ویکیپدیا:قهوهخانه/بایگانی ۶۴
بایگانیها |
---|
۱، ۲، ۳، ۴، ۵، ۶، ۷، ۸، ۹، ۱۰
۱۱، ۱۲، ۱۳، ۱۴، ۱۵، ۱۶، ۱۷، ۱۸، ۱۹، ۲۰ ۲۱، ۲۲، ۲۳، ۲۴، ۲۵، ۲۶، ۲۷، ۲۸، ۲۹، ۳۰ ۳۱، ۳۲، ۳۳، ۳۴، ۳۵، ۳۶، ۳۷، ۳۸، ۳۹، ۴۰ ۴۱، ۴۲، ۴۳، ۴۴، ۴۵، ۴۶، ۴۷، ۴۸، ۴۹، ۵۰ ۵۱، ۵۲، ۵۳، ۵۴، ۵۵، ۵۶، ۵۷، ۵۸، ۵۹، ۶۰ ۶۱، ۶۲، ۶۳، ۶۴، ۶۵، ۶۶، ۶۷، ۶۸، ۶۹، ۷۰ ۷۱، ۷۲، ۷۳، ۷۴، ۷۵، ۷۶، ۷۷، ۷۸، ۷۹، ۸۰ ۸۱، ۸۲، ۸۳، ۸۴، ۸۵، ۸۶، ۸۷، ۸۸، ۸۹، ۹۰ ۹۱، ۹۲، ۹۳، ۹۴، ۹۵، ۹۶، ۹۷، ۹۸، ۹۹، ۱۰۰ ۱۰۱، ۱۰۲، ۱۰۳، ۱۰۴، ۱۰۵، ۱۰۶، ۱۰۷، ۱۰۸، ۱۰۹، ۱۱۰ ۱۱۱، ۱۱۲، ۱۱۳، ۱۱۴، ۱۱۵، ۱۱۶، ۱۱۷، ۱۱۸، ۱۱۹، ۱۲۰ ۱۲۱، ۱۲۲، ۱۲۳
|
احیای پیشنهاد سیکاسپی
[ویرایش]وضعیت کنونی و دعواهای بین مدیران و جو متلاشی ویکیفا را همه مستحضرید. بنظر من تنها راه حل مثبت برای وضعیت کنونی، افزایش تعداد مدیران است. تعداد مدیران باید برای ویکیفا حدود دو برابر تعداد کنونی باشد، اگر میخواهیم در وضعیتی سلامت بسر بریم. همانطوریکه کاربر:Millosh گفتند، معمولا بین تعداد نسبی مدیران و سلامت پروژه، رابطهٔ مستقیمی هست. و الان تعداد نسبی مدیران ویکیفا بشدت کم است. این دعواهای وپ:تام اکثرا همه از آنجا آب میخورند. گزاف نگفتهام اگر ادعا کنم که در میان تمام زبانهای ویکیپدیا، ویکیفا دارای کمترین نسبت تعداد مدیران به کاربران است.
من پیشنهاد میکنم:
۱. دو نفر همزمان نامزد مدیریت شوند.
۲. بقول معروف، bipartisanی عمل کنیم: یکیشان از جناح کاربران اصولگرا، و یکیشان هم از جناح کاربران سکولاریست (اگر بشود این القاب را بکار برد) باشد
۳. از طرف دیگر، این نامزدان دارای سابقه مکفی بوده، و تندرو نباشند.
۴. انتخابات بصورت «یا هر دو مدیر شوند یا هیچکدامشان» باشد (یعنی نمیشه یکیشون رای بیاره، یکیشون نیاره). اینطوری، از انتخابات جناحی به نفغ یکی و ضرر دیگری جلوگیری میشود. با هم بنشینین و سر دو نفر توافق نسبی کنید. من کاربر:محمد.رضا از گروه اول (بدلیل سواد مناسب و سابقه عالی در اجتناب از دعوا)، و کاربر:Cobain را از گروه دوم مناسب میدانم (البته اگر خودشان هم مایل باشند). اما پیشنهادات دیگر را هم consider کنیم.
فیدبک دوستان را اکنون میشنویم.--زرشک ۲۱ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۱:۳۸ (UTC)
- با کمال احترام٬ این کار فقط احتمال وجود تنش را بالا میبرد. به نظر من افزایش قوای دو کفهٔ مدیران کم شدن دعواها را به دنبال نخواهد داشت. این چیزی که شما میفرمایید خوب است به شرطی که این گروه دو نفره به پنج یا شش نفر با تعادل قوا تبدیل شود و هیئت داوری را تشکیل دهد٬ در موارد تعارض با شور گروهی یک رای صادر کند و مدیران ملزم به رعایت آن رای باشند.-- بهزاد بحث ۲۱ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۲:۱۸ (UTC)
- به نظر من هم تغییر روال انتخاب مدیر جالب نیست و عملی هم نیست (تغییر سیاست انتخاب مدیر اجماع جداگانه لازم دارد و در آیندهٔ نزدیک بعید است). اگر هم منظور اجرای تلویحی این طرح (از سوی رأیدهندگان و بدون تغییر قانون) باشد، باز هم نتیجهٔ جالبی ندارد. این نوع گروکشی و رأیدادن مصلحتی در نهایت موجب شدیدترشدن جو دوقطبی میشود و به جای حل مشکل، در نهایت آن را بدتر میکند. اگر برای محمدرضا و کوبین، احتمال جذب رأی کافی کم است (به خاطر سابقهٔ شرکت در دعواهای ویرایشی عقیدتی)، راهحل را نباید در گروکشی جست. بهتر است به جای آن، کسان دیگری را برای مدیریت نامزد کرد. انتخاب از طریق گروکشی و رأیدادن مصلحتی ممکن است در کوتاهمدت روند انتخاب مدیران را سریعتر کند، اما در نهایت به مشکلات ویکیپدیای فارسی خواهد افزود. Alefbe ۲۱ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۲:۲۱ (UTC)
- بعید میدانم در شرایط کنونی حتی یک نفر هم رای بیاورد. خواهید دید که دعواهای جناجی مانع بزرگیند.--زرشک ۲۱ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۲:۵۲ (UTC)
- به شخصه موافق با نظر الفبه هستم. مشکل کار نه در تعداد مدیران بلکه وجود همین جناحبازیها است. در ضمن، با تشکر از نظر لطف زرشک، اصولاً علاقه چندانی، حداقل در حال حاضر، به کارهای مدیریتی ندارم.--محمد رضا ۲۱ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۳:۱۲ (UTC)
- بعید میدانم در شرایط کنونی حتی یک نفر هم رای بیاورد. خواهید دید که دعواهای جناجی مانع بزرگیند.--زرشک ۲۱ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۲:۵۲ (UTC)
با درود. من هم معتقدم که این دعواهای بین مدیران ویکی فارسی از کم بودن تعداد مدیران سرچشمه میگیرد. اگر تعداد مدیران و تضارب آرای مدیران بیشتر شود بسیاری از مشکلات حاضر حل میشود. البته مشکل اینجاست که محیط ویکیپدیا بشدت قطبی شدهاست و رای آوردن هر نامزدی بسیار مشکل میباشد. بنظر من راه زیاد شدن تعداد مدیران سهلتر کردن شرایط مدیر شدن است. در حال حاضر یک مدیر باید ۸۰ درصد رای بیاورد که در شرایط حال حاضر و دعواهای جناحی ویکی فارسی تقریبا به معجزه میماند. اگر حد نصاب را پایین تر بیاوریم و مثلا به ۶۵ درصد برسانیم شاید بتوانیم ۵-۶ مدیر جدید با سلایق مختلف داشته باشیم و ویکی فارسی را از این وضعیت بحرانی در آوریم.--♦ بهزاد مدرس ♦ ب ۲۱ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۳:۲۰ (UTC)
- درود. مدیری که کمتر از هفتاد درصد رأی بیاورد اصلاً مشروعیت چندانی نزد کاربران نمیدارد که بخواهد مفید فایدهای باشد. کسی که نتواند اعتماد بهاصطلاح جناحهای مختلف را جلب کند فقط باعث افزایش مشکل میشود. بهآفرید ۲۱ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۳:۳۹ (UTC)
آیا شما راه بهتری سراغ دارید که از این وضعیت فعلی در بیاییم؟ فعلا که دچار یک تسلسل شدهایم. چون مدیر کم است دچار این مشکلات و اختلافات در سطح کاربران و مدیران شدهایم. مدیر جدیدی هم انتخاب نمیشود چون این اختلافات وجود دارد. بگذارید کمی شرایط را سهل کنیم که این تسلسل بشکند. هر وقت مدیران به دو برابر این رسید و تعادل بهتری حکمفرما شد دوباره شرایط مدیریت را سخت گیر تر کنید.--♦ بهزاد مدرس ♦ ب ۲۱ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۳:۵۷ (UTC)
- کاری که شما میگویید تسلسل را نمیشکند سربازگیری را راحتتر میکند. کسی لازم است که فرای جناحبندی باشد. یا لااقل جناحبندیاش در مدیریتش کمترین تأثیر را بدارد. اگر نیست بدا به حال ویکی. بهآفرید ۲۲ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۰:۴۵ (UTC)
- ویکی دو قطبی است بمانند جامعه امروز ایران. پیدا کردن آدم فرجناحی در ویکی بمانند پیدا کردن کیمیاست. خودتان فکر کنید چند کاربر فراجناحی که توانایی مدیریت داشته باشد و بتواند رای بیاورد میتوانید در این ویکی پیدا کنید؟ همه اینجا تمایلات جناحی دارند و این انتخاب شدنشان را مشکل میکند. حالا سوال اینجاست که با این وضعیت فعلی راه حل پیشنهادی دوستان چیست؟ --♦ بهزاد مدرس ♦ ب ۲۲ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۱:۲۳ (UTC)
- بر باور من، بهترین گزینه این است که افرادی که فراجناحی عمل میکنند، خود را نامزد کنند، افرادی همچون مانی، علی پارسا، همان و یا خود شما، نمونهای از کاربران فراجناحی در ویکی هستید. --سندباد ۲۲ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۱:۲۸ (UTC)
- پیشنهاد کلی من (فارغ از تعداد مدیران) این است که کاربران بهانه دست جناح مقابل ندهند. پس از مدتی دعواها میخوابد. همیشه در شرایط مرزیاست که اختلاف پیش میآید. اگر کابران احتیاط کنند و گرد خطوط قرمز (منظور در قوانین ویکیاست و نه موضوعات مقاله) نگردند مشکل کمتر پیش میآید. به علاوه مدت قطع دسترسی قانونمند باشد. به این صورت:تا زمان مطرحنشدن اعتراض مدیران دیگر هر اندازه بتوان قطع دسترسی کرد. ولی اگر مدیر معترض پیدا شد یک مدیر فقط حق قطع دسترسی سه روزه بدارد. برای قطع دسترسی یک هفتهای دو مدیر و برای دو هفتهای سه مدیر و برای یک ماهه چهار مدیر، سه ماهه پنج مدیر، و ششماهه یا بیشتر شش مدیر نیاز باشد. مثلاً اگر من فلان کاربر را یک هفته بستم (اگر مدیری اعتراض نکرد که هیچ) ولی اگر مخالفی پیدا شد مدیر مخالف میتواند آن را به سه روز کاهش دهد. سپس مدیر موافق من میتواند سه روز را دوباره یک هفته کند. فعلاً چون دو مدیر موافق بسته شدن یک هفتهایاند همین یک هفته باید بماند. مدیردیگری به طور خودکار حق کاهش مدت قطع دسترسی را نمیدارد مگر اینکه از طریق دیگری ابطال شود. مثلاً بحث بین خود مدیران یا شرایط دیگر. ولی ممکن است مدیر دیگری از راه برسد و این یک هفته را دو هفته کند. (با فرض رضایت دو مدیر بندندهٔ دیگر) بهآفرید ۲۲ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۱:۵۱ (UTC)
- بر باور من، بهترین گزینه این است که افرادی که فراجناحی عمل میکنند، خود را نامزد کنند، افرادی همچون مانی، علی پارسا، همان و یا خود شما، نمونهای از کاربران فراجناحی در ویکی هستید. --سندباد ۲۲ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۱:۲۸ (UTC)
- ویکی دو قطبی است بمانند جامعه امروز ایران. پیدا کردن آدم فرجناحی در ویکی بمانند پیدا کردن کیمیاست. خودتان فکر کنید چند کاربر فراجناحی که توانایی مدیریت داشته باشد و بتواند رای بیاورد میتوانید در این ویکی پیدا کنید؟ همه اینجا تمایلات جناحی دارند و این انتخاب شدنشان را مشکل میکند. حالا سوال اینجاست که با این وضعیت فعلی راه حل پیشنهادی دوستان چیست؟ --♦ بهزاد مدرس ♦ ب ۲۲ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۱:۲۳ (UTC)
پیشنهاد مناسبی است. اگر بقیه کاربران هم موافق باشند. این دستور العمل را به رهنمود مربوطه اضافه نماییم که رسمیت پیدا کند.--♦ بهزاد مدرس ♦ ب ۲۲ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۲:۰۷ (UTC)
- من خود این قانون را در مورد خویش همیشه اجرا میکنم. البته بگویم همهٔ مدیران باید با آخرین مدت زمان قطع دسترسی موافق باشند. وگرنه ممکن است مردتنها رفیقش را سه روز ببندد و بعد ناگهان من از راه برسم و آن را بکنم یک هفته. اگر مرد تنها مخالف این یک هفته باشد من نمیتوانم کاربر را یک هفته ببندم. ولی اگر ظهیری هم موافق من باشد آنگاه میتوان یک هفته بست. مثال دیگر: برای بستن دوهفتهای یکی کاربر باید سه مدیر موافق بستن کاربر به مدت دو هفته یا بیشتر باشند. نه اینکه مثلاً دو مدیر موافق بسته شدن یک روزهٔ کاربر باشند و فقط یکی از این مدیران موافق دو هفته باشد. بهآفرید ۲۲ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۲:۱۸ (UTC)
- اگر مدیران دیگر هم موافق باشند من در ویکیپدیا:قطع دسترسی را با نظر به متن پیشنهادی بهافرید ویرایش کنم و دستور العمل پیشنهادی بهافرید را به این نوشتار بیافزایم. تا با شفاف شدن نحوه بستن کاربران متخلف از درگیریهای بین مدیران کاسته شود. مدیر مخالفی نیست؟--♦ بهزاد مدرس ♦ ب ۲۲ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۴:۳۱ (UTC)
