هیچ عکس العملی هنگام به کار رفتن نام جعلی دریای خزر به جای دریای کاسپین که همه جای دنیا استفاده می شود نشان نمی دهید. sicaspi ‏۹ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۱:۰۲ (UTC)[پاسخ]

وقتی خود دولت ایران نام خزر را رسمی می‏داند بنده باید چه کاری انجام بدهم؟؟؟خلیج فارس توسط بیگانگان تحریف شده است.اما دریای کاسپین یا طبرستان به نام دریای خزر نیز معروف بوده و هست چیزی جدید و تحریف شده نیست. فکر نکنید چون خزر یک قوم ترک بوده و بنده نیز نیمی ترک هستم حالا بسیار مسرورم که نامش خزر است.خزر نامی جعلی و تازه نیست.اما خلیج ال ع ر ب ی نامی تازه و جعلی و با مطامع سیاسی و فرامنطقه‏ای است.--   iroony    ‏۹ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۲:۱۵ (UTC)[پاسخ]

خوب پس من هم که فارس نیستم باید بگویم نام این خلیج چه باشد پشیزی برایم نمی ارزد؟ خزرها قومی نیمه وحشی و یهودی بودند که به راهزنی و غارت شهره بودند. حالا شما دلتان می خواهد به آنها افتخار کنید. در همه‌ی متون تاریخی هم نام این دریا کاسپین یا قزوین (معرب آن است) آمده. حالا خزر چیست؟ مگر اینجا هرکاری هر دولتی کرد چشم بسته می پذیریم و معیار مان آن است؟ sicaspi ‏۱۰ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۸:۲۵ (UTC)[پاسخ]

نام خزر رسمیت ندارد که. فقط در یک دوره ای توسط سلسله ای (در ایران) نصفه و نیمه باب شد که فهمیدن دلیل هم کار سختی نیست.Natanaeel ‏۱۱ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۳:۰۲ (UTC)[پاسخ]
دوستان این دریا[چه] را به هر نام که دلشان می‌خواهند باز خوانند ولی در رد نام‌های دیگر کلی‌گویی و ادعاهای گزاف نباید کرد. محض اطلاع من همین الان دست دراز کردم و دو کتاب قدیمی باز کردم: در مجمل التواریخ و القصص ایدون آمده‌است: «دریای طبرستان و جرجان و خزران: طولش از مشرق تا مغرب مقدار هزار و هششتصد میل بکشد به عرض ششصد میل …» همانطور که می‌بینید خزران را در کنار طبرستان و جرجان آورده‌است. در نزهت‌القلوب در «باب بیستم در ذکر بقاع جیلانات» ایدون آمده‌است «و آن دوازده شهرست و از اقلیم چهارم و بر کنار دریای خزر.» پس کاربرد دریای خزر هم سابقهٔ تاریخی می‌دارد. به‌آفرید ‏۱۱ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۳:۳۹ (UTC)[پاسخ]
خوب عربها هم مي توانند بگويند چند تا كتاب نام آنها را بر خليج فارس گذاشته. كاربرد خزر شايد سابقه اي داشته باشد، ولي در اين كه چرا بايد به عنوان نام اصلي قرار گيرد جاي سوال است. (ببخشيد فونت فارسي نبود) sicaspi ‏۱۱ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۶:۱۲ (UTC)[پاسخ]

حذف سریع

[ویرایش]

در ویکی متاسفانه شاهد استفاده منفی از برچسب حذف سریع هستیم. چه آنکه کاربری از ریخت و قیافه مقاله ای خوشش نمی آید و برچسب می زند، که البته تا اینجای کار مشکلی نیست. ولی ظاهراً مدیران مقاله های برچسب خورده را بدون کوچکترین بررسی حذف می کنند. حتی بعید نیست که کاربری مقاله ای برگزیده را برچسب حذف سریع زده و مدیر محترم هم در کمال مدیریت، آنرا حذف نماید. به این خاطر این برچسب به ابزاری در دست عده ای درآمده که با یقین به اینکه مقاله برچسب خورده دیگر شانسی برای ماندن ندارد(از آنجا که مدیران وقعی به بررسی مقاله و بحث نمی نهند)، فله ای برچسب می زنند و حتی نیازی به یک بحث کوچک را هم نمی بینند.--SalmanParsi ‏۵ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۶:۵۱ (UTC)[پاسخ]

خیر تمامی مقاله‌های برچسب خورده توسط مدیران بررسی می‌شود و در صورتی که شرایط حذف سریع را داشته باشند، حذف می‌شوند. شاید یکی دو مورد اشتباه پیش بیاید، اما نه به این صورت که شما نوشته‌اید. وحید ‏۵ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۴:۱۰ (UTC)[پاسخ]
شاید! اما آنچه بنده در مورد مقالات متعدد در مدتی که در ویکی بوده ام مشاهده کردم، چنین نتیجه ای را می دهد. انشاءلله که چنین نباشد و اگر چنین بود رویه اصلاح شود.--SalmanParsi ‏۵ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۴:۲۷ (UTC)[پاسخ]

لطفاً مدیران حتماً بخوانند

[ویرایش]
خیلی ها (از مدیران) بی هیچ فرصت و مهلتی مقالاتی را که لااقل در 10 ویکی دیگر مقاله دارند حذف می کنند، بی این که حتی برچسب حذف سریع بزنند، حتی اگر منبع هم داشته باشند، به این بهانه که کوتاه اند. در این موارد هم گزینشی حذف می کنند، برخی را نگه می دارند و برخی دیگر را فی الفور حذف می کنند. دلیل اش هم معلوم نیست. نمونه اش مقاله ی یاسوناری کاواباتا است، برنده ی جایزه ی ادبیات نوبل که در ویکی های بسیاری مقاله دارد و دو بار حذف شد. باور کنید سرعت حذف به حدی بالا بود که من تا سر‌ام را چرخاندم دیدم که لینک قرمز شده! سؤالات را هم مثل اینجا بی پاسخ می گذارند و به بایگانی می سپارند. آیا به نظر تان این انتظاری منطقی است که کاربران ویکیپدیا کار و زندگی شان را ول کنند و تا مقاله ای به حد مقاله ی خوب نرسیده آن را ایجاد نکنند؟ مگر هر مقاله را فقط باید یک نفر به تنهایی ایجاد کنند؟ پس کار گروهی تکلیف اش چیست. آیا تکمیل کردن مقاله و افزودن یکی دو خط به آن از حذف فوری آن در کمتر از چند ثانیه این قدر مشکلتر است؟ حالا می رسیم به در ویکیپدیا اخیراً بخشی راه افتاده برای یادبودهای برگزیده. این یادبودها ویکیپدیا سر شان نمی شود. اگر یادبودی مهم است (به تشخیص جمع کاربران) چه در ویکیپدیا مقاله داشته باشد چه نداشته باشد، باید در این یادبودها بیاید. اگر ویکیپدیا برایش مقاله نداشته باشد این از ضعف ویکی فارسی است. این یادبودها می توانند منبع خوبی باشند برای مقالات مهمی که ناقص اند و یا هنوز وجود ندارند. وقتی هم که این یادبودها روی صفحه‌ی اصلی می‌آیند مسخره است لینک نداشته باشند. وقتی ویکیپدیا اینها را در صفحه‌ی اول خود می آورد یعنی دارد به مخاطب و خواننده ی خود می گوید من شما را به تحقیق در این باره دعوت می کنم و این مطالب را دراین باره دارم. وگرنه یک جمله‌ی صرف بی‌لینک چه فایده دارد. این طوری کاربران هم با مشاهده ی این مقالت از وضع شان باخبر می شوند و سعی می کنند مقاله های مهم را به وضع شایسته شان برسانند. برای ایجاد فوری این مقالات هم معمولاً فرصت کمی وجود دارد ، درخواست من از مدیران محترم این است که هنگام مشاهده‌ی مقالاتی که حجم کمی دارند نگاهی بیندازند به پیوندهای آنها به یادبودهای برگزیده و فرصتی بدهند تا کامل بشوند. خود نیز اگر توانستند دستی به سر و روی آنها بکشند. بالاخره یادبود هستند. sicaspi ‏۵ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۵:۳۴ (UTC)[پاسخ]
دیوانسالار نیز به شما گفت که کپی نکنید. به خاطر اشتباه خودتان دیگران را متهم نکنید. مدیران بایستی در صورت مشاهده‌ی هرگونه کپی از سایت‌های دیگر، آن را حذف کنند. -- میثمψ‏۵ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۶:۴۹ (UTC)[پاسخ]
باز هم جواب ندادید. قطعاً کپی کردن درست نیست. ولی نمی شد خودتان دو تا جمله را جوری از نظر انشایی درست کنید که کپی محسوب نشود. درباره‌ی بقیه چه نظری دارید؟ گناه است آدم از شما بپرسد؟ sicaspi ‏۶ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۷:۰۶ (UTC)[پاسخ]
ابتدا باید حذف شوند سپس ایجاد زیرا نباید نسخه نقض حق تکثیر در تاریخچه بماند:)امیرΣυζήτηση ‏۱۰ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۶:۳۹ (UTC)[پاسخ]