- من با کمکردن حدنصاب از ۸۰ به ۷۰ موافقم. به این ترتیب میتوان تعداد بیشتری را از کاربران نسبتاً مورد اجماع را مدیر کرد. شاید بتوان در آینده امیدوار به تشکیل هیئت داوری هم بود. در مورد زمان قطع دسترسی هم بهنظرم فیکس کردن تعداد فایدهای ندارد، چرا که ممکن است فردا روزی تعداد مدیران فعال اینجا از ۴ به ۲ برسد، آنوقت هیچوقت نمیتوان کاربری را بیش از ۱ هفته بست. بهنظرم باید این موارد را هم عددی و هم نسبتی قانونمند کرد. مثلاً اگر نصف + یک مدیر موافق با بستن یکماههٔ یک کاربر بودند، اعمال بشود. در مورد تغییر/تعدیل سیاست ویکیپدیا:قطع دسترسی هم نیاز به اجماع کاربران دارد نه فقط مدیران. --محسن ۲۲ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۵:۳۴ (UTC)
- البته ایجاد هرگونه تغییر سازنده در ویکیپدیا:قطع دسترسی مفید و مهم است، اما عمل به آنچه در آنجا قبلاً آمده مهمتر است (مجدد آن را بخوانید). جذب مدیران جدید مهم است، اما نگاه داشتن مدیران خوب (و تواضع در رفتار) مهم تر است. آگاهی از گرایشات مهم است، اما در دام تصور اشتباه از وجود گرایشات نیفتادن (در مواردی که وجود ندارند یا اصلا غالب نیستند) مهم تر است (چه بسا خیلی اوقات پیش بینی خود-سازنده میشود). نداشتن جناح بندی و سیستم یارگیری مهم است اما استفاده ابزاری نکردن از مفهوم آن مهمتر است. آوردن درصد آرای لازم برای مدیر شدن و کسب مقبولیت مهم است، اما نگاه داشتن آن مقبولیت مهمتر است. آشنایی با قوانین ویکیپدیا هنگام مدیر شدن مهم است، اما تعهد به انجام به آن در هنگام مدیریت مهمتر است. --دوستدار ویکیپدیا ۲۲ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۰:۰۱ (UTC)
- درود بر زرشک گرامی. ضمن سپاس از حسن ظن شما بنده را از پذیرفتن پیشنهادتان معذور بدارید. واقعیتاش را بخواهید فکر میکنم دسترسی مدیریتی بهکار من نمیآید[یعنی در مقولهٔ خاصی فعالیت نمیکنم که به آن نوع دسترسی احتیاج داشته باشم]. گذشته از این مطمئن هستم در یکسری موارد اصل بیطرفی را رعایت نخواهم کرد و قضاوت منصفانه از توانم خارج است. اصلا علاقهای ندارم همانگونه که خودم در دورهای به کرات [درست یا اشتباه] بسته شدم، با دیگرانی همان رفتار را تکرار کنم. در مورد مدیران جدید با نظر بهزاد موافقم و فکر میکنم انتخاب جناحی [یکی از این طرف و یکی از آن طرف] به حال ویکیپدیا فایدهای ندارد. در میان کاربران موجود افراد بیطرف هم کم نیستند. فکر میکنم همگان بر بیطرفی افرادی مثل جناب پارسا، مانی، آریوبرزن، هریوا و همان واقف باشند. دوستدار Cobain ۲۲ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۵:۵۳ (UTC)
- با پیشنهاد بهآفرید و نیز نامزدی فعلا دو کاربر بیطرف برای مدیریت موافقم. ضمن اینکه از برخی مدیران به خاطر رفتار تحریکآمیزشان در هنگام اعمال مدیریت دیگری، به شدت انتقاد دارم. بهنظر من یکی از مهمترین عوامل التهابآمیز شدن فضای ویکی، همین کشاندن دعواهای مدیریتی به صفحات بحث کاربران و دخالت بیجای دیگر کاربران است. آنانی که از هر فرصتی برای نمایاندن دشمنیشان با یک مدیر استفاده میکنند و متاسفانه عادت ناپسند متلکپرانی را مدام بروز میدهند. امیدوارم بتوانیم کمی بیشتر به همدیگر حسن نظر داشته باشیم. و نظر آخر: نقش مانی در بهسازی فضای فعلی بسیار مهم است.--آبتین ۲۲ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۶:۲۱ (UTC)
- من با مدیریت روهان، دوستدار، مانی، محمدرضا و هریوا مؤافقم. ضمناً قابل توجه همگی: «پیشنهاد کلی من (فارغ از تعداد مدیران) این است که کاربران بهانه دست جناح مقابل ندهند.» --محسن عبدالهی ۳۰ مهر ۱۳۸۸، ساعت ۱۱:۳۸ (زهج)
- با سلام. من زیاد به تعداد و زیاد و کم بودن مدیران اعتقاد ندارم. ما مدیرانی بیشتر احتیاج داریم که در عمل جانب بیطرفی را در درگیریها بهتر رعایت کنند، در درگیریها واکنش نشان ندهند و خونسردیشان را حفظ کنند، به طور غیر برابر قطع دسترسی نکنند، و در درگیری طرفهای مخالف چه با حرف و چه با عمل جوری برخورد نکنند که قضیه به نفع یک طرف یا طرف دیگر تمام شود. و واقعا خیلی اصولی و بر اساس سیاستها و اجماع کار کنند. این مسئله از تعداد مدیران مهمتر است. ما احتیاجی به حزب بندی کاربران نداریم. الان در ویکی انگلیسی سه ملیون مقاله وجود دارد. خب در همه این مقالات که مدیران ویکی انگلیسی دخیل نبودهاند یا اینها که اصلا حزب یا party بوجود نیاوردهاند. در یک محیطی که اجماع وجود دارد و کاربران ویرایششان را میکنند که مدیر خودش رو قاطی هر درگیری نخواهد کرد. و همه هم با their own disagreements شان deal خواهند کرد.Pastorals2007 ۲۲ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۶:۵۰ (UTC)
- من با مدیریت روهان، دوستدار، مانی، محمدرضا و هریوا مؤافقم. ضمناً قابل توجه همگی: «پیشنهاد کلی من (فارغ از تعداد مدیران) این است که کاربران بهانه دست جناح مقابل ندهند.» --محسن عبدالهی ۳۰ مهر ۱۳۸۸، ساعت ۱۱:۳۸ (زهج)
- با پیشنهاد بهآفرید و نیز نامزدی فعلا دو کاربر بیطرف برای مدیریت موافقم. ضمن اینکه از برخی مدیران به خاطر رفتار تحریکآمیزشان در هنگام اعمال مدیریت دیگری، به شدت انتقاد دارم. بهنظر من یکی از مهمترین عوامل التهابآمیز شدن فضای ویکی، همین کشاندن دعواهای مدیریتی به صفحات بحث کاربران و دخالت بیجای دیگر کاربران است. آنانی که از هر فرصتی برای نمایاندن دشمنیشان با یک مدیر استفاده میکنند و متاسفانه عادت ناپسند متلکپرانی را مدام بروز میدهند. امیدوارم بتوانیم کمی بیشتر به همدیگر حسن نظر داشته باشیم. و نظر آخر: نقش مانی در بهسازی فضای فعلی بسیار مهم است.--آبتین ۲۲ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۶:۲۱ (UTC)
- حال همتان خوب است؟ چرا بروکراسی ویکی را میخواهید بیشتر و بیشتر و بیشتر کنید همین الان هم به اندازه کافی پیچیدهاست.
- ملاک منابع معتبر است و پرهیز از هرگونه توهین سنگین. کسی که در مقاله ویکی فحش رکیک به شخص زنده میدهد یا دیگران را مزدور میخواند جایی در ویکی ندارد.
- مثلا نصف منابع مقاله نقد قرآن نیز کپی از چند وبلاگ و شبه وبلاگ است. عزیزان توهم اسلام شناسی بهشان دست داده، حتی زحمت خواندن کتابهایی به مانند ۲۳ دشتی را هم نمیکشند و فقط کپی پیست میکنند. جناب بهزاد هم در آن مقاله یک ماه وقت گرفت که «کتاب بخواند» و منابع پیدا کند که هنوز خبری نیست. حالا چند تا مدیر بیشتر شود که چی بشود؟ رستم ۲۲ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۹:۳۸ (UTC)
- کار من به خودم مربوط است. وقت + مود باشد کار میکنم؛ نباشد نه. بیرون ایستادی و میگویی لُنگش کن؟-- بهزاد بحث ۲۲ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۱:۰۹ (UTC)
- پس بفرمایید کار خود را بکنید و حدسیات خود را در مقالات کپی پیست ننمایید. این ویرایش حق به جانب شما هم جالب است: [۱]۲۲ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۲:۰۱ (UTC)
- عادت کردهام با امثال شما دهن به دهن نشوم. ممنون از راهنمایی.-- بهزاد بحث ۲۲ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۲:۵۷ (UTC)
- پس بفرمایید کار خود را بکنید و حدسیات خود را در مقالات کپی پیست ننمایید. این ویرایش حق به جانب شما هم جالب است: [۱]۲۲ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۲:۰۱ (UTC)
- کار من به خودم مربوط است. وقت + مود باشد کار میکنم؛ نباشد نه. بیرون ایستادی و میگویی لُنگش کن؟-- بهزاد بحث ۲۲ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۱:۰۹ (UTC)
بنظر من کسانی که افزایش تعداد مدیران را در حل مشکلات بیاثر میدانند، بر سازوکار اجرایی ویکیپدیا زیاد احاطه ندارند. ای بابا، خود دانید. من بعنوان آخرین پیامم در این موضوع، مدیریت کاربران بهزادمدرس، همان، و آریوبرزن را پیشنهاد میکنم. اگر هم که نمیخواهید اصلا مدیر جدید داشته باشید، پس بنشینید و تا ابد با هم بحث و شکایت کنید که چرا مردتنها اینطور کرد و بهآفرید آنطور نکرد و زرشک اینو گفت و فلان و بهمان. اگر بدتر نشود، وضع همینطور که هست میماند. توافق و compromise انگار به ایرانیجماعت نیامده. گفتن از ما بود.--زرشک ۲۲ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۰:۱۱ (UTC)
- خوب این راه حال دارد: کاربران فوق برای مدیریت نامزد شوند یا نامزد کرده شودند. اگر رای بیاورند که مدیر با مشروعیت میشوند که خوب است! اگر رای کافی نیاورند، مدیر کردنشان دردسرهای دیگر ایجاد میکند. رستم ۲۲ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۲:۰۴ (UTC)
- با پیشنهاد بهآفرید موافقم.
با نظر آبتین موافقم: یکی از مهمترین عوامل التهابآمیز شدن فضای ویکی، کشاندن دعواهای مدیریتی به صفحات بحث کاربران و دخالت بیجای دیگر کاربران است. نقش مانی در بهسازی فضای فعلی مثبت است ولی حیف است اگر وقت صرف مدیریت کند. اما اگر کاندید بشود من رای مثبت میدهم.
از برخی مدیران به خاطر رفتار تحریکآمیزشان در هنگام اعمال مدیریت، انتقاد دارم.
با نظر Pastorals۲۰۰۷ هم موافقم: ما مدیرانی بیشتر احتیاج داریم که در عمل جانب بیطرفی را در درگیریها بهتر رعایت کنند، در درگیریها واکنش نشان ندهند و خونسردیشان را حفظ کنند، به طور غیر برابر قطع دسترسی نکنند، و در درگیری طرفهای مخالف چه با حرف و چه با عمل جوری برخورد نکنند که قضیه به نفع یک طرف یا طرف دیگر تمام شود.
پیشنهاد من: نامزدی فعلا شش کاربر بیطرف برای مدیریت:
من مدیریت کاربران آریوبرزن، بهزادمدرس، علی پارسا، IROONY، دوستدار، و مانی را پیشنهاد میکنم. (دیگر کاندیدها را نمیشناسم هنوز).
هریوا اخیرا در بحث درباره مقاله (فارس سازی)؟؟ عصبانی شد و فحاشی شدید به مقاله و کاربر و ویکی فارسی کرد!
پیشنهاد من (فارغ از تعداد مدیران) این است که کاربران بهانه دست مدیران ندهند.ojanfar ۲۲ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۱:۲۲ (UTC)
من تا کنون اعتقادی به قهوه خانه نداشتهام و به دلیل اهمیت موضوع این اولین ویرایش من است. به نظر بنده سه کار در این زمان بسیار ضروری است ۱-افزایش تعداد مدیران ۲-جمع بندی بحث نحوه عزل مدیران ۳-جمع بندی بحث تغییر کلمه مدیر.
در مورد افزایش تعداد مدیران، اینکه بخواهیم یک یا دو نفر را کاندید کنیم و بعد در اینجا روی آنها توافق نشود و اگر هم شد ممکن است رای نیاورند و اگر رای بیاورند یکی دو نفر چندان تغییری در وضعیت نمیدهند. من فکر میکنم نباید در قهوه خانه به دنبال اجماع یابی باشیم. این کار باید در زمان خودش انجام شود. من فکر میکنم باید به طور ضربتی موافقت کاربرانی که نامشان مطرح است مثل مانی، آیرونی، دوستدار، بهزاد مدرس، سندباد، همان و پارسا گرفته شود. و هر کس مخالفتی دارد بگذارد در زمان رای گیری مطرح کند.
اگر هدف خود را بر افزایش تعداد مدیران بگذاریم و (اگر کسی ایراد بزرگی ندارد) مته بر خشخاش نگذاریم فکر میکنم کاری از پیش برود وگرنه همان اش است و همان کاسه و این بحث هم مثل بحثهای قبلی خاک خواهد خود. به نظر من دوستان همین حالا اعلام آمادگی کنند تا صفحه رای گیری را برایشان بسازیم (یا خودشان بسازند)پوویا ۲۳ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۴:۲۸ (UTC)
زیاد شدن دو یا چند مدیر همان کاری را میکند که یکی دو مدیر کنونی نیمهفعال همکنون انجام میدهند. مشکل سر زمینماندن کارهای مدیریتی نیست که با افزایش مدیران رفع شود. مشکل اتّخاذ تصمیمات نادرست از سوی مدیران است. به نظر من اگر چیزی را میخواهید اجماعیابی کنید راهکار بهآفرید به نظر پیشنهاد بدی نمیآید. میشود به رای گذاشتش و تا نبود هیئت داوری به صورت یک guideline آنرا عملی کرد.-- بهزاد بحث ۲۳ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۶:۰۱ (UTC)
با تشکر از زرشک، به نظر من با احترام کامل به همه مدیران، ما مدیر بیطرف نداریم. اصولاً برای اجرای بهتر سیاست بیطرفی، انتخاب مدیر بیطرف تلاش بیهوده و نافرجامی است. طبیعی هم هست، مدیر هم آدمیزاد است. آدم نمیتواند احساسات اش را دخیل نکند، هر چقدر هم که تلاش کند. شاید خودش فکر کند که طرف کسی را نمیگیرد، ولی در عمل بالاخره این اتفاق میافتد. از نظر من، راه عملی اجرای سیاست بیطرفی، وجود مدیران از طیفها و سلایق گوناگون است، و این مدیران هم نباید از آشکار کردن عقاید خود ابایی داشته باشند. اگر هر نظری حضور داشته باشد، در کنش و واکنش بین آنان، بیطرفی خود به خود شکل میگیرد. جز این هرچه باشد معترضی خواهد داشت. خطاب به بهزاد: شما مطمئناید وجود این همه کار ناتمام (از جمله در تام) ناشی از تعداد مدیران نیست؟ --sicaspi ۲۳ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۱:۲۷ (UTC)
- جناب سیسکاسپی، درست است که مدیران دارای عقیده هستند ولیکن نبایستی در انتخاب بین نظر خود و شیوه نامه اولی را برگزینند و مثلا اگر دیدند که کسی نقض سه واگردان کرده، توهین کرده، یا منابعش نامعتبر است، از وی جانبداری و با او برخورد نکنند. افزایش تعداد مدیران هم دقیقا ما را به همین هدف نزدیک میکند. وقتی مدیری اشتباه میکند، مدیران دیگر اگر تعدادشان کافی باشد میتوانند با او وارد بحث شوند و یا احیانا برخورد کنند و مدیران چون این را خواهند دانست بیشتر در چهارچوب قانون عمل خواهند کرد. و اما یک توصیه شخصی به شما: در مورد نقد قرآن دیدید که من با وجود اینکه منابع را بی اعتبار و نقض صریح شیوه نامه میدانستم و میدانم و شیوع را دلیلی کاملا غیر قابل قبول برای استفاده از مطالب غیردانشنامهای میشمرم، وقتی از کاربران دیگر حمایتی ندیدم از اصرار بر موضع خود دست برداشتم و به خود گفتم حال که همه کاربران و مدیران بر انجام این کار غلط اتفاق دارند بگذار بکنند. در مورد فارس سازی آیا شما فکر نمیکنید که باید در برخورد خود تجدید نظر کنید و با توجه به مخالفت اکثر کاربران یا آن را رها کنید و یا با سیاستی مانند تغییر نام مقاله به وضعیت مطلوب تری برسید. توجه داشته باشید که من در فارس سازی هیچ ویرایش و نظری نداشتهام و فقط این را از باب توصیه به شما میگویم که انرژی تان را بیهوده هدر مدهید.پوویا ۲۳ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۲:۰۶ (UTC)
- من از خرابکاری حمایت نکردم. دیدگاههای مختلف، برای این که حضور شان تضمین شود، باید در دستگاه جایگاهی داشته باشند. تجربه این را نشان میدهد که یک فرد، از حفظ حق طرح دیدگاه متقابل خود پاسداری نمیکند. من موضع شما را در مورد نقد قرآن نمیدانم.
خیلی ممنون که برای انرژی من اهمیت قائل اید، البته من وقت بسیاری تلف کردهام، در یک منجلابی افتادهام که باید تا ته بروم، اگر اول بحث بود میشد صرفنظر کرد، ولی حالا که تا اینجا آمدهام، باید پاسخ منطقی بگیرم. اکثر کاربران کدام اند؟ حداکثر ۴ ۵ نفر مخالفت کردهاند. اصلاً برای من موضوع مهم نیست. برای من مهم این رویهاست که یک بام و دو هواست، یک جا حرف دیپلمه میشود معیار، یک جای دیگر حرف استادیار دانشگاه تورنتو چاپ شده در یک انتشارات دانشگاهی میشود کشک؛ اینجا دیگر نمیتوانند بگویند ما خود حرف برای مان مهم نیست و به منبع نگاه میکنیم باید معیارها را داشته باشد، بلکه عملکرد دوگانه مشهود است. یک جا برای حذف سخن یک سایت نامعتبر دلسوزی میشود، جای دیگر هنگام خفه کردن صدای آکادمیک، سکوت و همکاری ضمنی صورت میگیرد. اینهاست که کفر آدم را در میآورد، وگرنه موضوع برای من مهم نیست. --sicaspi ۲۳ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۲:۴۹ (UTC)
- من که میبینم ۱۴ نفر به حذف یا ادغام آن رای دادهاند و تنها ۳ نفر با آن مخالفت کردهاند. به هر حال من هیچ نظری در مورد آن مقاله ندادهام (اگر خواستید بگویید تا در صفحه بحثتان بنویسم) و فقط میگویم اگر جامعه ویراستاران ویکی راجع به موضوعی نظری دارند (یا بی تفاوت اند)، این وضعیت را نمیتوان با تکرار یک حرف عوض کرد.پوویا ۲۳ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۳:۱۳ (UTC)
- ما رای گیری که نداریم. من سخنی که قانع ام کند، ندیدهام. یک حرف وقتی پاسخ نیابد تکرار نمیشود. ۵ میلیون هم بیایند رای بدهند که ۲ به اضافه ۲ میشود ۵، من کوتاه نمیآیم که بخواهند بر آن صحه بگذارند. --sicaspi ۲۳ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۴:۰۲ (UTC)
- سال گذشته مشابه همین پیشنهاد زرشک را به شکل غیر رسمی تری با یکی از دوستان جناح مقابل بررسی کردیم. متاسفانه جمع بندی آن بحث این بود که این پیشنهاد عملی نیست. برای مثال فرض کنید ایکس و وای از جناحهای حیدری و نعمتی نامزد شدند و بر حسب تصادف هر دو نفر هم همزمان رای لازم را آوردند. باز فرض کنید به هر دلیلی ایکس از فردا صبح به دلیلی شخصی از ویکی خداحافظی کرد. همانطور که سپهرنوش رفت. روهان یک سالی غیبت کرد. خود من ماهها غایب بودم. تکلیف کسانی که به اعتبار ایکس به وای رای دادهاند چیست؟ به نظر میرسد راه حل این نباشد.
- در مهندسی، برای حل مشکلات یک الگوریتم ساده وجود دارد. نمیدانم در علوم دیگر تا چه حد کاربرد داشته باشد. ولی علاوه بر مهندسی، در مدیریت هم شخصا آن را به کار برده و به نتیجه رسیدهام.
- شناخت وضع موجود
- توصیف وضع موجود
- تحلیل وضع موجود
- توصیف وضع مطلوب
- تحلیل وضع مطلوب
- ارائه راهکار گذار
- من فرض میکنم که اکثر کسانی که در این بحث شرکت میکنند یا قبلا شرکت کردهاند، با وضع موجود آشنا بوده و شناخت و تحلیل کاملی از ویکی فارسی دارند. بنابراین مستقیم به سراغ توصیف وضع موجود و شناسایی مشکلات میروم. من مشکلات اصلی را اینها میبینم.
- تصمیم گیریهای جدی ضمن حفظ قوانین ویکی، باید برآیند نظر عموم ویکی نویسان باشد. دقیقا همان کارکردی که در هیات منصفه دادگاههای آمریکایی انتظار میرود. مهم نیست یک نفر قاتل است یا خیر. مهم این است که آیا افکار عمومی مایل است که آن فرد مجازات شود یا نه؟
- یکی از مشکلات بزرگ فعلی ویکی، زاپاس بازی است. دلیلش هم این است که در نظرخواهیها اگر نگوییم «فقط تعداد آرا مهم است»، قدر مسلم این است که «تعداد آرا هم مهم است» پدیده زاپاس بازی کم کم ویکی را به جاهایی کشانده که زیاد قشنگ نیست.
- خجالت آور است که ویکی «کمیته حکمیت» ندارد. این بحث اگرچه موجب تصویب یک قانون نشد، ولی بحثهای مفیدی در صفحه پروژه و صفحه بحث آن مطرح شد که خیلی مفید بود.
- تحدید اختیارات مدیران در عین اقتدار آنان، یکی از آرزوهای همه ماست. در هفته گذشته من برای اولین بار بسته شدم. بسته شدن من نشان داد که زرشک اقتدار لازم را برای بستن من داشت. در عین حالی که این اقتدار خوب است، نامحدود بودن آن هم بد است. به کجا میتوانم اعتراض کنم که کاربری را برای اولین بار سه روز نمیبندند.؟
- مشکل مادام العمر بودن مناصب ویکی هم یکی دیگر از اشکالات کار است. چرا باید هیچ راهکاری برای پایان دادن به اشتباهات یک مدیر، دیوانسالار، پاترول یا ناظر بد وجود نداشته باشد؟
- در ویکی کاربران پرویرایشی داریم که سوابق بسیار طولانی دارند. ولی شاید حتی نامشان را هم ندانیم. زیرا در بحثها شرکت نمیکنند. فقط گاهی که لیستها به روز میشود، نام آنان را در راس لیستها میبینیم. این کاربران از هر کسی برای تصمیم گیری در ویکی مناسب ترند.
- اگر مایل باشید، شما هم میتوانید مشکلات و توصیف خود را از وضع موجود ارائه کنید تا بتوانیم آن را جمع بندی کرده و به سراغ مراحل بعد برویم. ارادتمند --دانقولا ۲۳ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۲:۳۴ (UTC)
- بر قوانین احاطه ندارید. کدام قانون نوشته «کاربری را برای اولین بار سه روز نمیبندند؟» اتفاقا متن قوانین چیز دیگری میگویند:
No hard and fast rule will do; use your good judgment.
- ترجمه: «هیج قانون معین و مشخصی [در مورد اینکه قبل از بستن کاربر اخطار بدهید یا ندهید] وجود ندارد. از قضاوت خوبتان استفاده کنید.»
The block length usually is based on how long you think the block needs to be in place to protect the encyclopedia
- ترجمه: «مدت بستن کاربر معمولا به نظر شما بستگی دارد، و به اینکه چه مدت کاربر باید بسته بماند تا از دانشنامه محافظت شود.»
- کاربرانی که فقط اخلالگری میکنند را میتوان بدون اخطار بطور دائم هم بست. کجای کارید؟ خیلی ناراحتید که بسته شدید؟ میخواستید از متلکتان در مورد سنجیدن طول و عرض و ارتفاع مغز کاربران، و اعلام کردن آن در صفحات بحث و کافی شاپ ها پرهیز کنید. من چند دفعه باید به همه اینجا بگم در مورد کاربران دیگر (بطور مستقیم یا غیر مستقیم) اظهار نظر نکنید، متلک نپرانید، جهاد فی سبیل الله اینجا راه نندازید، توی کار این و اون دخالت نکنید، در وپ:تام فضولی نکنید؟--زرشک ۲۴ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۵:۴۱ (UTC)
ضمن سپاس از زرشک گرامی البته باید توجه داشت که دانقولا پیشنهاداتی کلی ارائه کرده است و تمرکز بر حاشیهای از حاشیههای حرف او، با نادیدهانگاشتن اصل پیشنهادات دلنشین نیست، هرچند که شفافسازی بایسته باشد. به دید من بنیادیترین مشکل ویکیپدیا عدم امکان عزل مدیران است، که بیتفاوتی نسبت به این موضوع، میتواند در سوق دادن جامعهٔ ویکی به سوی خودکامگی تاثیرگذار باشد. بعلاوه کمیتههای میانجیگری و حکمیت، میتوانند ضمن تحدید اختیارات مدیران، در جریان حل اختلافات، نهادی قانونمندتر و بیطرفتر را به وجود آورند. --Wayiran (ب) ۲۴ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۳:۲۸ (UTC)
- مدیر بیشتر البته لازم داریم، ولی تا گروهی برای حکمیت و حل اختلاف نباشد مسایلی که وجود دارد حل نخواهد شد. من پیشنهاد می کنم آریو برزن و علی پارسا و این تیپ از کاربران عضو گروهی برای حل اختلافات باشند و نظرشان درباره مسایل به قول معروف فصل الخطاب شناخته شود.Nathaniel
talk
۲۵ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۱:۲۰ (UTC)
- مدیر بیشتر البته لازم داریم، ولی تا گروهی برای حکمیت و حل اختلاف نباشد مسایلی که وجود دارد حل نخواهد شد. من پیشنهاد می کنم آریو برزن و علی پارسا و این تیپ از کاربران عضو گروهی برای حل اختلافات باشند و نظرشان درباره مسایل به قول معروف فصل الخطاب شناخته شود.Nathaniel
رای گیری
[ویرایش]لطفاً در ویکیپدیا:درخواستهای مدیر شدن/هریوا شرکت کنید. --sicaspi ۲۳ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۱:۰۸ (UTC)
- عالی است که سه نفر پیش قدم شدند. دوستان دیگر هم لطفا اقدام کنید. حتی اگر کسی رای نیاورد چیزی از ارزش هایش کم نخواهد شد.پوویا ۲۵ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۳:۱۹ (UTC)
عنوان سطح ۲
[ویرایش]در ویکیپدیاهای دیگر، وقتی از == متن عنوان == استفاده می کنید، زیر عنوان خط می کشد، و عنوان سطح 3 به صورت کنونی ویکیپدیای فارسی نشان داده می شود. نمی شود کاری کرد که عوان سطح 2 اینجا هم زیر اش خط کشیده شود؟ چون در حالت فعلی فرق این دو فقط در این است که سطح 2 قدری بزرگ تر است و تفکیک متون به خوبی مشهود نیست. --sicaspi ۲۳ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۴:۱۰ (UTC)
منبع بیبیسی، از ویکیفارسی
[ویرایش]در بخشی از مقاله بیبیسی فارسی، ویکیفارسی و مقاله انقلاب فرهنگی ایران منبع بوده. خسته نباشیدی به کاربرانی که در مقاله مربوطه سهمی ایفا کردند. --سندباد ۲۴ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۴:۰۱ (UTC)
- ویکیفارسی: «... تحت عنوان اسلامیسازی دانشگاهها و با هدف پاکسازی استادان و دانشجویانی که از دید حکومت، «غرب زده» به شمار میرفتند، صورت پذیرفت.»