نگاه کنید قضیه ساده است ، روزی ماکسیمم 7 8 تا مقاله این طوری هست، لطفاً مدیران آنها را فوراً حذف نکنند. قبول ؟ sicaspi ‏۱۰ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۰۹ (UTC)[پاسخ]

اکنون

[ویرایش]

صفحه ابهام زدایی اکنون می تواند در خیلی صفحه ها پیوند داشته باشد. بطور مثال در مورد سالهای فعالیت زندگان. دوستان وارد به امر فرمول نویسی اگر ممکن است موارد دیگری چون ماه های خورشیدی را بدان بیافزایید.--هریوا ‏۵ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۷:۵۳ (UTC)[پاسخ]

کارگروه جغرافیا

[ویرایش]

پیشنهادی برای رونق کار گروهی و به حداقل رساندن اشتباهات ویرایشی دارم. کارگروهی برای جغرافیا تشکیل دهیم که متشکل از افراد صاحب نظر (با توجه به سابقه ویرایشی) باشد. این کمیته وظیفه تایید یا رد صلاحیت منابع برای مقالات و حل اختلافات ویرایشی بین کاربران را دارد. اگر این کارگروه توانست به نتیجه‌ای مطلوب برسد، از این روش برای موضوعات دیگر هم استفاده شود. نظرتان چیست؟ --آیدا ‏۹ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۳:۳۷ (UTC)[پاسخ]

انجام این کار بدک نیست. البته قاعدتاً کارگروه بیشتر جنبه راهنما باید داشته باشد و نه اینکه از اختیار اضافی برخوردار باشد. به پیشرفت مقالات کمک شایانی خواهد کرد.--SalmanParsi ‏۹ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۵:۱۵ (UTC)[پاسخ]
در حقیقت همه از کاربران معمولی‌اند، حتی مدیران نیز باشند بعنوان کاربر معمولی ویرایش خواهند داشت. اینها گروهی هستند که نظارت بر ویرایشات حوزه خودشان دارند و به کمک کاربران دیگر می‌آیند. --آیدا ‏۹ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۵:۵۰ (UTC)[پاسخ]
موافقم ... سیاوش ‏۱۰ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۳:۰۵ (UTC)[پاسخ]
نیاز به بررسی بیشتری دارد. جوانب کار باید سنجیده شود. ضمن احترام به نظر آیدا، برای من خیلی سوالات پیش آمده است. مثلا
  1. با توجه به اینکه در ویکی مسئولیت وجود ندارد مسئولیت کمیته با چه کسانی است؟
  2. چگونه انتخاب می شوند؟ مدیران تا چه حد باید به نظرات چنین کمیته ای اهمیت بدهند؟
  3. آیا اکنون در ویکی بستر قانونی لازم برای چنین پیشنهادی داریم؟
  4. ویکی های دیگر آیا چنین چیزی را تجربه کرده اند؟
کسی که با قوانین آشنایی دارد و در ویکی های دیگر هم گشت می زند نظری ندارد؟ شاید بررسی اش خالی از فایده نباشد. ارادتمند --دانقولا ‏۱۰ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۷:۵۸ (UTC)[پاسخ]
پیشنهاد جالبی است.البته جناب علیرضا اینکه منتظر بمانیم ببینیم در ویکی دیگر این کار را کردند یا نکردند خوب نیست باید خومان خلاقیت داشته باشیم نه اینکه منتظر دیگران باشیم و هر ویکی شرایط خاص خود را دارد شاید آنجا نیاز نبوده.به نظرم به صورت داوطلبی باشد و البته یک قانون که به همه پرسی هم گذاشته شود داشته باشد که دچار چند رایی نشوند.--   iroony    ‏۱۰ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۲۰:۱۹ (UTC)[پاسخ]

من چیزی دقیقا مانند آنچه که آیدا و دانقولای گرامی پیشنهاد می دهند، سراغ ندارم. اما در ویکی انگلیسی تابلوهای اعلان تخصصی که هر کدام اختصاصی مناطق جغرافیایی خاص هستند، داریم (WP:RN را در ویکی انگلیسی نگاه کنید). ببینید این بکارتان می آید؟--♦ بهزاد مدرس ♦ ب ‏۱۱ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۳:۲۳ (UTC)[پاسخ]

ایدهٔ جالبیست. اما اگر برای تخصصی ویژه، کاربری متخصص نداشتیم چه؟ آیا باید آن را به نزدیک‌ترین متخصصان مربوطه سپرد، یا آنکه گروهی را برای بررسی منابع دیگر تخصص‌ها داشته باشیم؟ --Wayiran (ب) ‏۲۳ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۸:۳۳ (UTC)[پاسخ]
عالی میشه. برا اونها که فعلا متخصص یا علاقه‌مند داریم بسازیم. برای اونها هم که نداریم فعلا نسازیم. اصلا چطوره فعلا برای یه گروه، مثلا همون جغرافیا یه تعدادی که دستی توی کار دارن عضو کارگروه بشن، ببینیم نتیجه‌اش چی میشه؟ اگه خوب بود و چیز بدردخوری از توش دراومد، اونوقت بقیه کارگروه‌ها رو هم میسازیم. راجع به اسم کارگروه‌ها هم میشه از اسم رده‌ها استفاده کرد. از همین الان هم اسم منو تو کارگروه حوادث بنویسین. خوراک خودمه. چاکر هرچی فکر بکره --امیرشاهین ‏۲۴ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۱:۱۳ (UTC)[پاسخ]

ویکی‌پدیا:نظرخواهی برای حذف

[ویرایش]

در مورد شرکت در نظرخواهی فوق مطلبی را می‌خواهم یادآوری کنم. معمولاً به روش صحیح در آن شرکت نمی‌کنیم. روش صحیح را در اینجا می‌خوانیم. تاکیدم بیشتر بر این قسمت است: «صرف ابراز موافقت یا مخالفت، کمترین کمک را می‌کند.» و «اگر نمی‌توانید دلیلی برای موافقت یا مخالفت‌تان بنویسید، رای مدهید، چرا که رای‌هایی که به رسیدن به اجماع کمک نکنند، نادیده گرفته می‌شوند». در واقع فرق بین نظرخواهی و رأی‌گیری را بیان می‌کند. متشکرم. موفق باشید. --آیدا ‏۱۱ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۶:۲۲ (UTC)[پاسخ]

معضلی که در ویکی فراوان گرفتارش هستیم و مدیران محترم هم در عمل با احتساب آرا در نظرخواهی ها، به نوعی کاربران را بدان تشویق می کنند. به امید اینکه این رویه از سوی کاربران و مدیران اصلاح گردد.--SalmanParsi ‏۱۲ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۴:۲۲ (UTC)[پاسخ]
یعنی اینجوری نیست؟ رای اکثریتی نیست؟ Bardia666 ‏۱۳ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۶:۰۷ (UTC)[پاسخ]
بردیای عزیز، اینگونه است که استدلال و براهین هر گروه (مخالف یا موافق حذف) قوی تر باشد، نظرخواهی به نفع آن عقیده پایان می‌پذیرد. مثلاً اگر بحث نظرخواهی در مورد سرشناسی است، با دلایل منطقی سرشناسی اثبات یا رد شود، تکثر آرا نیاز ندارد. --آیدا ‏۱۳ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۷:۴۲ (UTC)[پاسخ]
درود.اگر اینگونه باشد که بسیار عالیست و جای بسی خرسندیست. ولی آیا شما مطمئن هستید؟ مثلا وقتی مدیری می خواهد تصمیم بگیرد، اگر ببیند که مثلا ۱۰ تا مخالف بوده، ۱ موافق، فکر نمی کنید که این مسئله می تواند در نتیجه تاثیرگزار باشد؟ (جنبه روانی قضیه) Bardia666 ‏۱۳ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۸:۱۶ (UTC)[پاسخ]
جنبه روانی قضیه و کنترل بر آن، به تبحر مدیر در جمع‌بندی برمی‌گردد. این می‌گوید: «مدیران بر اساس نظرات و شواهدی که در صفحهٔ نظرخواهی برای حذف توسط کاربرهای مختلف ارائه شده تصمیم‌گیری می‌کنند». البته من هم دوست دارم مدیری در این بحث شرکت کنند تا بیشتر توضیح بدهند. --آیدا ‏۱۳ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۸:۳۵ (UTC)[پاسخ]

البته اگر یکی از مدیران گرامی زحمت می کشید و در بحث شرکت می کرد، تکلیف روشن می شد. ولی در هر صورت ظاهرا سیاست ویکی واضح است. فقط جنبه عمل به آن نا روشن است. Bardia666 ‏۱۵ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۰:۲۹ (UTC)[پاسخ]

آینده دور؟

[ویرایش]

(خواستم این "قصه" را در ویکی‌پدیا:گپ بنویسیم، دیدم مسدود شده. امیدوارم زودتر آن قسمت باز بشود تا نوشتهٔ زیر را به آن‌جا منتقل کنیم.)

آینده‌ای شاید احتمالی!

نام قصه: دنیا را چه دیدی؟
زمان: سال هزار و چهارصد و ... خورشیدی
مکان: شهر خاش در استان سیستان و بلوچستان ایران

بیتا، دختری ۱۸ ساله، پیش از خواب در اتاق خود موزیک گوش می‌دهد. چراغ‌ها را خاموش می‌کند. درسی که امروز در کلاس ژنتیک داشتند یادش می‌افتد و امتحانی که هفته بعد دارند. به رایانه دیواری خود که قابلیت تشخیص گفتار دارد می‌گوید: مقاله تلومِر در ویکی‌پدیای فارسی را برایم بخوان. رایانه، موزیک را متوقف می‌کند و شروع می‌کند به خواندن مقاله تلومر در ویکی فارسی: «تلومر پایانه فیزیکی کروموزم‌های خطی می‌باشد که ...»، بیتا در اواخر این مقالهٔ نسبتاً‌ طولانی خوابش می‌برد و رایانه بعد از پایان مقاله ساکت می‌شود.
صبح فردا که جمعه است بیتا از خواب بلند شده و دست و صورتی شسته و با ماشین خود به سمت زاهدان به راه می‌افتد. زودتر راه می‌افتد تا به «همایش سی‌امین سالگرد کمپین ده میلیون امضاء» برسد.
«کمپین ده میلیون امضاء» حرکتی بود از سوی گروه زیادی از مردم ایران در دهه‌های ۱۴۶۰ خورشیدی با هدف اصلاح یک‌سری از قانون‌ها در کشور که به موفقیت هم رسید.
وسط‌های راه تابلوی شهر نوک‌آباد را می‌بیند و فکر می‌کند آیا جای جالبی در آن شهر هست که او ندیده باشد و آیا ارزش توقف کردن را دارد؟ به رایانهٔ داشبورد خودروش می‌گوید: مقاله نوک‌آباد در ویکی‌پدیای فارسی،‌ قسمت «دیدنی‌های شهر» را بخوان. رایانه شروع می‌کند: «موزهٔ پوشاک کویر از دیدنی‌ها شهر نوک‌آباد است. این موزه در سال ...» بیتا به رایانه می‌گوید نشانی‌اش را پیدا کن و راه موزه را برای من ناوبری کن. بعد از دیدار از موزه و راه افتادن دوباره، اوایل بعد از ظهر به زاهدان می‌رسد. بعد از همایش زاهدان هم ماشین را در ایستگاه قطار مگلو زاهدان-مشهد پارک می‌کند و با سوار شدن به قطار، نیم ساعت بعد در بیرجند خراسان پیاده می‌شود. در آن‌جا بیتا طبق قراری که داشت چند ساعتی در پروژه «ویکی‌سه‌بعدی فارسی» که تازه راه افتاده همکاری می‌کند و موفق می‌شود با قطار و خودرو تا شب خودش را به خاش برساند.
شب، پیش از خواب به رایانه دیواری می‌گوید: برو در ویکی‌نبشته فارسی، بخش قصه‌های شب را باز کن. از ردهٔ قصه‌های شبانه زیرردهٔ قصه‌های عشقی را باز کن و اولین قصه را برایم بخوان. رایانه موسیقی اول آن داستان را می‌نوازد و شروع می‌کند به خواندن: «روزی روزگاری در دهه ۱۳۸۰ یک کسی به عشق ویکی شبش را صبح کرد ...!»--ماني ‏۱۲ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۱:۱۰ (UTC)[پاسخ]

بسیار عالی بود! یعنی میشه؟!--هریوا ‏۱۲ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۳:۳۱ (UTC)[پاسخ]

بالاخره یک روزی باید بشه. (تا همین چند سال پیش کی فکر می‌کرد اینترنت و تلفن همراه و ایمیل و ویکی پیدا بشه). یک روزی هم ممکن است بتوانیم به داستان بالا اضافه کنیم: بیتا در بیرجند از دوست‌پسر کابلی خود که با قطار سریع‌السیر برای شرکت در پروژه «ویکی‌سه‌بعدی فارسی» آمده بود خداحافظی کرد و به خاش برگشت.--ماني ‏۱۲ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۴:۱۷ (UTC)[پاسخ]

چه رومنتیک (; ! نمیشه اینو تو ویکی نسک قرار بدینش!--هریوا ‏۱۲ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۶:۴۹ (UTC)[پاسخ]

فکر خوبیه. جاش همان‌جاست.--ماني ‏۱۳ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۸:۴۲ (UTC)[پاسخ]
جالب بود...البته باید رایانه بگویید این مقاله بدون منبع می‏باشد و ممکن است نادرست و اشتباه باشد....--   iroony    ‏۱۳ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۴۲ (UTC)[پاسخ]
امیدوارم تا اون وقت این مشکل مقالات هم حل بشود.--هریوا ‏۱۳ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۱:۰۹ (UTC)[پاسخ]
سال هزار و چهارصد و ... خورشیدی که دیگر انشاءالله مقاله بی‌منبع و تمیزکاری‌نشده نخواهیم داشت.--ماني ‏۱۳ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۴:۱۲ (UTC)[پاسخ]
به امید آن روز مردتنها ‏۱۳ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۹:۰۵ (UTC)[پاسخ]
آخر قسمت اول مقاله تلومر که توسط رایانه مزبور خوانده می‏شود دقیقا همانی است که الان هست!!!--   iroony    ‏۱۳ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۲۰:۳۸ (UTC)[پاسخ]

آمار

[ویرایش]
دوستان به آمار تعداد کاربران ویکی فارسی ( که نجومی است) عنایت دارند؟ تعداد مقالات تقریبا نصف این تعداد است.--Natanaeel ‏۱۲ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۳:۳۷ (UTC)[پاسخ]
منظور؟ --سندباد ‏۱۲ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۳:۴۰ (UTC)[پاسخ]
نظری در اینمورد ندارید؟--Natanaeel ‏۱۲ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۳:۴۷ (UTC)[پاسخ]
به نظر من، بیشتر مقاله بنویسید. --سندباد ‏۱۲ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۳:۵۷ (UTC)[پاسخ]
مقاله شبیه همان ها که در تام ذکر جمیلش رفت؟--Natanaeel ‏۱۲ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۴:۰۲ (UTC)[پاسخ]
ذاکرش بورس تحصیلی سه روزه گرفت. اما برای شما آرزوی روزهای بهتر و اجر الهی دارم. --سندباد ‏۱۲ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۴:۱۴ (UTC)[پاسخ]
یعنی دیگر نیستید؟ --سندباد ‏۱۲ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۴:۲۴ (UTC)[پاسخ]
اگر تا شب به چیزی دست نزنید برش می گردانم!Natanaeel ‏۱۲ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۴:۲۸ (UTC)[پاسخ]

دوستان بی خیال.

ناتانائیل جان، دلیلش این است که کاربران یک بار مصرف زیاد داریم. (کسانی که یک بار ثبت نام میکنند، یکی دو تا ویرایش میکنند، و تا ابد غیبشان میزند.) اعتقاد من این است که اینجور چیزها نهایتا و بطور تدریجی با افزایش مقالات ویکیفا کمتر و کمتر خواهد شد (به لطف خاصیت گوگل در ترفیع صفحات ویکیپدیا).--زرشک ‏۱۲ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۴:۴۳ (UTC)[پاسخ]

اینک که دیگر تعداد عضوهای یک ویکی اصلاً ملاک هیچی نیست چون هر بار که با نام کاربری به ویکی‌ای سر بزنید به طور خودکار در آن عضو می‌شوید؛ من خودم _ صرفاً به خاطر سر زدن به صفحه‌ای _ تاکنون در دهها ویکی به طور خودکار عضو شده‌ام. فکرکنم ناتانائیل حواست به این موضوع نبوده‌استیوشیچی تویوهارا ‏۱۲ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۴:۵۷ (UTC)[پاسخ]

دقیقا، بعضی وقت ها پیام خوشآمد به زبان خودشان هم می فرستند.--هریوا ‏۱۲ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۵:۴۶ (UTC)[پاسخ]