- بیبیسی فارسی: «هدف از این تعطیلی «اسلامیسازی» دانشگاهها با هدف پاکسازی استادان و دانشجویانی بود که از دید حکومت، «غرب زده» به شمار میرفتند.»
ممنون. بابت این خبر. این مقاله جزو کارهایی بود که وقت زیادی رویش گذاشتم و همچنین خسته نباشید به دوستان همکار دیگر مانند دوستدار ویکیپدیا و سیمرغ و بقیه که آنها هم زحمت زیادی روی مقاله کشیده بودند.--♦ بهزاد مدرس ♦ ب ۲۴ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۵:۰۱ (UTC)
- البته خستهنباشید دارد ولی نشاندهندهٔ میزان بیطرفی ویکی فارسی و در عین حال نزدیکی آن به رسانههای غربی است. --محسن عبدالهی ۴ آبان ۱۳۸۸، ساعت ۱۰:۴۲ (زهج)
- جدی می فرمائید؟!پس حتما کپی سایت دادستانی ایران از ویکی پدیا نشان دهنده نزدیکی ویکی پدیا به قوه قضائیه ایران!!! و نقل قول خبر گزاری فارس از ویکی پدیا در مورد آگاتا کریستی و مولانا نشان دهنده نزدیکی ویکی پدیا به خبرگزاری فارس است!!!Ali20 wiki ۲۶ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۰:۵۶ (UTC)
- علی جان چرا عصبانی میشوید. من حرفی از وابستگی نزدم. همچنین منظورم مقالاتی سیاسی مانند همین انقلاب فرهنگی بود و نه استفادههای دیگری مثل یک بانوی ۱۱۷ ساله. اگر یادتان باشد یک روزنامهٔ طرفدار آقای موسوی مقالهٔ مربوط به کمکهای خارجی دولت احمدینژاد را (پیش از انتخابات) عیناً از ویکی کپی کرده بود. --محسن عبدالهی ۴ آبان ۱۳۸۸، ساعت ۱۱:۰۸ (زهج)
- شما مثل اینکه موضوع کپی سایت دادستانی در مورد اژه ای و آن موضوع جنجالی را یادتان رفته است آن موضوع سیاسی نیست؟!Ali20 wiki ۲۶ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۱:۱۶ (UTC)
- جدی می فرمائید؟!پس حتما کپی سایت دادستانی ایران از ویکی پدیا نشان دهنده نزدیکی ویکی پدیا به قوه قضائیه ایران!!! و نقل قول خبر گزاری فارس از ویکی پدیا در مورد آگاتا کریستی و مولانا نشان دهنده نزدیکی ویکی پدیا به خبرگزاری فارس است!!!Ali20 wiki ۲۶ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۰:۵۶ (UTC)
اتفاقاً به موضوع جالبی اشاره کردید، همین که آن وبگاه پس از آن افتضاح، قسمتهای دیگر را پاک کرد نشاندهندهٔ موضوع است. راستی تغییر نوشتهتان، هنگامی که من با توجه به آن، چیزی نوشتهام درست نیست. --محسن عبدالهی ۴ آبان ۱۳۸۸، ساعت ۱۱:۳۸ (زهج)
- اولا منظورتان از افتضاح ،افتضاح برای سایت دادستانی ایران است دیگه؟!
- دوم:بقیه مطالب هنوز کپی ویکی پدیاست
- سوم هنوز مقالات زندگینامه های دادستان های قبلی با تمام مسائل سیاسی کپی از ویکی پدیااست
- چهارم ایراد من به ادعای «نزدیکی ویکی پدیا به رسانه های غربی» که بسیار زشت و زننده بود وتناقض این ادعا بود متن خودم را تغییر دادم(تغییر لفظ وابستگی به لفظ نزدیکی(در نوشتار تمسخر دیدگاه توهین آمیز)) ولی شما هنوز متن خود را تغییر ندادید و بر ادعای خود تاکید کردید.Ali20 wiki ۲۶ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۱:۵۵ (UTC)
- وقتی شما وابستگی را به نزدیکی تغییر میدهید آن وقت این نوشته من در بالا «من حرفی از وابستگی نزدم» چه معنایی میدهد؟ احتمالاً خواننده فکر میکند من دچار توهم فانتزی هستم. از سوی دیگر من منظورم کپی نبود بلکه منظورم این بود که ویکی فارسی از نظر سیاسی طوری است که رسانههایی مانند بیبیسی و روزنامههای جنبش سبز از مطالب آن استفاده میکنند و اینکه مثلاً وبگاه دادستانی، مسئولیتهای اژهای را از ویکی کپی کرده است که نشاندهندهٔ استفاده آن از مسائل سیاسی نیست. مثلاً اگر قضیهٔ گوش گاز گرفتن را نوشته بود آنگاه حرف شما درست بود (که بعداً حذف شد) یادتان است که در بایگانی قبلی میگفتید که قضیه برعکس است حالا خودتان قضاوت کنید. حتی کاربرانی مثل شما حاضر نیستند یک نفر از جناح مخالفشان مدیر شود (به صورت همزمان با یک نفر از جناح مقابل) --محسن عبدالهی ۴ آبان ۱۳۸۸، ساعت ۱۲:۰۹ (زهج)
- اول: شما دقیقا ویکی پدیا فارسی را به نزدیکی به رسانه های غربی متهم کردید وهنوز تاکید می کنید متاسفانه
- دوم:بحث را عوض نکنید شما گفتید چون مطلب در بی بی سی آمده پس ادعای شما درست است که کاملا با موضوع سایت دادستانی که هنوز کپی می کند در تناقض است
- سوم: مدیریت چه ربطی به موضوع داره ، (استفاده از لفظ کاربران مشابه شما) یعنی چی؟ اگر مشکلی از من می بنید در صفحه بحثم مطرح کنیدAli20 wiki ۲۶ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۲:۱۶ (UTC)
شعر سعدی برسردر سازمان ملل
[ویرایش]- دوستان همگی این جمله را شنیدید.حتی در مقاله سعدی در ویکی پدیا به نقل از دو خبرگذاری دولتی این مطلب آورده شده است.اما گویی اصلا چنین چیزی صحت ندارد.هیچ تصویری از این شعر نیست و بسیاری از افراد هم که به سازمان ملل رفتند چنین چیزی را ندیدند.آیا کسی نظری جز این دارد؟؟مدرکی مستدل دارد یا مقاله سعدی را اصلاح کنیم؟؟چون ویکی پدیا باید در این موارد پیشتاز باشد.لطفا نظر بدهید.-- iroony ۲۵ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۰:۱۰ (UTC)
این شعر که مطمئناً در سازمان ملل هست ولی چند وقت پیش از تلویزیون ایران شنیدم که این شعر در یک تالار فرعی و در جایی کم رفتوآمد و حاشیهای قرار دارد و آن طور که میگویند در سردر سازمان ملل نیست. --محسن عبدالهی ۴ آبان ۱۳۸۸، ساعت ۱۰:۳۹ (زهج)
- بالاخره ما نفهمیدم هست یا نیست.کامل گیج شدم.-- iroony ۲۶ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۶:۱۲ (UTC)
سایت یونسکو. --sicaspi ۲۶ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۲:۰۲ (UTC)
- سایت مال یونسکوست. اما خود مقاله نوشتهٔ یک ایرانیست بنام حسن مکارمی، که ایشان هم ظاهرا این اطلاعات را از جایی دیگر گرفتهاند و دسته اول ندیدهاند.
- با اینحال، در کتاب داور اردلان نوشته که این شعر بر روی یک ستون (نه دروازه) حک شده (نه نقاشی و کاشیکاری). توصیفش طوری نوشته شده که گویا خودش دیده است این ستون را. البته منابع انگلیسی دیگر هم هست، اما این یکی توصیفش قدری متفاوت است.--زرشک ۳۰ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۶:۴۶ (UTC)
- در بازدید سال گذشته از ساختمان اصلی سازمان ملل متحد در نیویورک در مکان های قابل بازدید برای عموم من چنین شعری را نیافتم. پرس و جو از بخش اطلاعات و جستجوی بانک داده های سازمان ملل نیز شامل هیچ نتیجه ای که نام "سعدی" با املاهای مختلف به انگلیسی باشد را شامل نمی شد. از دو نفر از راهنماهای تور نیز سوال کردم و آنها اظهار بی اطلاعی کردند. فکر کنم تنها راه، تماس با دفتر ایران در سازمان ملل است. -- احسان ۲ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۰:۵۰ (UTC)
ويكيپديا، فرصت يا تهديد (جامجم)
[ویرایش]جالبه --آرمان ۲۶ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۷:۱۴ (UTC)
- مطلب جالبی بود و قابل تامل.--saeedparva ۲۶ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۸:۱۱ (UTC)
- هزارن اشتباه کوچک و دهها اشتباه بزرگ منجمله دیوید بکهام دروازهبان چینی قرن هجدهم؟! به حق چیزهای ندیده و نشنیده!--♣ محمددین سنچولی ♣ب ۲۶ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۱:۱۱ (UTC)
- دربارهٔ ترجمه از ویکی انگلیسی یا کلاً هر جای دیگر، اگر مترجمان گرامی ویکی فارسی مقالهٔ گرتهبرداری را بخوانند ترجمههای بسیار بهتری خواهند داشت. --محسن عبدالهی ۴ آبان ۱۳۸۸، ساعت ۱۱:۱۴ (زهج)
- اشتباه نویسنده مقاله اینکه فکر می کنه ویکی پدیا می تونه به عنوان منبع محسوب بشه در حالیکه برعکسه، حل مشکل روزنامه نگاران درایران به عهده ویکی پدیا نیست Ali20 wiki ۲۶ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۱:۴۳ (UTC)
- در ایران هنری به نام روزنامه نگاری حرفه ای کمیاب شده است. این نویسندگان جوان هم با وجود اینترنت به شدت بد عادت شده اند. احتمال اینکه این مطلب از یک وبلاگ برداشت شده باشد و با تغییراتی بازنویسی شده باشد زیاد است. معمولا هم به علت کمبود معلومات نویسنده تغییرات به سمت وارد کردن مطالب به دور از روشن بینی است. در واقع در این مقاله نویسنده فقط به دنبال زدن حرفی مخالف جریان است تا مطلب جالبی برای چاپ به سردبیرش تحویل داده باشد. خبری از کار تحلیلی و حرفهای نیست. تاسف برای چنان روزنامه و دبیرانش. ►Achæmenes◄ ۲۶ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۴:۴۱ (UTC)
- پوریا ناظمی ژورنالیست جالبی است. خودش همین مقاله را از انگلیسی ترجمه کرده و چند خطی در مورد ویکی فارسی (با اطلاعات ناقصش) به آن افزودهاست. دریافتن این موضوع با مقایسه ادبیات و لحن پاراگرفهای مختلف مقاله زیاد سخت نیست.--آبتین ۲۷ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۶:۴۰ (UTC)
- اگر نویسندهٔ محترم مقالهٔ جیمبو را در ویکی فارسی نگاه کردی، دچار غلط فاحش در نوشتن نام وی [به صورت والس] نشدی. ویکی فارسی ۱ نویسنده ۰. بهآفرید ۲۷ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۱۱ (UTC)
- ولی اگر از نوشتههایش چشمپوشی کنیم، مقاله لوگوی قشنگی داره ؛-) --آرمان ۲۷ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۶:۵۴ (UTC)
- خیلی ها را دیدم که روی ویکی پدیا خیلی حساب میکنند و حتی منبع اول و آخرشان است.کلا مردم ایران تمایل دارند لقمه حاضر و آماده باشد و خودشان نیازی به تحقیق نداشته باشند.وگرنه ویکی تنها میتواند یک منبع باشد از بین هزاران منبع دیگر که باید در مورد موضوعی آورده شوند.-- iroony ۲۷ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۲۱ (UTC)
- هزارن اشتباه کوچک و دهها اشتباه بزرگ منجمله دیوید بکهام دروازهبان چینی قرن هجدهم؟! به حق چیزهای ندیده و نشنیده!--♣ محمددین سنچولی ♣ب ۲۶ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۱:۱۱ (UTC)
- البته چند مورد هم من یافتم.مثلا مقاله روزنامه اعتماد ملی در سال 85 و صحبت با شروین افشار و احمد پرهیزی از مدیران وقت ویکی فارسی.یا این یکی که به نظرم جالب باشد اما چون فیلتر بود نتوانستم ببینم.-- iroony ۲۷ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۳۴ (UTC)
- با سلام به دوستان عزیز، درباره این مطلب روزنامه اعتماد ملی خواستم خدمت دوستان گرامی عرض کنم که همچنان که بسیاری میدانند من هرگز در ویکیپدیای فارسی مدیر نبودم، نه در زمان نگارش این مقاله، نه قبل و نه بعد از آن. مهمتر آن که من هرگز با روزنامه اعتماد ملی هیچ مصاحبه ای نکرده ام، هرگز حتی درخواست مصاحبه ای نیز از این روزنامه برای من ارسال نشده است. نمیدانم نویسنده محترم مقاله این حرفها را از کجا آورده است، و نمیدانم چطور فکر کرده است که من مدیر هستم. شاید به دلیل همین دروغهاست که مقاله فاقد نام نویسنده است، و بنابراین امکان پیگیری آن نیز وجود ندارد. شاید شروین افشار بتواند توضیح بدهد، چون نام او هم در متن آمده است. به هر صورت در تمام مدتی که در ویکی فارسی مطلب نوشتم به خاطر ندارم با رسانه ای درباره آن حرفی زده باشم (اگر چه درخواستهای بسیاری از طرف دوستانم بوده است). به هر صورت فقط میتوانم برای نویسنده محترم مقاله بابت سوءاستفاده ایشان اظهار تأسف کنم. به دلیل ذهنیت اشتباهی که در گذشته درباره مدیران در ویکیپدیای فارسی وجود داشت (الان را نمیدانم) لازم دیدم توضیح بدهم، امیدوارم کسی دچار سوءتفاهم نشده باشد.Aparhizi ۲۷ ژانویهٔ ۲۰۱۰، ساعت ۱۶:۰۷ (UTC)