در ویکی انگلیسی از این نظر وضعشان از ما بدتر است. --دانقولا ‏۱۲ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۸:۵۶ (UTC)[پاسخ]
من کاری به اسراییل و فلسطین ندارم اما نمی‏دانم به قول جناب داوونه(جواد رضویان) در برنامه طنز پاورچین ما چه کاره بیدیم؟!یکی دیگر گرفته و یکی دیگر از دست داده بعد ما شدیم کاسه داغ‏تر از آش.خدا شاهد است ایران از عرب‏ها ضربه خورده اما اسراییل تا کنون به یک وجب از خاک ایران تعرضی نکرده و بسیاری از اسراییلی‏ها هم‏وطن خود ما هستند.درست است که ارتش اسراییل جنایاتی وحشتناک مرتکب شده اما تعادل هم خوب چیزی است گویی که ایرانیان در فلسطین کشته می‏شوند.تعداد کاربران ما فقط بخش عظیمیش کاربران زاپاس هستند.--   iroony    ‏۱۲ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۲۰:۲۱ (UTC)[پاسخ]
بمباران تاسیسات اتمی عراق در دهه شصت خدمت فراموش نشدنی اسرائیل به ایران بود، مقامت ایران برای منحرف کردن افکار عمومی از داخل به این آتش دامن می زنند.نرسی ‏۲۵ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۸:۱۸ (UTC)[پاسخ]
مدیران کجایید؟ آیا قهوه خانه جای شمردن جنایات یهودی هاست؟ sicaspi ‏۱۲ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۲۱:۱۵ (UTC)[پاسخ]
ببینم شما چند وقت است عضو شدید؟؟ندیده بودمتان.--   iroony    ‏۱۲ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۲۱:۱۸ (UTC)[پاسخ]
اگر مرا می گویید 3 سالی می شود.sicaspi ‏۱۶ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۴:۴۵ (UTC)[پاسخ]
اما گویی ویرایشاتتان به شدت قلیل است؟!--   iroony    ‏۱۷ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۰:۲۴ (UTC)[پاسخ]

حالا از زاپاس بگذریم، مهم این است که کیفیت مقالات مطلوب باشد که نیست! همه جا جنگ ویرایشی و انرژِی هدر رفته داریم! انگار مصداقهای زندگیمان در جامعه را عینا به دانشنامه نیز منتقل کرده ایم! متاسفانه موضوع تریبون است! حالا بیا و ثابت کن که بابا، اینجا دانشنامه است! کاش همه ۱۰۰ تا زاپاس مفید داشتند که بجای زیاد نویسی، مطلوب می نوشتند! به یک مقاله ای بر خوردم که وقتی بحثشو دیدم، داشتم تا یک هفته می خندیدم که بابا، ما کجای کاریم!!! ظاهرا کاربر مورد نظر هم به دلیل جوش زدن زیاده از حد محکوم به قطع دسترسی دائم شده! کاش اینگونه کاربران که به کیفیت مطالب و بی طرفی آنها حساس هستند، زیاد بودند... Bardia666 ‏۱۳ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۶:۲۹ (UTC)[پاسخ]

  • مساله این است که برای حرف مفت زدن نیازی به استفاده از مغز و منبع، مطالعه و تفکر نیست. دهان را باز کرده تا ابد بحث و واگردانی و تخریب و بحث و ... می‌توان کرد اما برای خلق مقاله یا در ابتدایی‌ترین حالت ترجمه، نیاز به فکر و مطالعه و بررسی است. از نظر عددی کاربران واقعی زیاد هم باشند مغزهای واقعی اندکند در حد همان بحث و قبولاندن آنچه در مغزمان کرده‌اند زور می‌زنیم و دیگر هیچ. با درود. /Achaemenes/ ‏۱۴ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۷:۲۹ (UTC)[پاسخ]
این از نظریه زاپاس بودن اکثریت این صد و سی هزار کاربر معقول تر به نظر بنده حقیر می رسد، ولی باز هم جواب مسئله نیست دوست عزیز. به هر حال ما که اینجاییم چند ده تایی مقاله نوشتیم (یا چندصد) لابد اگر نفری هزار مقاله بنویسیم آمار بالا معقول می شود؟ فکر نمی کنید زبانم لال یک ایرادی بوده که آمار به این صورت در آمده؟ واقعا انتقال مطالب سایت های خبری یا علمی انقدر مغز بزرگ می خواهد که اینهمه کاربر ناپدید شده اند؟ Natanaeel ‏۱۵ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۲۲:۴۴ (UTC)[پاسخ]

دو موضوع

[ویرایش]

بهتر نیست لینک مقاله مربوطه به زبان انگلیسی را در ابتدای زبان های دیگر قرار دهیم؟ احتمالاً بیشتر به آن رجو می شود تا به زبان های دیگر. با آی پی در ویکی انگلیسی بدون پیش نمایش می توان صفحه را ذخیره کرد. بهتر نیست در ویکی فارسی هم چنین باشد؟ علی اسفندیاری ‏۱۴ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۲:۱۶ (UTC)[پاسخ]

اول جواب سوال دوم:نه! چرا که روی این قصه محدودیت ویرایش بحث‌ها شده و طبعا برای لغو آن هم بحث‌ها لازم است و دوم جواب نکته اولتان چینش لینک‌های میان ویکی بر اساس حروف الفباست ،نه بر اساس اعتبار یا بزرگی یک ویکی! :)--فرزاد خلیفه ‏۱۴ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۶:۵۷ (UTC)[پاسخ]

پیشنهاد اولیه مدیریت

[ویرایش]

من خواهان داشتن امکانات فنی مدیریتی مانند اجازه حذف سریع، یکی کردن تاریخچه مقالات، هستم.

چندان تمایلی به اجماع گیری و حل اختلاف و وارد شدن به مسائل قوانین ویکی ندارم. البته در شرایطی که مدیر آنلاین دیگری نباشد در شرایط لازم لاجرم از اختیارات کامل مدیریتی نظیر بستن موقت ای پی/کاربر خرابکار و یا قفل کردن صفحات استفاده خواهم کرد.

خواستم پیشنهاد اولیه را در اینجا مطرح کنم تا اگر زمینه فراهم بود و پذیرش نسبی ای وجود داشت صفحه رای گیری بسازم. دوستدار --هریوا ‏۱۵ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۲:۲۳ (UTC)[پاسخ]

بابا ایول خیلی باحالید!--هریوا ‏۲۱ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۹:۰۹ (UTC)[پاسخ]

در ویکی سیاست زده کنونی، سخت ترین کار نظر سنجی پیش از نامزدیست. --دانقولا ‏۲۱ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۹:۲۱ (UTC)[پاسخ]
از قرار ویکی‌پدیای ما فارسی گویان باید به بقیه چیزهایمان بخورد. اما بازهم در عوالم برون ویکی هم چیزی بنام معرفت و کم از کم گفتن یک جواب نه یِ خشک و خالی از دشمنان نیز وجود دارد چه برسد به دوستان.--هریوا ‏۲۲ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۶:۲۵ (UTC)[پاسخ]

موج جدید نمره‌بگیران

[ویرایش]

به نظر می‌رسد این ترم نیز موج جدیدی از کاربران برای گرفتن نمره مجبور به نوشتن مقاله هستند. لطفاً کاربران دیگر مقاله‌هایشان را کنترل کنند:

-- میثمψ‏۱۵ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۴:۰۷ (UTC)[پاسخ]

درس ریاضیات گسسته یا ساختمان داده ;). قبلاً یکی دو تا از مقاله‌ها اصلاح کردم. محتوای خوبی داشت. --محسن ‏۱۵ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۴:۱۷ (UTC)[پاسخ]
مشارکت هاشون نشون میده که مقاله های خوبی هم تا حالا وارد کردند. فکر کنم اگه یک دستی هم ماها روشون بکشیم به نفع اونها و به نفع ویکی است.البته وضعیت حق تکثیر را هم باید خیلی مراقب بود.--هریوا ‏۱۵ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۶:۲۱ (UTC)[پاسخ]
حداقل اون چندنفری رو که من دیدم، کارشون بد نبود و نشون میداد با ویکی و کیبورد استاندارد و ... آشنا هستند. مقالاتی خوب و دانشی ساخته‌اند که جای خرسندی داره! --Wayiran (ب) ‏۱۵ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۷:۰۶ (UTC)[پاسخ]
آخ میثم جان دستت درد نکند.خیلی وقت بود مچ گیری خونمان کم شده بود.حسابی مقالات ناقض حق تکثیر یافتیم.:-)).--   iroony    ‏۱۵ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۹:۵۹ (UTC)[پاسخ]
با دوستان موافقم مقالاتشان نسبت به موج قبلی بسیار بهتر است.البته گویی کمی باتجربه هستند.دیدم یکیشان منبع را ویکی انگلیسی قرار داده بود اما از جایی کپی پست کرده بود.این یعنی یک چیزهایی می‏دانند.--   iroony    ‏۱۵ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۲۰:۱۸ (UTC)[پاسخ]
انگار دانشجویان کامپیوتر و IT ورودی ۸۶-۸۷ دانشگاه صنعتی شریف هستند. -- میثمψ‏۱۵ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۲۱:۲۲ (UTC)[پاسخ]