- جامجم خبر مربوط به دیوید بکهام دروازهبان چینی قرن هجدهم؟! رو از مهرنیوز گرفتهاست. --آرمان ۲۸ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۰:۱۴ (UTC)
- با سلام به دوستان عزیز، درباره این مطلب روزنامه اعتماد ملی خواستم خدمت دوستان گرامی عرض کنم که همچنان که بسیاری میدانند من هرگز در ویکیپدیای فارسی مدیر نبودم، نه در زمان نگارش این مقاله، نه قبل و نه بعد از آن. مهمتر آن که من هرگز با روزنامه اعتماد ملی هیچ مصاحبه ای نکرده ام، هرگز حتی درخواست مصاحبه ای نیز از این روزنامه برای من ارسال نشده است. نمیدانم نویسنده محترم مقاله این حرفها را از کجا آورده است، و نمیدانم چطور فکر کرده است که من مدیر هستم. شاید به دلیل همین دروغهاست که مقاله فاقد نام نویسنده است، و بنابراین امکان پیگیری آن نیز وجود ندارد. شاید شروین افشار بتواند توضیح بدهد، چون نام او هم در متن آمده است. به هر صورت در تمام مدتی که در ویکی فارسی مطلب نوشتم به خاطر ندارم با رسانه ای درباره آن حرفی زده باشم (اگر چه درخواستهای بسیاری از طرف دوستانم بوده است). به هر صورت فقط میتوانم برای نویسنده محترم مقاله بابت سوءاستفاده ایشان اظهار تأسف کنم. به دلیل ذهنیت اشتباهی که در گذشته درباره مدیران در ویکیپدیای فارسی وجود داشت (الان را نمیدانم) لازم دیدم توضیح بدهم، امیدوارم کسی دچار سوءتفاهم نشده باشد.Aparhizi ۲۷ ژانویهٔ ۲۰۱۰، ساعت ۱۶:۰۷ (UTC)
- پیوندی دیگر برای اطلاع: یک نوشته در مورد ترفندها و نکاتی از ویکیپدیا. شاید دوستان قبلاً خواندهباشند.--ماني ۳۰ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۰:۳۵ (UTC)
- سلام به همه دوستان. متاسفانه خیلی دیر این بحث را دیدم. اما گفتم شاید چند تا نکته کوچک را بد نباشد بنویسم. مقاله مورد اشاره بر اساس تجربه ای نوشته شده که نویسنده در محیط کاری و در مواجهه با برخی از همکاران دور و نزدیک دیده است. مقاله ارزش گذاری نسبت به ویکی ندارد - کما اینکه خود من از استفاده کنندگان ویکی هستم و چند سال قبل مقاله ای در باب ویکی و نقشی که شاید در تایید خرد جمعی بازی کند نوشته بودم- در باره مساله دیوید بکهام که گویا دوستان فکر کرده بودند برداشتی از یک وبلاگ یا کپی از متن ترجمه شده دیگری است در حقیقت منبع من مقاله سایت تایمز آنلاین کمدی اشتباهاتی که دنیای ویکی را متاثر کرد بود. از سوی دیگ مساله نگاه به ویکی به عنوان منبع خبر فقط مختص ایران نیست و می توانید مقاله ای از آمریکن جورنالز رویوو را در باره آن بخوانید. بحث بر سر این بود که این مساله در ایران و با توجه به نقص نسبی مقالات ویکی فارسی در مقایسه با ویکی انگلیسی می تواند منجر به اشتباهات فاحش تری شود و خبرنگاران نباید در جستجوی لقمه آماده مصرف وظیفه حرفه ای خود را به گردن ویکی پدیا بیاندازند. -- پوریا ناظمی - 21 می 2010
جنگاوران
[ویرایش]- آیا خود یا همکارانتان را مییابید: جنگاوران گونهگون بهآفرید ۳۰ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۸:۲۳ (UTC)
- اینجا را زیاد مطمئن نیستم. اما در دنیای واقعی فراوان!--آبتین ۳۰ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۱۵ (UTC)
- من تقریباً تمام شخصیتها/تیپهای ویکیایی را یافتم اینک مدیران!. (فهرست کامل را در گزینههای آبشاری «flame warrior roster» ببینید). این هم یکی شخصیت جالب دیگر (بایگانیگر). معادل ویکیاییاش نگهداری پیوند تفاوت میشود. بهآفرید ۳۰ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۲۴ (UTC)
- :) و متلکگویان و مزهپرانان همیشه در صحنه (فارغ از توضیحاتش، به محض دیدن کارتون به ذهنم رسید).--آبتین ۳۰ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۳۱ (UTC)
- من تقریباً تمام شخصیتها/تیپهای ویکیایی را یافتم اینک مدیران!. (فهرست کامل را در گزینههای آبشاری «flame warrior roster» ببینید). این هم یکی شخصیت جالب دیگر (بایگانیگر). معادل ویکیاییاش نگهداری پیوند تفاوت میشود. بهآفرید ۳۰ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۲۴ (UTC)
- اینجا را زیاد مطمئن نیستم. اما در دنیای واقعی فراوان!--آبتین ۳۰ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۱۵ (UTC)
- بسی جالب بود.-- بهزاد بحث ۳۰ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۳:۴۹ (UTC)
پیشنهادهایی برای صفحه اصلی
[ویرایش]برای ایجاد تنوع و در آمدن از یکنواختی پیشنهاد می کنم این تغییرات مورد بحث قرار گیرند:
- روزانه شدن تصویر برگزیده
- خلاصه تر شدن درون مایه و قرار گرفتن آن به صورت یک میله افقی زیر پیام خوش آمدید (شبیه ویکیپدیای آلمانی)
- جایگزینی رویدادهای کنونی با درون مایه
در بحث ویکیپدیا:شیوهنامه هم لطفاً شرکت کنید.
--sicaspi ۳۰ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۳:۰۱ (UTC)
الگو
[ویرایش]- اگر کسی علاقه مند است، پیشنهاد می کنم رده و الگوی مناسب برای تپههای باستانی را بسازد. ارادتمند --دانقولا ۳۰ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۸:۲۳ (UTC)
- دست شما درد نکند. مقاله بسیار جالبی است.--آبتین ۳۱ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۶:۱۶ (UTC)
از آنجا که مقاله نقد محمد گرد و خاک زیادی به پا کرده، اینجانب مقاله نقد موسی را هم ساختم که فعلا ترجمه همین مقاله در ویکی انگلیسی است و هنوز تمام نشدهاست. ولی برای اینکه تعادل هم برقرار بشود و همگان فقط به محمد توجه نکنند، دوستان مقاله نقد موسی را هم مورد گسترش قرار دهند. راهنمایی اینکه اگر در گوگل عبارت moses atrocities را تایپ بفرمایید صدها هزار مطلب منبع دار معتبر مییابید که میتوان با آنها دهها صفحه مقاله راجع به نقد موسی نوشت. پس یک جمله محمد را نقد کرده و یک جمله نیز موسی را، تا رستگار شوید.--Veteran Soldier ۳۰ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۱:۵۴ (UTC)
- بجای آنکه تیشه را بردارید و به ریشه باورهای انسانها بزنید، سر به جیب گریبان خود فرو ببرید. کسی که میلیونها و میلیاردها معتقد داشته باشد، خواه موسی باشد، خواه عیسی، خواه محمد و خواه بودا، نقدش از سواد و عقل من و شما و سایر نقادان فراتر است. ارادتمند --دانقولا ۳۰ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۳:۱۹ (UTC)
- نقدش از سواد و عقل من و شما و سایر نقادان فراتر است، از عقل سواد شما شاید بیشتر باشد (به گفته خودتان)، ولی من چیزی در وجود محمد و موسی نمیبینم که عقل من نخواهد برسد. به جز موارد قتل و آدم کشی این آقایان که روی بن لادن و استالین را هم سفید نموده اند و وسعت جنایاتشان از درک آدمیزادان خارج است.--Veteran Soldier ۱ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۲۶ (UTC)
- وقتی مشارکتهایتان را دیدم، دلم نیامد این شعر را برایتان ننویسم.
چون آینه نورخیز گشتی احسنت | چون اره به خلق تیز گشتی احسنت | |
در کفش ادیبان جهان کردی پای | غوره نشده مویز گشتی احسنت |
- ارادتمند --دانقولا ۳۰ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۳:۲۳ (UTC)
هیچ چیز مقدس نیست --Momali ۳۱ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۳:۵۲ (UTC)
- دوست گرامی، موضوع مقدس بودن نیست (در آن مورد با شما در حیطه ویکیپدیا موافقم). موضوع دانشنامهای نوشتن است. شما را ارجاع میدهم به بخش بحث:نقد آثار سید علیمحمد باب#موضوع مقاله پیشنهاد شماره ۳. گزینه ۳ دانشنامهای ترین شکلی است که مقاله میتواند بگیرد: مقاله در مورد «انتقادات به یک مذهب به عنوان پدیدهای تاریخی» باشد. نه اینکه گلچینی از یک سری نقل قول پراکنده، یا دیدگاههای پراکنده از زمانهای مختلف که به همدیگر چسبانده شدهاند. پی نویس: نه دقیقاً مرتبط ولی همچنین مقاله قضاوت ارزشی (علوم اجتماعی) را نیز ببینید که میگوید چرا دانشمندان علوم انسانی در شکل ایده آلش از قضاوتهای ارزشی باید اجتناب کنند. --دوستدار ویکیپدیا ۳۱ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۴:۱۷ (UTC)
- عملکرد همه انسانها قابل نقد است و به قول بزرگان، «هیچ چیز و هیچ کس مقدس نیست».
حال که زحمت نقد موسی را کشیدید، زحمت نقد زرتشت، نقد بودا و نقد عیسی و نقد دوازده امام شیعه را هم بکشید. --Kaaveh Ahangar ۳۱ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۴:۲۴ (UTC)- سندباد عزیز. ما در ویکیپدیا گزارش میکنم. یعنی اگر بصورت تاریخی موسی نقد شده باشد، ما آن را با استفاده از منابع معتبر خلاصه و گزارش میکنیم. اگر هم شخصی بصورت تاریخی نقد نشده باشد، یا اینکه منبع معتبری آن را بصورت تاریخی تحلیل و خلاصه نکرده باشد ما نمیتوانیم مقاله بنویسیم(یعنی نیاز به منبعی داریم که به عنوان یک پدیده اجتماعی به نقد موسی نگریسته باشد و با نگاه از خارج و با نگاه تاریخی درباره آن نوشته باشد- همانطور که در بحث:نقد آثار سید علیمحمد باب#موضوع مقاله پیشنهاد شماره ۳ گفتم). ربط مستقیم هم به اینکه آن شخص نقدپذیر هست یا نه ندارد.
- به نظر من این مقاله ترجمه شده از ویکی انگلیسی مقاله خوبی نمیشود زیرا اگر به مقاله انگلیسی بروید[۲] یک quote farm است. اصلاً استفاده با این حجم از منابع اولیه و نقل قول کردن دانشنامهای نیست.--دوستدار ویکیپدیا ۳۱ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۴:۲۹ (UTC)
- دوستدار گرامی، بخشی از صحبتهایتان را قبول دارم، اما تاکید دارم که در یک دانشنامه آزاد، همه افراد، فارغ از جابگاه و مقامشان نقدپذیر هستند.
به نظر من هم، بخصوص در مقالات تاریخی و مذهبی، ارزش منابع خیلی مهم هستند، اما این دوست جدید ما (Veteran_Soldier) فکر کرده بود که من با محمد، پیامبر اسلام دشمنی دارم و ارادت به موسی، پیامبر یهود دارم! در صورتی که اگر صفحه بحث:نقد محمد را میخواند، میدید که من با آن مقاله و نحوه نوشتهشدنش مشکل داشتم و آن را بیطرفانه و دارای لحنی مناسب نمیدانستم. حال که ایشان فکر میکنند که من نسبت به موسی حساسیت دارم، خواستم بفهمد که اصلا چنین نیست و وقتی میگویم که باور دارم، همه افراد و عملکردشان قابل نقد هستند، در این میان فرقی برایم وجود ندارد! --Kaaveh Ahangar ۳۱ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۴:۵۴ (UTC)- سندباد گرامی، البته بحثی که در نقد محمد و نقد قرآن مطرح بود هیچ ربطی به یهودیت و یا به شما نداشت. اصلا شما در آن مقالات فعال نبودید و در بحث مقاله نقد محمد و این ویرایش [۳] از خنثی بودن عنوان بخشها دفاع کردید (که از آن متشکرم). به نظر من اگر مقصود این کاربر تازه وارد همان که شما گفتید باشد، در بهترین حالت این کاربر تازه وارد دچار اشتباه بزرگی شدهاند (در بدترین حالت را نمیگویم :-) ). --دوستدار ویکیپدیا ۳۱ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۵:۲۱ (UTC)
- دوستدار گرامی، بخشی از صحبتهایتان را قبول دارم، اما تاکید دارم که در یک دانشنامه آزاد، همه افراد، فارغ از جابگاه و مقامشان نقدپذیر هستند.
- عملکرد همه انسانها قابل نقد است و به قول بزرگان، «هیچ چیز و هیچ کس مقدس نیست».