نظر من اینه که باید از این ابتکار استادان دانشگاه حمایت کنیم و صفحه ای بنام پروژه های دانشجویی بسازیم و در اون علاوه بر پیوند دادن به قوانین نویسندگی، برای هر فعالیت اینچنینی در هر ترم یک یک صفحه درست کنیم و یا اینکه راهنمایی برای استادان بسازیم برای راه انداختن چنین پروژه هایی. فکر کنم تماس با استاد این دانشجویان می تونه برای هرچه بهتر انجام دادن این پروژه مفید باشه. با وجودی که برخی مقالات نقض کپی رایت بود من مقاله های زیادی هم دیدم که ترجمه از ویکی انگلیسی بود (یخورده ایراد ترجمه داشت البته) نوشتن مقاله توسط دانشجویان و ترجمه مقالات توسط کسانی موضوع درس هایشان را ترجمه می کنند هم از نگاه کیفی برای ویکی خوبه و هم از دید کمی. بنظرم بهتره با این موضوع خیلی جدی برخورد کنیم و کاری کنیم که این مثل یک رسم در دانشگاه ها در بیاد.--هریوا ‏۱۵ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۲۱:۳۰ (UTC)[پاسخ]

رفتار این کاربران زیر نظر بنده نیز هستند. --مهدی جمشیدی ‏۱۸ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۶:۴۹ (UTC)[پاسخ]

از قرار نمره ها گرفته شد و کار این بر و بچ هم در ویکی تموم شده.--هریوا ‏۲۱ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۸:۴۶ (UTC)[پاسخ]

خوشامدید

[ویرایش]
دوستان لطفا الگوی {{خوشامد ۲|--~~~~}} را نیز بیازمایند. با زحمات میثم و اندکی دستکاری من بوجود آمده است و به نظر من کاربردی تر است. البته فعلا نمای گرافیکی زیبایی ندارد. بنابراین دوستانی که دستی در کار گرافیکی کردن دارند شاید بتوانند زحمتش را بکشند. --دانقولا ‏۱۵ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۹:۳۱ (UTC)[پاسخ]
با تشکر از زحماتتان. --مهدی جمشیدی ‏۱۸ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۶:۵۰ (UTC)[پاسخ]

برای تکمیل این صفحه و معرفی این اعجوبه‌ی قرن به فارسی زبانان، نیاز به کمک هست. لطفاً محتویات اش را منبع دار کنید و بیفزایید. sicaspi ‏۱۶ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۷:۰۰ (UTC)[پاسخ]

تاکید مجدد برای یادبودها

[ویرایش]

انگار عزیزان ملتفت نیستند باید در ویکی‌پدیا:نظرخواهی برای روند یادبودهای برگزیده شرکت کنند. با این ترتیب وضع بلبشو است. sicaspi ‏۱۶ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۷:۳۷ (UTC)[پاسخ]

به زور کسی را نمی‌توان به رای گیری و نظرخواهی مجبور کرد:)امیرΣυζήτηση ‏۱۶ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۲:۳۴ (UTC)[پاسخ]
خوب پس چه کار کنیم؟ آیا وضع فعلی مورد قبول است؟ sicaspi ‏۱۷ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۷:۵۷ (UTC)[پاسخ]

یک دستی پیام‌ها

[ویرایش]

دوستان متاسفانه و برخلاف ویکی انگلیسی در ویکی فارسی یک‌دستی برای الگوهای استفاده شده در مقالات وجود ندارد و دوستان باید به این مسائل توجه داشته باشند:
۱-آن نوار آبی(که رنگ آن بسته به استفاده از آرگومان type تغییر می‌کند)که در الگوی الگو:Ambox قرار دارد فقط برای مقالات است.برای الگوهای پیامی در فضای نام تصاویر الگو:Imbox(موارد مربوط به حق تکثیر)،رده‌ها الگو:cmbox،ویکی‌پدیا و الگوها الگو:ombox،الگو:fmbox برای مدیاویکی و مشابه که موجب یکدستی است مثلا تمام الگوهای پیامی رده‌ها یک شکل می‌گیرند(به الگو:رده پنهان و الگو:رده مادر دقت کنید)
۲-برای الگوهای ناوبری(پایین صفحه)فقط از الگوی {{Navbox}} استفاده کنید برای الگوهای جعبه‌ای از الگو:infobox
۳-در صورتی که الگوی پیامی وجود دارد که در فضای نام متفاوت استفاده می‌شود مثل الگوهای حفاظت یا الگوی حذف سریع از الگو:mbox استفاده کنید به طور خودکار و با توجه به فضای نام الگو را می‌آورد
۴-مهم‌ترین type‌ها:style&notice&delete&content&moveکه کاربرد این تایپ‌ها در الگوهای پیامی باعث تغییر شکل کلی آن می‌شود و میان الگو:رده بهتر و الگو:رده جایگزین۱ یکدستی می‌آورد
۵- در مورد الگوهای ناوبری کناری(مثلا این) آزادی عمل بیشتری وجود دارد ولی آنها در حال انقراض‌اند و بسیار کم از آن ها استفاده می‌شود
ممنون:)امیرΣυζήτηση ‏۱۶ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۲:۳۴ (UTC)[پاسخ]

ارزش دانش

[ویرایش]
کاش مسئولین ما هم اینگونه به گسترش دانش ارزش قائل بودند. مردتنها ‏۱۹ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۰:۵۱ (UTC)[پاسخ]
دانش در ایران اهمیتی ندارد.من در دوران تحصیلم در دانشگاه دقیقا ۲۰ واحد دروس اسلامی و مرتبط به اسلام داشتم مانند اقتصاد صدر اسلام ولی فقط ۴ واحد زبان اما مثلا ۴ واحد فقط معارف اسلامی داشتیم.--   iroony    ‏۱۹ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۱:۱۲ (UTC)[پاسخ]
ای آقا، دست روی زخم نگذارید. چه انتظاری دارید وقتی بجای علم و دانش و سازندگی و رفع فقر و مشکلات زندگی، و در عوض بهبود زندگی ایرانیان، مهمترین مسئله ما و بلکه جهان اسلام (و قشر قابل توجهی از کاربران ویکیپدیای فارسی) اینها معرفی میشوند؟: [۲] [۳] [۴] آیا دیگر جای تعجب هم دارد؟--زرشک ‏۱۹ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۸:۴۷ (UTC)[پاسخ]
در پاسخ به جناب زرشک در مورد اینکه بزرگترین مشکل آیا «علم و دانش و سازندگی و رفع فقر و مشکلات زندگی» هست، وقتی صحبت از منافع انسان‌ها پیش می‌آید، حتی میبینید که تحصیل کرده ترین انسان‌ها و بصورت نسبی پولدارترین انسان‌ها نیز رفتارهای غیراخلاقی انجام میدهند. در زندگی آکادمیک در اینکه اسم چه کسی در مقاله اول گذاشته شود، یا اتفاقات دیگری که می‌افتد... بزرگترين مشکل را بسته به اينکه از چه کسی بپرسيد جواب متفاوتی ممکن است بگيريد. چون آن ديدگاه ذکر شد، من جهت رعايت وپ:ديدگاه بی طرف، دیدگاه مذهبی را نيز ذکر کنم(اگر چه همه ما آن را قبلاً شنيده ايم): بزرگترین مشکل را نه «علم و دانش و سازندگی و رفع فقر و مشکلات زندگی»، بلکه خود انسان‌ها هستند؛ جهان بینی و نيروهای اصلی کلی که زندگی انسان‌ها را شکل میدهد. اين از جهت پايبندی به وپ:ديدگاه بی طرف (و به نظر شخصی من جذاب ترين نقطه نظر است). اما در مورد قضیه اسرائیل .... فکر کنم اینجا جای صحبت در مورد آن نباشد.--دوستدار ویکی‌پدیا ‏۱۹ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۹:۲۵ (UTC)[پاسخ]
اینکه مسئولین بخواهند به علم و دانش اهمیت سزاوارش را بدهند، جای رسیدگی به دیگر امور زندگی را تنگ نمی‌کند. دلیل را باید جای دیگر جست. مثلاً تنبلی، بی علاقگی و بی هدف بودن خودمان. --آیدا ‏۱۹ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۹:۳۴ (UTC)[پاسخ]
اتفاقا من فکر میکنم تمرکز کاسهٔ داغتر از آش روی این نوع امور ([۵] [۶] [۷]) نه تنها جای تلاش و کوششهای علم و دانش و سازندگی و رفع فقر و مشکلات زندگی در ایران را تنگ کرده، بلکه ضررهای جبران ناپذیری به ایران و فارسی زبانان وارد میکند. شما در نظر بگیرید اگر این همه کاربر مثل این آقا، همان همت و انرژی جوشان خود را که صرف جنگهای عقیدتی در ویکیپدیا میکردند را صرف ساخت مقالات کیفیت دار علمی-فرهنگی-هنری میکردند، ۱۰۰۰۰۰ مقاله که سهل، در میان ۱۰ تا ویکیپدیای اول هم بودیم، و بجای هفته ها بحث بر سر نهمی یا دهمی بودن ایران در ارسال یک جعبهٔ فرستنده ۵۰ کیلویی در مدار در فضا، در حال نوشتن مقاله در مورد فضانوردان ایرانی در ایستگاه فضایی بین المللی بودیم. شعار مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل و روز قدس میشود محور تفکر و عقیده مان، آنوقت می نشینند همایش ها می گیرند که چرا جهان اسلام در ۳۰۰-۴۰۰ سال اخیر اینقدر عقب افتاده است. «روز نکبت» روزیست که کاربران ما در عوض فکر سازندگی کشور، رفته اند در ویکیپدیا تا جهاد عقیدتی علیه مخالفین دین و مذهب و نظام برپا کنند. من که متاسفم. ایرانیی که طبق پیامبر علم و دانش را در ستاره ثریا میجوید، امروزه گرفتار یک مشت درگیری عقیدتی بر سر قدرت و سیاست است. ویکیپدیا که سهل، این شده تراژدی زندگانی ایرانیان معاصر.زرشک ‏۱۹ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۲۰:۴۲ (UTC)[پاسخ]
جناب زرشک؛ چرا فکر می کنید که آن کاربر وقت خود را صرف جنگ عقیدتی کرده بود؟ آیا دقیقا خواندید که ایشان به چه موردی اشاره کرده ؟ شکایت شما از اینکه چرا یک کاربر منتقد این نوع ویرایشات است در جهت خیر و پیشرفت کیفی دانشنامه نیست (به نظر بنده). اینکه شما فکر می کنید ما نباید مثلا در مقاله ماهواره امید غرض ورزی ها را خنثی می کردیم و باید کار دیگری می کردیم؛ آنطور که شما فکر می کنید خیرخواهانه نیست. تراژدی واقعی غرض ورزی هایی است که این وضع را ایجاد کرده. مثل یازده روز دانستن دهه فجر. مثل عربی ندانستن خمینی. مثل جنگ ویرایشی بر سر اینکه محمد رضا پهلوی نوشیدنی الکلی در عمرش ننوشیده. مثل بی نزاکتی ندانستن کاربرد کلمه تخمی! و و و. اینها تراژدی است که وقت همه ( یا بنده) را حداقل در این چند ماه گرفته. مسلما اگر عقل سلیم حاکم بود بر سر بدیهیات بحث نداشتیم و همه به جای ادیت کردن بحث ها، مقالات را ادیت می کردند. اگر می خواهید به هدفی برسید باید راه رسیدن به آن را بلد باشید. دوست داشتن هدف کافی نیست.Natanaeel ‏۱۹ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۲۲:۳۸ (UTC)[پاسخ]
یک روز با یک آلمانی مسلمان شده در تهران صحبت میکردم که به قول خودش مهندس آشغال(مهندس بازیافت) بود.به من میگفت اسلام شما خیلی منحرف است.در ایران از اسلام برای هر دری یک کیلید ساختند که با آنکه آن کیلید به آن در نمی‏خورد اما دست از سرش برنمی‏دارند.مشکل امروز ایران همین است.ما اقتصاد اسلامی نیاز نداریم بلکه اقتصاد علمی نیاز داریم.--   iroony    ‏۲۰ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۷:۵۲ (UTC)[پاسخ]
زنده بادNatanaeel ‏۲۰ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۲۱:۲۷ (UTC)[پاسخ]
اگر بپذيريم که علم جديد (عليرغم پيشفرض های جسورانه ای که ميکند) ما را به شناخت برخی از حقايق نزديکتر کرده (که من فکر ميکنم کرده)، علم مدرن نميتواند در ذات 'غير الاهی' و يا مستقل از 'روند تاريخی هدايت الاهی بشر' باشد که کسی بخواهد با "اسلامی-سازی" آن را الاهی بکند (اميدوارم مزخرف نگفته باشم :-) ). --دوستدار ویکی‌پدیا ‏۲۰ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۲۲:۳۳ (UTC)[پاسخ]
من برخلاف جناب زرشک که احساس تاسف برای ایرانیان می‌کنند، به آنها حق می‌دهم که سبک زندگی، علاقه‌مندی‌ها و ایدئولوژی خود را، خود انتخاب کنند. اما برای اقلیت بودن هوارادان واقعی علم، نبودن علم در دست جماعت قدرتمند جامعه و در کل انزوای علم در جامعه‌ام ناراحتم. هر کس مختار است راه زندگی خود را انتخاب کند و هیچ احد دیگری در جایگاهی نیست که بخواهد وی را نکوهش کند. مسئله اینست که علم در ردهٔ nام علاقه‌مندی‌های ماست. اما سخن گفتن از کاستی‌ها، آه و ناله از اوضاع، نقد غیر علمی اعمال سیاستمردان و ... در رده‌های زیر ۱۰ جذابیت‌های زندگیمان است. من نمی‌خواهم بگویم اوضاع کاسه داغ تر از آش شدن خوب است، اما باید ریشه‌ای تر به کم اهمیت بودن علم در ایران معاصر فکر کرد.--آیدا ‏۲۰ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۸:۱۹ (UTC)[پاسخ]
من که فکر نمیکنم حلال کردن آبی که به خانه رواست (بجای مسجد)، با داشتن استقلال و حق انتخاب سیاسی منافاتی داشته باشد. از کاربران ۲۰ تا ویکیپدیای اول بپرسید کدامیک از شما مجبور شدید در ازای در اولویت قرار دادن علم و دانش (بجای جهاد عقیدتی ۲۴ ساعته علیه اسرائیل و کفار و صهیونیسم)، علاقه‌مندی‌ها و ایدئولوژی و استقلال خود را کنار بگذارید؟--زرشک ‏۲۰ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۳:۳۹ (UTC)[پاسخ]
می‌دانید منظور من چه بود؟ اینکه کلاً جامعه معاصر تنبل است. فراگیری علم نیاز به کوشش و سعی‌ای دارد که من کمتر در بین جوانان همرده خود می‌بینم! طبعاً کسی که تنبل است دانش را به رده‌های بعدی علاقه‌مندی‌های خود می‌فرستد. من فقط از جنبه علمی به این تاپیک نگاه می‌کنم و نگاهی سیاسی به آن ندارم. --آیدا ‏۲۰ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۳:۵۷ (UTC)[پاسخ]
استادی داشتیم که میگفت اگر نرخ بیکاری فراتر از ۲۰٪ برود باید به فهم و شعور سیاسی مردم و در فهمشان از موقعیتشان شک کرد.به گفته خود دولت نرخ بیکاری در ایران ۲۴٪ است.--   iroony    ‏۲۰ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۱:۱۶ (UTC)[پاسخ]
آقا نیما کجای کارید؟؟؟ایشان قرار بعدی را هم گذاشتند!!!در تهران راه به راه تابلو خرمشهر آمدیم ،قدس خواهیم آمد را گذاشتند به چه بزرگی و جای یک دست خونی نیز در آن نقش بسته!!دیگر از این واضح تر اسراییل را نمی‏شود تهدید کرد!--   iroony    ‏۲۰ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۱:۳۷ (UTC)[پاسخ]
بقول اجنبیان، we reap what we sow. --زرشک ‏۲۰ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۳:۴۲ (UTC)[پاسخ]
به نظر من درگیری عقیدتی در هر حال چیز توصیه شده‌ای نیست. چه از طرف آنانی که درگیر در مسئله عقیدتی هستند، چه از طرف آنانی که در counter مسئله عقیدتی هستند.Pastorals2007 ‏۲۰ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۲:۵۱ (UTC)[پاسخ]

من هم اگر جای دولت بودم حمایتی از چنین جایی نمی کردم. درگیری عقیدتی به کنار، عوامل دیگری باعث فراری دادن کاربران و عدم گسترش بخش علمی می شوند. لازمه ی کار علمی، اصالت استدلال و بحث علمی و پرسش و پاسخ است. در چنین بحثی، قوت فکر است که پیروز است نه تعدد حرف و پیوستگی به مبادی قدرت. ولی در ویکی فارسی حسی بسیار قوی در بین بسیاری از کاربران وجود دارد که برای ویرایش و افزودن مطلب ، فکر و استدلال لازم نیست، بلکه دوستی با مدیران و داشتن پارتی حرف اول را می زند. عده ای هستند که هر چیزی که بگویند، پذیرفته است و اگر با استدلال و منبع معتبر هم به آنها غلط بودن سخن شان را نشان دهی، زحمت پاسخ دادن را هم به خودشان نمی دهند چون مطمئن هستند که هر چه بگویند پذیرفته می شود . با این وضع تعجبی ندارد وضع مقالات علمی این قدر افتضاح باشد. مخاطب فارسی زبان به منابع لاتین سر می زند که هم محکم تر است و هم از این باندبازیها در آن خبری نیست. sicaspi ‏۲۱ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۰۱ (UTC)[پاسخ]


این بحث این‌جا تمام می‌شود. این‌جا فروم نیست. Raamin ب ‏۲۱ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۵:۱۸ (UTC)[پاسخ]