- چیزی که برای کلاّ جالبه این هستش که اصلاّ ما چه نیازی به این نقدها داری؟ تازه اگر بنظر شما نیاز داریم چرا باید به این شکل باشه؟ من امروز تازه فهمیدم که مقالاتی برای نقد محمد و موسی تو ویکی وجود داره ولی وقتی رفتم خواندم واقعاّ برای ویکی متاسف شدم. چون دیدم که مقاله نقد محمد شده مقاله کوبیدن و پریشان حال خواندن پیامبر اسلام و مقاله نقد موسی شده مقاله سنگدل و جنایتکار خواندن پیامبر یهود. یعنی واقعاّ از نظر شما این نوع مقاله نویسی درسته؟ با کدوم معیار ویکی مطابقت داره؟ چرا مدیران که هر روز به کاربرا معیارهای مقاله نویسی رو تذکر میدن یه سری به این مقالهها نمیزنن و شیوههای ارجاع و نقل قول رو نمیبینن؟ مقاله نقد محمد که شده پازل هر حرفی رو از یه جایی جمع کردن و سرهم کردن که بگن آره محمد پریشان حال بوده. من که واقعاّ متاسفم.--saeedparva ۳۱ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۷:۱۶ (UTC)
- البته مقاله نقد قرآن را نیز در این میان از دست ندهید (البته نسبت به آنچه میخوانید اعتماد زیاد نکنید چون خیلی مقاله دقیق نیست - از وبگاههایی مانند زندیق دات کام استفاده شده مثلاً). البته اگر چه اسم من را در صفحه بحث زیاد میبینید ولی این کلاً مربوط به صفحه بحث است; من باید خود را از لیست نویسندگان مقاله جدا کنم. نویسندگان اصلی آن بهزاد و بهافرید هستند.--دوستدار ویکیپدیا ۳۱ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۷:۴۵ (UTC)
- بله اون نقدرو قبلاّ خواندم و بنظرم اون مقاله بهتر از این مقالهها هستش چون اولاّ در مورد چیزی داره بحث میشه که وجود خارجی داره و ثانیاّ منابع متعدد زیادی وجود داره و بخاطر همهگیر تر بودن بحث در یک روند بهتری قدم برداشته و بیشتر میشه بهش امید داشت. ولی اون دو مقاله (نقد محمد و نقد موسی) واقعاّ جای تاسف رو برای ویکی باز گذاشته. بنظر من عدهای تصور کردن با کوبیدن و مخالفت با عقاید یک جمع میتوانند خودشون رو روشنفکر و دارای عقاید برتر نسبت به دیگران نشون بدن (البته این حرف من به کسی خاص نیست و فقط یک نظر بود).--saeedparva ۳۱ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۸:۲۴ (UTC)
- البته مقاله نقد قرآن را نیز در این میان از دست ندهید (البته نسبت به آنچه میخوانید اعتماد زیاد نکنید چون خیلی مقاله دقیق نیست - از وبگاههایی مانند زندیق دات کام استفاده شده مثلاً). البته اگر چه اسم من را در صفحه بحث زیاد میبینید ولی این کلاً مربوط به صفحه بحث است; من باید خود را از لیست نویسندگان مقاله جدا کنم. نویسندگان اصلی آن بهزاد و بهافرید هستند.--دوستدار ویکیپدیا ۳۱ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۷:۴۵ (UTC)
- من نمیدونم این یعنی چه که برای تعادل هم که شده نقد موسی را ساختم . Muhammad ۳۱ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۵۴ (UTC)
دوستان اگر تاریخچه مشارکتهای من را ببینند متوجه میشوند که من هیچ ویرایشی در مقالات فوق الذکر نداشتم. ولی اینکه شما میگویید کوبیدن نظر دیگران به هیچ عنوان درست نیست. کسی هم قرار نیست با این کار ژست روشنفکرانه بگیرد. برتری عقاید هم که هیچ! امیدوارم شما ابتدا بپذیرید که نقد هر نوع تفکری مجاز است. اگر با این بخش مشکل ندارید پس وجود این مقالات مشکلی ندارد. در مورد نوشتهها و نقدها هم باید بگویم تفکری که به قول یکی از دوستان میلیونها و شاید میلیاردها معتقد داشته باشد بیشتر به چالش کشیده میشود. ما نمیتوانیم برای مثال نقد حسین بادامکی را بنویسیم و در ویکی بگذاریم. چون ارزش نقد ندارد. ولی پیامبران و انسانهای بزرگ به همان میزان که هوادار دارند به چالش کشیده میشوند. چون اهمیت بیشتری دارند. در مورد تاریخی بودن این نقدها و مهمتر دانشنامهای بودن آنها هم باید بررسی شود. ولی ناکید میکنم مطمئن باشید دینی که هزاران سال است که مدافع دارد به همان صورت هزاران سال است که ناقد دارد.--Momali ۳۱ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۱:۴۹ (UTC)
- دوست گرامی، ما با حرفهای شما مشکل نداریم. مشکل نوشتن آن مقالات نیست؛ مشکل نحوه نوشتن آن مقالات است. مثلاً همانطور که شما گفتید هزار سال منتقد و مدافع داشته. آیا اینکه کسی یک منتقد معاصر یا یک وبگاه را بگیرد و بخش عمدهای از مقاله را با آن بنویسد روش صحیح پوشش این موضوع است؟ یا اینکه باید بصورت تاریخی گفت که در فلان دوران فلان نقدها مطرح شد، منتقدین برجسته در آن دوران این افراد بودند؛ ... منظورم این است که درباره این موضوع نوشت. درباره نحوه تکامل و تغییر انتقادات نوشت. مثلاً اگر امروزه به ازدواج محمد با عایشه گیر میدهند، این پدیدهای نسبتاً جدید است و در متون قدیمی آن را نمیابید. در آمریکا حداقل سن قانونی ازدواج برای دختران تا سال 1889 بین 7 سال تا 10 سال بود که در سال 1889 به 18 سال ارتقا یافت. خوب، نتیجه این انتقادات این است که برخی مسلمانان رفتهاند و روایات دیگری پیدا کردهاند که با روایاتی که سن کمی به عایشه نسبت میدهد متناقض باشد. ولی این پدیده هم خود مدرن است. اما میتوان متصور شد که در آینده هم انتقادات جدیدی وارد شود که امروز وارد نیست. فرض کنید که گوشت مصنوعی بسازیم، آنوقت کم کم مردم کشتن حیوانات را از وحشی ترین اعمال تصور خواهند کرد و از اینکه مسلمانان باید در مراسم حج حیوان قربانی کنند ابراز انزجار میکنند. همانطور که میبینید انتقادات خود داستانی دارند و سیر تحول و تکاملی دارند. نحوه نوشتن مقالات پرداختن به آنها بصورت تاريخی است با استفاده از منابع معتبر دانشگاهی.--دوستدار ویکیپدیا ۳۱ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۷:۲۸ (UTC)
- این مطالبی که فرمودید مقاله سیر تاریخی انتقادات از محمد را تشکیل میدهد. میتوانید بسازیدش و روند شکلگیری انتقادات بر علیه محمد و پاسخهای مسلمین (همان "گشتن دنبال روایات شاید هم متناقض") را در آن بررسی کنید.-- بهزاد بحث ۳۱ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۷:۵۵ (UTC)
- نه، مقاله "نقد قران" بايد درباره پديده اجتماعی "نقد قران" باشد. ويکيپديا انگليسی هم تا حد خوبی همين کار را کرده. زمانی که اين پديده تاريخی را توضيح ميدهيم البته خلاصه سازی theme انتقادات در هر دوران نيز بايد انجام شود که شما را به مقصودتان ميرساند. اما اين خلاصه سازی را بايد منبع معتبری بکند که تمامی نوشتار های آن دوران را خوانده و آن را خلاصه ميکند و اينکه ما يک کتاب را برداريم و آن را اينجا کپی کنيم روش درست نيست. مشکل اصلی مقالات در حال حاضر اين است که نقد های مختلفی را نقل کرده و آنها را به "منتقدان" نسبت ميدهد، در حالی که "منتقدان" مختلف در زمان های مختلف حرف های مختلفی زده اند. مانند اين است که چون يک مسلمان يا يهودی جايی در زمانی حرفی زده، آن را بگيريم و بگوييم که مسلمانان يا يهوديان آنچنان ميگويند.--دوستدار ویکیپدیا ۳۱ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۸:۰۷ (UTC)
- ویکی انگلیسی ملاک نیست. بله مطالب زیادی هست که هنوز گفته نشده. منتظرم مقاله از محافظت بدر آید.-- بهزاد بحث ۳۱ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۸:۱۱ (UTC)
- بله، ويکی انگليسی ملاک نيست، ولی وقتی افراد زيادی با شما موافق نيستند شايد بد نباشد کمی از ويکی فاصله بگيريد و اين موضوع را در نظر بگيريد که شايد شما در اشتباه باشيد و با اصرار خود به تنش در ويکيپديا می افزاييد.--دوستدار ویکیپدیا ۳۱ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۸:۱۶ (UTC)
- ویکی انگلیسی ملاک نیست چرا که شما مدام در حال کپیبرداری از آن در تمام موارد هستید. سعی کنید خودتان فکر کنید البته خواهشاً بدور از تعصب. من مقاله انگلیسی را دیدم. مقاله ما هم در نهایت چیزی شبیه به آن خواهد شد. بخشهایی در مورد ازدواج٬ بردهداری٬ یهودستیزی و ... . البته من چند بخش دیگر را هم برای آن در نظر دارم.-- بهزاد بحث ۳۱ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۹:۰۳ (UTC)
- بله، ويکی انگليسی ملاک نيست، ولی وقتی افراد زيادی با شما موافق نيستند شايد بد نباشد کمی از ويکی فاصله بگيريد و اين موضوع را در نظر بگيريد که شايد شما در اشتباه باشيد و با اصرار خود به تنش در ويکيپديا می افزاييد.--دوستدار ویکیپدیا ۳۱ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۸:۱۶ (UTC)
- ویکی انگلیسی ملاک نیست. بله مطالب زیادی هست که هنوز گفته نشده. منتظرم مقاله از محافظت بدر آید.-- بهزاد بحث ۳۱ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۸:۱۱ (UTC)
- نه، مقاله "نقد قران" بايد درباره پديده اجتماعی "نقد قران" باشد. ويکيپديا انگليسی هم تا حد خوبی همين کار را کرده. زمانی که اين پديده تاريخی را توضيح ميدهيم البته خلاصه سازی theme انتقادات در هر دوران نيز بايد انجام شود که شما را به مقصودتان ميرساند. اما اين خلاصه سازی را بايد منبع معتبری بکند که تمامی نوشتار های آن دوران را خوانده و آن را خلاصه ميکند و اينکه ما يک کتاب را برداريم و آن را اينجا کپی کنيم روش درست نيست. مشکل اصلی مقالات در حال حاضر اين است که نقد های مختلفی را نقل کرده و آنها را به "منتقدان" نسبت ميدهد، در حالی که "منتقدان" مختلف در زمان های مختلف حرف های مختلفی زده اند. مانند اين است که چون يک مسلمان يا يهودی جايی در زمانی حرفی زده، آن را بگيريم و بگوييم که مسلمانان يا يهوديان آنچنان ميگويند.--دوستدار ویکیپدیا ۳۱ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۸:۰۷ (UTC)
- این مطالبی که فرمودید مقاله سیر تاریخی انتقادات از محمد را تشکیل میدهد. میتوانید بسازیدش و روند شکلگیری انتقادات بر علیه محمد و پاسخهای مسلمین (همان "گشتن دنبال روایات شاید هم متناقض") را در آن بررسی کنید.-- بهزاد بحث ۳۱ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۷:۵۵ (UTC)
درودبر شما. اینکه منابع تاریخی باشند یا اینکه یک منتقد معاصر آنرا نوشته باشید توفیری ندارد. منابع از وبگاه هم میتواند قابل استناد باشد در صورتی که هم آن نقد فراگیر باشد و هم وبگاه مورد نظر شایسته استناد. در مورد مسئله عایشه البته اینجا جایش نیست ولی اینکه برای مثال تا ۱۰۰ سال قبل در فلان کشور قانونی بوده دلیل نمیشود. در هر زمانی حساب کنید ازدواج با کودک اشکال دارد. ولی به دلیل نبود قانون مدون اجرا نمیشده. این نکته را هم لحاظ کنید که فرد مورد نظر ادعای پیامبری هم میکند. یعنی باید بداند که این کار نمیگویم در آن زمان ولی در آینده ایرادی برای او به حساب بیاید. در مورد مثال کشتن حیوانات نیز در حال حاضر اختلاف نظرهایی وجود دارد. مخالفان این کار یا به نوعی گیاهخوارها با این کار مخالفند. ولی گمان نمیکنم در هیچ دوره زمانی این عمل جرم به حساب بیاید. انسان به گوشت حیوانات برای تغذیه نیاز دارد. ولی گمان نمیکنم محمد برای ادامه زندگی به عاشیه نیازمند بوده باشد.--Momali ۳۱ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۸:۱۵ (UTC)
- ببینید این حرف ازدواج با عایشه که سن چقدر بوده و نبوده باید به اون دوران شبه جزیره نگاه کنیم. ولی اینکه شما الآن با قاطعیت میگین هیچوقت گوشت خوردن و کشتن حیوانات جرم نمیشه یه حرف برای این دورانه و از آینده خبری نداریم. ولی در مورد مقاله باید بگم اسم مقاله رو بزاریم دلایل پیامبر نبودن محمدابنعبدالله بنظر من برای این مقاله مناسبتره. نقد باید دوطرفه باشه هم نظر مخالف باید لحاظ بشه و هم دلایل موافقین ولی تو این مقاله همنطور که قبلاّ گفتم فقط یه پازلی درست شده که نظرات مخالفین به شیوه زیبایی کنارهم چیده شده تا به نویسندگان مقاله به اونچیزی که میخواهند.--saeedparva ۳۱ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۸:۲۳ (UTC)
- نه دوست گرامی، اولاً که هر منبع در ویکی قابل استفاده نیست. لطفاً ویکیپدیا:چگونه از مطالب اینترنتی به عنوان منبع استفاده کنیم را ببینید. اما در مورد عایشه، همانطور که فرمودید اینجا جایش نیست، اما موضوع به این سادگی هم نیست. ترجیح میدهم که اینجا از موضوع منحرف نشوم. قصد من این بود که بگویم که در دورانهای مختلف انتقادات مختلفی مطرح بوده و اینها تکامل داشتهاند. اگر کسی دیدگاه مارکسیستی داشته باشد در واقع تمام آداب و رسوم، اخلاقیات و همه چیز را ساخته عوامل اقتصادی و ابزارهای تولید میبیند و اینها در دورانهای مختلف بشدت تغییر کردهاند.--دوستدار ویکیپدیا ۳۱ اکتبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۸:۳۰ (UTC)
رای گیری جدید
[ویرایش]در ویکیپدیا:درخواستهای مدیر شدن/Amirreza مشارکت فرمایید. --sicaspi ۱ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۷:۵۸ (UTC)
ویکی خوان
[ویرایش]امروز شنیدم یک شرکت دستگاه ویکی خوان درست کرده که می تواند صفحه سایت را به صورت آفلاین نمایش دهد و می توان با آن مقاله ها را خواند البته فکر کنم این دستگاه قابلیت آپدیت داشته باشد حالا مشکل اینجاست ما چگونه این دستگاه را تهیه کنیم؟
نوستالوژی تاریخی در ویکی فارسی
[ویرایش]- داشتم توی ویکی فارسی برای خودم ولگردی (یا وبگردی) میکردم. به این بحث و این بحث که مربوط به دورانیست که خودم کم و بیش تازه کار بودم رسیدم. لینکشان را گذاشتم تا دوستان جدیدتر هم بخوانند. خودم از خواندن این بحثها خیلی لذت بردم. این علاقه من به تاریخ و تاریخ معاصر به ویکی هم کشیده شده. با خواندن این بحثها چند نتیجه هم گرفتم.