منبع معتبر

[ویرایش]
نظر دوستان را جلب می‌کنم به بحثی که در ویکی‌پدیا:تابلوی اعلانات منابع معتبر در جریان است. بحث در خصوص منابعی است که نظر تاریخ نگاران رسمی را در خصوص هولوکاست به چالش می‌کشند. بطور خلاصه بحث در خصوص این است که با توجه به منابع موجود آیا می‌توان ادعاهای بسیار بزرگ در خصوص کشته شدن میلیونها یهودی را در زمان جنگ جهانی دوم به چالش کشید یا خیر. در حقیقت در صورتی که این منابع در اثر این بحث از دور رقابت و استناد خارج شوند، باید به زودی در ویکی شاهد آن باشیم که موج مقالات هولوکاستی (مانند اردوگاه سوبیبور) توسط طرفداران هولوکاست به صورتی یکجانبه به راه بیافتد و هیچ منبعی نیز برای انکار آن وجود نداشته باشد. به دلیل تسلط رسانه‌ای صهیونیسم، بدیهی است که منابع اسرائیلی موثق برای چوب خلال مخفی شده در پاچه اسیران اسرائیلی نیز فراوان یافت می‌شود. ولی منابع برای انکار هولوکاست، محکوم به بایکوت می‌باشند. ارادتمند --دانقولا ‏۱۹ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۸:۵۱ (UTC)[پاسخ]
جناب دانقولای گرامی. من از اینکه بقیه دوستان هم نظرشان را بگویند استقبال میکنم، ولی امیدوارم از دست من ناراحت نشوید. من آنچه فکر میکردم درست است را بیان کردم؛ ممکن است اشتباه کرده باشم، ولی باید بر اساس آنچه میدانم درست است عمل کنم. ممکن است نوشته‌های آکادمیک اکثراً به بیراهه رفته باشند یا اینکه جانبدارانه باشند خصوصاً بدلیل بار سیاسی قضیه (تاریخ این را به کرات نشان داده)، ولی ما باید بر اساس آنچه داریم و بر اساس اصول ویکیپدیا عمل کنیم، حتی اگر نتیجه آن غلط باشد.--دوستدار ویکی‌پدیا ‏۱۹ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۹:۴۱ (UTC)[پاسخ]
چرا باید ناراحت شوم دوست عزیز؟ هر سری یک مغزی دارد. من همیشه به شما و نظراتتان احترام می گذارم. در این مورد هم چون موضوع مهم است، از همه متخصصان دعوت کردم که نظر بدهند. من خودم متخصص منبع شناسی نیستم. دلایلم هم که آنجا گذاشتم بیشتر دلایل نتیجه گراست تا دلایل منبع شناسانه. برای همین از دیگر دوستان خواستم نظر بدهند. چون از عواقب قضیه می ترسم. در خصوص نظرخواهی علی گرامی یک اشکال شکلی را به آن وارد می دانم. من ادعای بزرگی نکرده ام که بخواهم منبع بزرگ بیاورم. بلکه طرفداران هولوکاست بطور عام و نویسنده مقالات هولوکاستی در ویکی بطور خاص هستند که دم از صدها هزار و میلیونها نفر می زنند. ارادتمند --دانقولا ‏۱۹ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۹:۴۹ (UTC)[پاسخ]

دانقولا جان. امیدوارم متوجه شده باشی که من هم فقط نظرم را طبق استانداردهای منبع شناسی و کار آکادمیک دادم. امیدوارم که دلگیر نشده باشی. --♦ بهزاد مدرس ♦ ب ‏۲۰ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۷:۰۴ (UTC)[پاسخ]

قانون

[ویرایش]

برخی مقالات به بررسی پیشینه و اثرات قوانین کشور پرداخته اند. در اینصورت امکان ارامه متن قانون در مقاله وجود دارد یا خیر؟(خلاصه یا کامل)

نرسی ‏۲۰ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۸:۴۵ (UTC)[پاسخ]

هرآنچه که در روزنامه رسمی کشور ایران منتشر می شود، در مالکیت عموم است. (خود این قضیه یک ماده قانونی دارد که الان یادم نیست ولی اگر ماده قانونی اش را بخواهید، با کمی جستجو می توانمش یافتن.) بنابراین قوانین ایران، در مالکیت عمومی است و می توانید بلافاصله پس از انتشار در روزنامه رسمی، در هر جا دلتان خواست منتشرش کنید. ارادتمند --دانقولا ‏۲۱ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۸:۰۵ (UTC)[پاسخ]
مرسینرسی ‏۲۱ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۸:۰۸ (UTC)[پاسخ]

عمق ویکی فارسی

[ویرایش]

لینکی را که جناب زرشک بالاتر داده بودند نگاه می کردم دیدم که در بخش Depth جایگاه ویکی فارسی از بسیاری ویکی های رقیب بالاتر است. واقعا چنین است؟ کسی خبر دارد که این عامل را چگونه محاسبه می کنند؟ ظاهرا برای ویکی فارسی رقم ۹۹ را قید کرده در حالیکهع برای ویکی ایتالیایی ۶۴ و پرتقالی با نزدیک ۵۰۰۰۰۰ هزار مقاله رقم ۷۰ قید شده است. نرسی ‏۲۱ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۸:۲۴ (UTC)[پاسخ]

درود. در پایین این‌جا توضیح آمده.--ماني ‏۲۱ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۹:۲۵ (UTC)[پاسخ]
در تائید سخنان جناب مانی، این یکی از بالاترین حسن‌های ویکی‌پدیای فارسی است. تکثرگرایی همواره باعث رشد جوامع بوده. --Gnosis ‏۲۲ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۱:۴۹ (UTC)[پاسخ]

خوب پس این نشان می دهد که میزان جنگ ویرایشی در فارسی بسیار بالاست! sicaspi ‏۲۲ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۸:۲۰ (UTC)[پاسخ]

نشان می‌دهد که "بعضی" کاربران به جای ایجاد مقاله وقت خود را صرف ور رفتن به مقاله می نمایند! چه بسا کاربران جدید و بدون ادعا ضریب مقاله جدیدشان بیشتر باشه (نسبت به زمان) کامران ‏۲۳ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۶:۴۶ (UTC)[پاسخ]

دور بسته به طول ۹ در رده بندی

[ویرایش]

نظر دوستان رو به این شاهکار رده‌بندی جلب می‌کنم:

رده:ترابریرده:فناوری بر پایه نوعرده: انواع فناوریرده:سامانه‌های فناوریرده:مهندسی سامانه‌هارده:نظریه سامانه‌هارده:مهندسی کنترلرده:مهندسی هوافضارده:هوانوردیرده:ترابری

این دور بسته در تاریخ ۲۵ دسامبر ۲۰۰۸ بر اثر این ویرایش کامل شده است. البته به نظر من اتصالی که باید زدوده شود جای دیگر حلقه قرار دارد. لازم به ذکر است که وجود یک حلقه بسته در رده بندی نه تنها "خواننده را گیج می‌کند"، بلکه در کار ربات‌هایی‌ که از روی رده بندی حرکت می‌‌کنند، اختلال جدی ایجاد می‌کند. --Adler ‏۲۲ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۱:۳۹ (UTC)[پاسخ]


سياستهاي مديران

[ویرایش]

ویکی‌پدیا:رأی‌گیری برای تکمیل سیاست‌های انتخاب مدیران را لطفاً تكميل نماييد. sicaspi ‏۲۳ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۶:۵۸ (UTC)[پاسخ]

متاسفانه به کار نمی آید. بسیاری از آرای آن مربوط به ماهها و سالها پیش است و کاربرانی که این آرا را داده اند امروز غیر فعال محسوب می شوند. --دانقولا ‏۲۳ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۲۰:۱۵ (UTC)[پاسخ]

برکناری دیوانسالار

[ویرایش]

ظاهراً‌دیگر زمان آن رسیده‌است که جهت برکناری دیوانسالاری که به نظر بنده دیگر در حد و اندازه‌های دیوانسالاری نیست اقدام شود. جناب به‌آفرید با جانب داری‌های یکسویه خود از یک کاربر دائم‌الخاطی و فتنه‌برانگیز، دیگر شورش را در آورده‌اند و از روی سوء استفاده از اختیارات خود به صورتی کاملاً واضح در حال دفاع از این کاربر بوده و عملاً‌در حال دشمنی باتنها ویکیبد فارسی میباشند. اگر به نظر ایشان (از روی لجبازی نتوان بست.) چطور مدیرانی همچون زرشک به صورتی کاملاً لجبازانه و از روی قصد و به صورت انتخابی دست به بستن کاربران میزنند ولی ایشان(حضرت همایونی به‌آفرید) هیچ عکس العملی نشان نمیدهند. هنوز قضیه تخمین و باز شدن کاربر خاطی توسط به‌آفرید در اذهان باقیست. ولی دیگر نمی‌توان در مقابل ظلم و بی عدالتی این دیوانسالار مستنبد سکوت کرد. از دوستان تقاضای راه اندازی رای گیری جهت خلع اختیارات این فرد دیکتاتور را دارم. با تشکر:--  عبدالله  بحث ‏۲۳ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۵:۴۵ (UTC)[پاسخ]

به نظر من مطرح کردن چنین بحث‌هایی همراه با توهین و تشر به کسی که از روز اول در پایه گذاری فاویکی نقش داشته و زحمت فراوان کشیده درست نیست. بهتر است کمی با مدارا تر باشیم.--گردآفرید ‏۲۳ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۶:۰۶ (UTC)[پاسخ]
قصدم توهین نبوده. اگر توهینی بکار رفته بفرمائید تا خط بکشم. در ضمن ویکی مدیون کسی نیست. حتی جیمبوولز!--  عبدالله  بحث ‏۲۳ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۶:۱۰ (UTC)[پاسخ]
توهین به آن معنا که شما تصور کردید منظور بنده نیست، منظورم فحوای کلام است. دیکتاتور نامیدن و دیگر موارد اصلا زیبا نیستند؛ گرچه ویکیپدیا دموکراسی نیست. ضمنا ویکیپدیا مدیون تمامی کاربرانش است، حتی جیمبو ولز، برخی بیشتر سهم دارند و برخی کمتر.--گردآفرید ‏۲۳ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۶:۲۹ (UTC)[پاسخ]
کسی که تنها نظر خودش را در ویکی با اهمیت میداند دیکتاتور نیست؟ همه میگن تخمین بده. والا حضرت فرمایش نمودند بد نیست و موارد بسیار دیگر که اگر رضاخان بود تا به حال در مقابل ایشان کوتاه میاورد! البته هیتلر هم که پیش پای ایشان لنگ می اندازند.--  عبدالله  بحث ‏۲۳ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۶:۴۸ (UTC)[پاسخ]
جناب عبدالله مزاح می‌‌فرمایند. --Adler ‏۲۳ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۶:۳۰ (UTC)[پاسخ]
پشنهاد می کنم دوستانی که از محیط ویکی خسته شدند به دانشنامه دیگری (گ) بیایند! مثل بالا اختلاف طبقاتی توش وجود نداره! دموکراسی هم رعایت مشه D: کامران ‏۲۳ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۶:۳۹ (UTC)[پاسخ]
  • با کمال احترام به دوستان تقاضا دارم فرد یا افرادی که این درخواست را مطرح کرده اند از کلی گویی پرهیز کنند و اشکالات و موارد موجود را مستند به ویرایش ها بیان کنند. در غیر این صورت بیان کردن اینگنونه مطالب با توجه به نحوه بیان که خلاف اصول دموکراسی است و نیز عنوان کردن مطالب نامربوط اصلاً به صلاح ویکیپدیا نیست. ضمناً در ویکیپدیا باید به افراد فعال تر و افرادی که حرکت مفیدی را شروع کرده اند احترام گذاشته شود خصوصا با توجه تعداد کم کاربران فعال. خواهش دارم از همانند کردن افراد نیز خودداری کنید. با احترام، یک کاربر. Companionship ‏۲۳ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۹:۱۱ (UTC)[پاسخ]

کامران جان. شما هم سر بزنگاه. بهترین موقعیت را برای تبلیغ سایتتان یافتید :)--♦ بهزاد مدرس ♦ ب ‏۲۳ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۹:۱۶ (UTC)[پاسخ]

راه این کارها حذف نیست. هر یک از مدیران ممکن است اشتباهاتی کرده باشند. این که فوراً بیاییم و بخواهیم هریک را عزل کنیم، راه حل این اشتباهات نیست. شما معتقدید دیوانسالار اشتباه کرده اند، خوب جای تقاضای عزل، از ایشان سؤال بپرسید. از ایشان دلیل اقدام شان را بخواهید. من جای این کارها پیشنهاد می‌دهم سیاستی برای نظارت بر نحوه‌ی پرسش از مدیران در قبال اقداماتی که کرده‌اند تدوین گردد. به طوری که مدیر مربوطه موظف باشد، به موارد مطروحه طی یک بازه‌ی زمانی مشخص پاسخ گوید. اگر شما حتی موفق شوید کسی را به خاطر آن چه خطور و تخطی از قوانین می‌دانید برکنار کنید، تضمینی برای عدم تکرار این اشتباهات نیست. برکناری و این حرفها راه حلی موقتی و زودگذر است. به جای این کارها به فکر اصلاح رفتار و پرسشگری باشید. sicaspi ‏۲۴ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۸:۳۳ (UTC)[پاسخ]

ظاهراً‌تا الان از ایشان سوالی نپرسیدید. ایشان استاد استفاده از ضرب المثل خسن و خسین هستند. مگر میشود سوالی پرسید و جواب درست و درمان گرفت؟؟؟؟؟؟ تست کنید. مطمئن باشید در صورت موفقیت نامتان در کتاب رکوردهای گینس به ثبت خواهد رسید.--  عبدالله  بحث ‏۲۴ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۳:۴۸ (UTC)[پاسخ]
خوب یک نفر آدم هستند دیگر . مگر چه قدر وقت دارند. بقیه مدیران مثلاً خیلی سریع جواب می دهند. ایشان حداقل قریحه طنز دارند و فرهیخته هم هستند. من پیشنهاد میکنم جایی برای این پرسین ها به طور خاص ایجاد شود که در معرض دید همه باشد. پرسیده ام. sicaspi ‏۲۴ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۲۰:۴۵ (UTC)[پاسخ]

راهکار عزل مدیران

[ویرایش]
از امشب تلاشی را خواهم آغازید تا راهکار عزل مدیران و دیوانسالاران را به اجماع برسانم. قدرت بدون پاسخگویی، دیکتاتوری می‌آورد و هرج و مرج. خواه نام آن قدرت مرد تنها باشد و خواه به‌آفرید. فقط خواهش می‌کنم هرچند هم که راهکار به نظرتان ایرادکی داشت، بازهم تلاش در به اجماع رساندنش کنید. ایرادات جزئی را در آینده نیز می‌توان رفع نمود. کسانی که قدرت دیوانسالاری و مدیریت غیر پاسخگو به مذاقشان خوش آمده، بارها از این حربه استفاده کرده‌اند که آنقدر به جزئیات بی اهمیت ایراد گرفته‌اند تا آخر راهکار عزل تصویب نشده و ابتر باقی مانده‌است. بیایید یکبار از این ایرادهای بنی..... (که فی الواقع به راحتی می‌توان در آینده آنها را حل کرد) چشم پوشی کنیم تا بالاخره بتوان به یک قانون رسید. --دانقولا ‏۲۳ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۲۰:۱۳ (UTC)[پاسخ]
در این راستا ویکی‌پدیا:رای‌گیری برای عزل دیوانسالاران، مدیران و پاترول‌ها ساخته شد. لطفا نظر دهید. --دانقولا ‏۲۳ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۲۲:۵۴ (UTC)[پاسخ]
بابا دانقولا جان یک نام بهتری برای این صفحه بگذارید، در زبان فارسی «پاترول» تنها با یک معنا کاربرد دارد؛ قسمی خودرو است ‎:D— پیام امضانشدهٔ قبلی را یوشیچی تویوهارا (بحث • مشارکت‌ها) نوشته‌است.

و آقای دانقولا خود این رای گیری مدیریت لازم دارد. هر چیزی مافوقی دارد. از کجا معلوم کاربران با حساب زاپاس چند بار رای ندهند؟ از کجا معلوم با چند آی پی و نیز نام کاربری چند بار رای ندهند؟ ضمن اینکه برخی قوانین ویکیپدیا مثلاً ارائه مطالب با منبع حتی با رای گیری هم نباید عوض شود تکلیف چیست؟ Companionship ‏۲۴ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۰:۴۲ (UTC)[پاسخ]

آنچه لازم به یادآوری بود را در بحث ویکی‌پدیا:رای‌گیری برای عزل دیوانسالاران، مدیران و پاترول‌ها نوشتم. Alefbe ‏۲۴ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۰۵:۵۲ (UTC)[پاسخ]
جناب کامپنیونشیپ عزیز. من کی گفتم این صفحه رای گیری با بقیه رای گیری ها فرق دارد؟ بدیهی است بر این صفحه نیز قوانینی مانند بقیه صفحات رای گیری حاکم است. فقط عرض من در آن مقدمه این بود که دیوانسالاری نخواهد توانست به آرا وزن غیر متقارن دهد. صفحه رای شماری خواهد شد و بنابراین تفاوتی بین آرا وجود ندارد. زاپاس ها مانند گذشته رایشان باطل اعلام می شود. پاسخ بخش دوم سوالتان نیز چنین است. در کلیه ویکی پدیا ها تمامی سیاستها (بجز پنج اصل بنیادی ویکی پدیا) قابل تغییرند. --دانقولا ‏۲۴ مهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۸:۴۵ (UTC)[پاسخ]
pFad - Phonifier reborn

Pfad - The Proxy pFad of © 2024 Garber Painting. All rights reserved.

Note: This service is not intended for secure transactions such as banking, social media, email, or purchasing. Use at your own risk. We assume no liability whatsoever for broken pages.


Alternative Proxies:

Alternative Proxy

pFad Proxy

pFad v3 Proxy

pFad v4 Proxy