- پیر شدیم و عمرمان در راه ویکی رفت و خلاص!
- عجب بحث داغی بوده که هنوز هم به نتیجه نرسیده!
- چقدر برخوردها مهربانانه تر و مودبانه تر از اکنون بوده. نحوه صحبت کاربران با هم خیلی بدتر از قبل شدهاست.
- چقدر یک انسان واحد (و نظراتش) میتواند به سرعت تغییر کند.
- برخی کاربرانی که روزگاری در یک جبهه واحد بودند، امروز از فرماندهان دو جبهه هستند. (نام نمیبرم که به کسی بر نخورد)
- در آنجا پرسیدهام «کسی پیدا میشود که همت کند و کل مطالب مربوط به کمیته حکمیت را به فارسی ترجمه کند؟» بعد از دو سال و نیم فهمیدم که نخیر، ... یافت مینشود.!
- جای برخی از کاربران خیلی خالیست.
- به نظر من که بحثهای خیلی عبرت آموزی هستند. ارادتمند --دانقولا ۱ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۲:۱۸ (UTC)
- بیشتر هدف از آن بحثها تا جاییکه یادم هست عزل چند مدیر و دیوانسالار خاص بود که با استفاده از روشهای دیگر انجام شد! بعد از آن ظاهراً ویکینویسان نیازی به چنبن راهکاری دیگر ندیدند. البته هنوز هم به نظر من باید چنین سیستمی باشد ولی بیم آن را دارم که با باندبازی و یارگیری گروهی قربانی این قانون شوند. به نظر من ویکی فارسی باید به سطحی از بلوغ برسد تا همگان خودشان تصمیمگیرنده باشند و سعی نکنند با واردشدن به این دسته و آن دسته جو را به نفع خود و دسته مطبوع و همدستههای خود تغییر دهند. مدتی دور بودم و با بررسی که در این یک هفته انجام دادم به این نتیجه رسیدم که این خطر شدیداً ویکی را تهدید میکند. در زمانی که من ویرایش میکردم تعادل بیشتر و بهتری برقرار بود. امیدوارم اگر قرار است این راهکار به سرانجامی برسد به عواقب آن نیز به دقت اندیشیده شود.کامیار ۱ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۲:۳۶ (UTC)
- از این حرف نتیجه میگیرم که موافقت و مخالفت شما در بحثها، دلایلی فرای آنچه در موقع بحث وانمود میکنید داشته باشد. جالب است. در خصوص خود من چنین نبود. من آنموقع اعتقاد داشتم باید راهکاری برای عزل وجود داشته باشد. الان هم به همین موضوع میاندیشم. ارادتمند --دانقولا ۱ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۳:۰۹ (UTC)
- خیر منظور بنده اینست که کاربران در آن زمان از مدیریت یکی از مدیران بسیار در تنگنا قرار گرفته بودند که به هر قیمتی حاضر بودند این قانون تصویب شود تا با اکثریت قاطع آن مدیر را عزل کنند. من به شخصه دنبال قانون بودم نه تصویب آن برای عزل شخص خاصی ولی الان که به دقت میاندیشم کاملاً با دیده شک به این موضوع نگاه میکنم که آیا باز هم عزم همگان برای عزل شخص خاصی میباشد و یا ساختن قانون!؟ اگر دومی باشد که بسیار پسندیده است و اگر اولی باشد دوباره همان حکایت تکرار میشود. قصد من فقط بازگو کردن داستان تاریخی بود که در پشت آن ماجرا قرار داشت و این که آنها که نبودند تا حدی متوجه شوند که در آن زمان جو چگونه بودهاست.کامیار ۱ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۳:۲۳ (UTC)
- از این حرف نتیجه میگیرم که موافقت و مخالفت شما در بحثها، دلایلی فرای آنچه در موقع بحث وانمود میکنید داشته باشد. جالب است. در خصوص خود من چنین نبود. من آنموقع اعتقاد داشتم باید راهکاری برای عزل وجود داشته باشد. الان هم به همین موضوع میاندیشم. ارادتمند --دانقولا ۱ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۳:۰۹ (UTC)
- بیشتر هدف از آن بحثها تا جاییکه یادم هست عزل چند مدیر و دیوانسالار خاص بود که با استفاده از روشهای دیگر انجام شد! بعد از آن ظاهراً ویکینویسان نیازی به چنبن راهکاری دیگر ندیدند. البته هنوز هم به نظر من باید چنین سیستمی باشد ولی بیم آن را دارم که با باندبازی و یارگیری گروهی قربانی این قانون شوند. به نظر من ویکی فارسی باید به سطحی از بلوغ برسد تا همگان خودشان تصمیمگیرنده باشند و سعی نکنند با واردشدن به این دسته و آن دسته جو را به نفع خود و دسته مطبوع و همدستههای خود تغییر دهند. مدتی دور بودم و با بررسی که در این یک هفته انجام دادم به این نتیجه رسیدم که این خطر شدیداً ویکی را تهدید میکند. در زمانی که من ویرایش میکردم تعادل بیشتر و بهتری برقرار بود. امیدوارم اگر قرار است این راهکار به سرانجامی برسد به عواقب آن نیز به دقت اندیشیده شود.کامیار ۱ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۲:۳۶ (UTC)
- سوالی که الان تو ذهن من شکل گرفت اینه که واقعاّ قانونی برای عزل مدیران نداریم؟--saeedparva ۲ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۷:۵۰ (UTC)
- خیر. ارادتمند --دانقولا ۲ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۰:۵۱ (UTC)
- به نظر من هم بد نیست سازوکاری برای این به مرور درست بشود. یک سازوکار کوتاه و روشن در مایههای: اگر مدیر از دسترسیاش سوءاستفاده کرد (لینک به تعریف دقیق سوءاستفاده مدیریتی) بعد رایگیری میشود و اگر بیش از فلان درصد رای به برکناری مدیر دادند وی برکنار شود. اگر بحث بالا گرفت میشود یک هیات داوری برگزید که در مورد انطباق و سازگاری موارد شکایت از مدیر مزبور با موارد ذکرشده در صفحه تعریف سوءاستفاده تصمیم بگیرد.--ماني ۲ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۱:۰۱ (UTC)
- اول آنکه مشکل در تعیین مصادیق سوءاستفاده است. دوم آنکه اگر هیأت داوری داشتیم که قوانینش موجود است. دیگر نیازی به تهیه سازکار جدید نیست.--محمد رضا ۲ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۱:۰۹ (UTC)
- اگر تنها مشکل ترجمه قوانین و تهیه صفحات مربوط به آن است من آنها را ترجمه و درست میکنم.پدرام ۲ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۱:۱۴ (UTC)
- اگر قوانین آبدیده ویکیهای دیگر در این رابطه ترجمه و پذیرفته بشود چه بهتر. «هیأت داوری تعیینکننده انطباق اعمال مدیر مورد اتهام با مصادیق سوءاستفاده» (هیأت مصداقشناس) هم اگر از الان و پیش از درگیریهای احتمالی آینده مشخص بشود فکر کنم بهتر باشد.--ماني ۲ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۱:۲۲ (UTC)
- اگر تنها مشکل ترجمه قوانین و تهیه صفحات مربوط به آن است من آنها را ترجمه و درست میکنم.پدرام ۲ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۱:۱۴ (UTC)
- اول آنکه مشکل در تعیین مصادیق سوءاستفاده است. دوم آنکه اگر هیأت داوری داشتیم که قوانینش موجود است. دیگر نیازی به تهیه سازکار جدید نیست.--محمد رضا ۲ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۱:۰۹ (UTC)
- به نظر من هم بد نیست سازوکاری برای این به مرور درست بشود. یک سازوکار کوتاه و روشن در مایههای: اگر مدیر از دسترسیاش سوءاستفاده کرد (لینک به تعریف دقیق سوءاستفاده مدیریتی) بعد رایگیری میشود و اگر بیش از فلان درصد رای به برکناری مدیر دادند وی برکنار شود. اگر بحث بالا گرفت میشود یک هیات داوری برگزید که در مورد انطباق و سازگاری موارد شکایت از مدیر مزبور با موارد ذکرشده در صفحه تعریف سوءاستفاده تصمیم بگیرد.--ماني ۲ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۱:۰۱ (UTC)
- خیر. ارادتمند --دانقولا ۲ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۰:۵۱ (UTC)
جناب ماني برای رسیدن به این هدف چه کارهایی باید انجام شود. برنامه کاری چیست و چه کارهایی باید انجام بشود. آیا امکان دارد مراحل کار از جمله ترجمه قوانین و رای گیری ها را بنویسید تا قدم به قدم به پیش برویم.--هریوا ۲ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۱:۳۶ (UTC)
- مسلما در بهبوهه انتخابات جناب مانی، هرگونه موضع گیری ایشان له یا علیه این موضوع صحیح نیست. ولی به نظر می رسد این کار باید بالاخره از جایی شروع بشود. کسانی که در جریان نیستند این را هم ببینند. این یکی جدید تر است البته. ارادتمند --دانقولا ۲ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۱:۴۶ (UTC)
مشکلی در موضع گیری مانی با توجه به رای گیری نمی بینم. بین ایندو تفکیک قائل شدن به خود ما بر می گردد. آن بخش از صحبت ایشان که می گویند قوانین آبدیده ویکیهای دیگر را من می پسندم. علت هم این است که ما اگر بخواهیم خودمان قانون در بیاوریم کارمان به اختراع دوباره چرخ می ماند. قوانین در سایر ویکی ها مراحل خود را گذرانده اند و از دوباره کاری در اینجا جلوگیری می کنند. نظر من این است که اول قوانین را خط به خط ترجمه کنیم سپس رایگیری کنیم. البته اگر موردی بود به تعداد مشخصی مخالف داشت می شود در موردش اجماع گیری کرد.--هریوا ۲ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۱:۵۷ (UTC)
- به نظر من هم همان ترجمه و استفاده از آزمودههای دیگر ویکیها بهتر است. بعد اگر اختلاف نظرهایی پیش آمد میشود با رأیگیری حل کرد.--ماني ۲ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۲:۰۶ (UTC)
- من ترجمه را در زیرصفحه خود انجام میدهم و پس از ویرایش در صورت نیاز به رایگیری و سایر کارها نیز میپردازیم. پدرام ۳ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۱:۳۳ (UTC)
- کاربر:Pedram.salehpoor/ویکیپدیا: حکمیت اولین مورد از ترجمه من است. پدرام ۳ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۲:۴۵ (UTC)
- خیر ببینید. از همین الان یک مدال قدردانی برای شما رزرویدم (: . یک خاصیتی که ما فارسی زبانان داریم و باید ترکش کنیم این است که می خواهیم همیشه خلاف جریان آب شنا کنیم و در همه چیز گونه ای دگر باشیم. چنانکه گویی از کره ای دگر و یا احتمالا از دماغ فیل ما را انداخته اند بین این جماعت انسانی و گمان داریم که خیلی با دیگران فرق داریم. حال آنکه عقل بشری بین همه آدمها تقسیم شده و نیازی به این همه دوباره کاری به بهانه مستقل بودن نیست. آن لاف زدن هایمان هم که بیشتر دارای فعل داشتم است تا دارم بی گمان به همین توهم متفاوت بودنمان می رَبطَد. --هریوا ۳ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۲:۵۰ (UTC)
- اگر منظورتان من است من قصد تکروی نداشتم من تنها خواستم تا فرایند را سریعتر آغاز نمایم اگر شما روند دیگری را مناسب میدانید لطفا پیشنهاد دهید.پدرام ۳ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۲:۵۹ (UTC)
- نه آقا جان، کی با شما بود. دست شما را هم باید بوسید. هرکاری از دست ما هم بر آمد بگویید در خدمت هستیم--هریوا ۳ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۴:۴۱ (UTC)
- من همان زمان که بحثها داغ بود بخش زیادی از ویکیپدیا:سیاست داوری و نیز ویکیپدیا:هیئت داوری را ترجمه کردم. بهآفرید ۳ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۳:۰۲ (UTC)
- مواردی که من ترجمه کردم در صفحه اصلی حکمیت متفاوت با مطالب ترجمه شده شماست شما از کدام صفحه ترجمه نمودید؟ آیا موارد دیگری ترجمه شدهاند؟پدرام ۳ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۳:۱۰ (UTC)
- میانویکیها موجود است. بهآفرید ۳ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۳:۱۴ (UTC)
- ترجمهٔ شما را اینک دیدم. خسته نباشید. چنان که متذکر شدهاید صفحهٔ دیگریاست. بهآفرید ۳ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۳:۱۹ (UTC)
- شرمنده اصلا دقت نکردم که من صحه اصلی حکمیت و شما صفحه کمیته حکمیت را ترجمه کردهاید. صفحات دیگری نیز ترجمه شدهاند؟ داوری ترجیح داده میشود یا حکمیت چون هر دو لغت مدام به کار رفتهاند. من به شخصه داوری را ترجیح میدهم.پدرام ۳ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۳:۲۴ (UTC)
- ترجمهٔ شما را اینک دیدم. خسته نباشید. چنان که متذکر شدهاید صفحهٔ دیگریاست. بهآفرید ۳ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۳:۱۹ (UTC)
- میانویکیها موجود است. بهآفرید ۳ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۳:۱۴ (UTC)
- مواردی که من ترجمه کردم در صفحه اصلی حکمیت متفاوت با مطالب ترجمه شده شماست شما از کدام صفحه ترجمه نمودید؟ آیا موارد دیگری ترجمه شدهاند؟پدرام ۳ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۳:۱۰ (UTC)
- من همان زمان که بحثها داغ بود بخش زیادی از ویکیپدیا:سیاست داوری و نیز ویکیپدیا:هیئت داوری را ترجمه کردم. بهآفرید ۳ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۳:۰۲ (UTC)
- نه آقا جان، کی با شما بود. دست شما را هم باید بوسید. هرکاری از دست ما هم بر آمد بگویید در خدمت هستیم--هریوا ۳ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۴:۴۱ (UTC)
رسیدگی به وضعیت کاربر هادیمان
[ویرایش]کاربر هادیمان مدتی است قطع دسترسی شده درحالی که به هادیمان گفته شده بود دو هفته بیشتر از آن گذشته است امیدوارم رسیدگی کنید.
همکاری هفته
[ویرایش]از کاربرانی که مایل به بهبود در وضع کنونی این پروژه هستند دعوت میشود در این بحث شرکت کنند تا برای یک مرتبه به یک نتیجهی درست برسیم. Dernhelm ۷ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۳:۲۰ (UTC)
مدیریت فله ای!!!
[ویرایش]تب مدیر شدن در ویکی بسیار بالا گرفته و همه در حال مدیر کردن همدیگه هستند. آیا واقعاً نباید برای مدیرانمان حداقلهایی همچون داشتن ربات و داشتن سابقه در ویرایش مقالات خوب و برگزیده و سابقه در بیطرفی یا نداشتن منازعات و ... در نظر بگیریم؟؟؟!
آیا مشکل ویکی با سرازیر کردن خمره کاربران به حوض مدیریت رفع میشود؟
Gire 3pich2005 ۷ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۳:۳۲ (UTC)
یکی از مواردی که گفتید وجود دارد; حداقل هزار ویرایش در فضای نام اصلی. در مورد سابقه بی طرفی هم فکر کنم بهتر باشد همان نتیجه گیری ای که در صفحه نظرخواهی میشود را ملاک قرار داد، زیرا به فرض داشتن منازعه یا بی طرفی در یک ویرایش بسیار قدیمی شاید درست نباشد که راه مدیر شدن کاربری را برای همیشه بست.--هریوا ۷ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۳:۵۵ (UTC)
سابقه بیطرفی به نظر من اصلاً در مورد هیچ کسی وجود ندارد. ولی باید به استانداردی که زرشک گفتند، حدود 13 نفر، برسیم. با پوزش از «ی» ها! --sicaspi ۸ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۵:۲۲ (UTC)
- به نظر من هم بی طرفی اصلا وجود ندارد فقط مهم آن است که شخص بتواند در شرایطی که نیاز به بی طرفی است آن را اعمال کند.حتی اگر در مورد موضعی باشد که در آن بی طرف نیست.شاهد بی طرف نبودن کاربران همین بس که از بین ما چهار نفر که در همینجا سخن میگوییم هیچکدام در همه موارد بی طرف نیستیم.-- iroony ۸ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۸:۱۰ (UTC)
«بی طرفی مطلق» که واضحاً یک ایده آل گرایی است و در هیچ کسی وجود ندارد (کسی که مینویسد «من بی طرف هستم» در واقع خودش را خوب نمیشناسد؛ «آن کس که نداند و نداند که نداند» میشود). حال که ما ویکیپدیا مینویسیم، همین مشکل برای محققین علوم اجتماعی هم وجود دارند و اینکه هرکدام از آنها با پیشزمینهای که از آن آمدهاند، به تحقیق میپردازند در حالی که قرار نیست که آنها را دخالت دهند. سؤال این است که چگونه باید با بی طرفی برخورد کرد، نه اینکه وجود آن را انکار کنیم. من مقاله قضاوت ارزشی (علوم اجتماعی) را با نیم نگاهی به همین مشکل در ویکیپدیا ساختم که قرار است در آن در مورد پیشنهاداتی که در مورد نحوه افزایش بی طرفی در آکادمیا مطرح شده بنویسم. با توجه به آن مقالهای که خواندم اصولاً چند راه زیر پیشنهاد شده: طراحی سیستم بگونهای باشد که دخالت نظرات شخصی کاهش یابد (مثلاً در ویکیپدیا توصیه شده که کسی مقاله مربوط به زندگی نامه خودش را ننویسد، یا کلاً ویکیپدیا:تعارض منافع بر همین وزن است). اما پس از انجام آن راه حل دیگر این است:
Many methodologists believe that scientists rarely, if ever, eliminate all biases from their studies. These methodologists propose not the complete elimination of biases, but a reporting of them wherever they can be ascertained (the reverse of so-called ‘reporting bias’, which involves a selective suppression of information). They insist that risks of bias can be minimized in well-designed research, but no method can eliminate bias or ensure that it will not be present. In the ideal, social science is free of bias in this sense, but in practice it almost always falls short.
ترجمه: بسیاری از روش شناسان معتقدند که دانشمندان بندرت، و یا اصلا، تمامی جانبداریها را از کار هایشان حذف میکنند. این روش شناسان پیشنهاد میکنند که بجای حذف جانبداری، آنها را در آنجایی که قابل تشخیص است گزارش دهیم. آنها اصرار میکنند که ریسک جانبداری میتواند با طراحی درست سیستم به حد اقل برسد، ولی هیچ روشی امکان حذف تمامی جانبداریها را ندارد. در حالت ایده آل، علوم اجتماعی خالی از جانبداری به این معنا است، اما در عمل تقریباً همیشه در رسیدن به این هدف ناکام میماند.
یک مثال جالب نقل قول زیر از یک استاد دانشگاه (دانشگاه سانتا باربارا) محافظه کار مذهبی است که کتابی در زمینه مذهبش نوشته، و بدین گونه با موضوع جانبداری کنار آمده. در مقدمه کتابش گفته که من اینگونه و آنگونه هستم، و سپس گفته که این موضوع حتماً در انتخابهایی که کرده تأثیر گذار بوده، ولی نوشته که به همین دلیل ایشان سعیش را کرده که دیدگاههای مخالف را بیشتر پوشش دهد تا مشکل را حل کند.
... Their selection inevitably reflects the personal and professional orientation of their selector, who is a Roman Catholic and also a classicist, comparatist, and generalist; and its viewpoint is necessarily orthodox and conservative, if only better to highlight the variety of responses by those who redefined or rejected the traditions they had inherited. The consequence, then, is a miscellany of understandings and interpretations, and it is hoped that their sheer diversity and heterogeneity will dilute any, even unconscious, biases.
--دوستدار ویکیپدیا ۸ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۸:۵۲ (UTC)
مدیریت
[ویرایش]درود بر اهل ویکی. نتیجه رای گیری برای مدیریت بهزاد مدرس چی شد؟ فکر کنم مهلتش دیگه تمام شده.--دوستدار شما Arashase ۸ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۸:۱۵ (UTC)
- درود. به زودی دیوانسالار پس از جمعبندی و بررسی آرا، نتیجه را اعلام خواهد کرد.--آبتین ۸ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۹:۳۲ (UTC)
- نتیجه کجا اعلام میشه؟--دوستدار شما Arashase ۸ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۰:۰۵ (UTC)
- در صفحه بحثاش به آگاهی رسید. او مدیر شد.--آبتین ۹ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۵:۳۳ (UTC)
- نتیجه کجا اعلام میشه؟--دوستدار شما Arashase ۸ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۰:۰۵ (UTC)
مدیریت تا آخر عمر
[ویرایش]با توجه به اینکه بحث مدیریت و انتخاب مدیر و اینجور مسائل داغ است. وچون من مدتی از ویکی دور بودم. میخواستم بدانم مدیریت هنوز اینجا هنوز تا آخر عمر هست؟ Desert 2007 ۹ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۵:۳۳ (UTC)
متاسفانه بله! اما از قرار جنبشی مدنی ای در حال شکل گیری است.--هریوا ۹ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۶:۳۶ (UTC)
- دوستان لطفاً در مورد الگوی زیر نظر دهید. آیا متن بهتر یا تصویر بهتری را پیشنهاد دارید؟ متشکرم.--دوستدار ویکیپدیا ۱۱ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۹:۰۰ (UTC)
این کاربر معتقد است که مدیران جهت داشتن کارآمدی لازم، باید حمایت عمده کاربران را بدست آورده ولی مهمتر از آن، آن را حفظ کنند و این تنها از طریق ایجاد راهکار بازپسگیری اختیارات مدیریتی قابل دستیابی است. |
- بهتر است که تصویر خط خورده، تصویر ویکیپتن باشد. از کره ویکی در الگوهای زیادی استفاده شده و تاثیرش را از دست داده. قسمت میانی متن هم زائد است. Gire 3pich2005 ۱۱ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۲:۵۸ (UTC)
- متشکرم گیر سه پیش عزیز. این چطور است؟--دوستدار ویکیپدیا ۱۱ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۳:۰۶ (UTC)
این کاربر معتقد است که مدیران جهت داشتن کارآمدی لازم، باید حمایت عمده کاربران را کسب و حفظ کنند و این تنها از طریق ایجاد راهکار بازپسگیری اختیارات مدیریتی قابل دستیابی است. |
- عالی شد. دستت درد نکنه.Gire 3pich2005 ۱۱ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۳:۲۳ (UTC)
- مخلصم. تشکر مجدد :-) دوستدار ویکیپدیا ۱۲ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۲:۰۳ (UTC)
- الگو:کاربران خواستار اصلاحات در اختیارات مدیریتی ایجاد شد.--دوستدار ویکیپدیا ۱۲ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۲:۱۴ (UTC)
- درود. این جنبش مدنی را معطوف کمیته حکمیت نیز بنمایید. اگر چنین کمیتهای باشد میتواند در مورد مدیران و کاربران متخلف تصمیم گیری کند و اختیارات آنها را بازستاند بدون آنکه نیاز به لشکر کشی و یارکشی برای عزل مدیران باشد. فعلا که (فکر کنم) بقول امیر بعضی منتظرند امام زمان بیاید و کمیته حکمیت ویکی فارسی را تشکیل دهد.--♦ بهزاد مدرس ♦ ب ۱۲ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۳:۰۷ (UTC)
- فرمودید حکمیت و مارا به یاد حکمیت ابوموسی اشعری و عمرو عاص انداختید. برخی کاربران تصور میکنند که ویکی با داشتن مدیرهای بیشتر و همچین کمیتههایی رونق بیشتری خواهد گرفت. مدیران بسیار و نبود اتحاد در بین فارسی زبانان ویکیپدیا عاملی جهت دلسردی افراد میباشد. ناعدالتی برخی از این مدیران که دسترسی مدیریتشان برای همیشه و ابدالدهر میباشد باعث شده تا علیرغم تمایل بسیار به ایجاد مقالات تخصصی در حیطه خود، به ویرایشهای جزئی بسنده کنم. نمونههای کاربر:ab2llah بسیارند که توانایی دارند اما دلسرد شدهاند. اینکه کاربران تنها حق ویرایش در مقالات جغرافیا، ادبیات و ... را داشته باشند و در صورت ورود به حیطه مقالات سیاسی و یا قومی خاص با وکالت برخی مدیران تحت بدترین ظلمها قرار بگیرند و کسی را توان پاسخگیری از مدیر مربوطه نباشد خود نمونهای بارز از این سوء استفادههای مدیریتیست. فعلاً که روند و جریان به سمت افزایش مدیران است تا خدا خود ختم به خیر کند.-- عبدالله بحث ۱۲ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۴:۰۲ (UTC)
- (تعارض ویرایشی: پاسخ به بهزاد مدرس) کمیته حکمیت پیشنهاد بدی نیست، ولی باید مورد بحث قرار گیرد که آیا بوجود آمدن آن در ویکیهای بصورت نسبی کوچک امکان پذیر هست یا نه.
- دیگر اینکه من استفاده از لفظ «لشکر کشی و یارکشی برای عزل مدیران» را مناسب نمیبینم و از اینکه این لفظ را استفاده کردید متعجب شدم. چون دیدگاهی را به روند موجود القا میکند که دقیقاً میخواهیم از آن دیدگاه فرار کنیم: هیچ کسی ادعا نمیکند که مدیران هر روز اشتباه مدیریتی میکنند؛ سؤال این است که زمانی که تعارض منافع پیش میآید چگونه برخورد میکنند، و آن معیار اصلی تر است. مثلاً کاربری که با مدیری رابطه خوبی دارد (جزو دوستان او، یاران او، یا هرچه نامش را بگذارید است) مثلاً بی نزاکتی بکند، آیا آن مدیر قادر هست که به ایشان اخطار دهد همانگونه که به بقیه اخطار میدهد؟ یا اگر واکنش نشان ندهد حداقل آن را به یاد بسپرد و پس فردا که مدیران دیگر در مورد آن بحث میکنند نگوید که فلانی که هیچ کار نکرده! اگر با «لشکر کشی و یارکشی برای عزل مدیران» سعی در حل مشکلات بکنیم که نه تنها موفق به آن نخواهیم شد، بلکه وضعیت را بدتر خواهیم کرد و ممکن است که داستان مزرعه حیوانات پیش بیاید. راه درستش این است که به افراد در مورد وضعیت موجود آگاهی داد و از طریق استدلال پیش رفت ولی به آنها اجازه داد که خود تصمیم بگیرند. اگر هم زمانی مشاهده شد که یک گروه افراد که نگرانیهای مشترک دارند، به یک نتیجه مشترک میرسند نباید آن را تفسیر به یارکشی کرد (وگر نه مثلاً اقلیتهایی که در یک جامعه به دنبال احقاق حقوق خود هستند هم دارند یارکشی میکنند!). اینکه کسی سعی بکند از طریق استدلال کارش را پیش ببرد «لشکرکشی و یارکشی» نیست بلکه شیوه مسالمت آمیز مقبول در سرتاسر دنیا است. یارکشی زمانی اتفاق میافتد که گروهی از افراد از همدیگر حمایت کنند؛ اشتباهات همدیگر را نقد نکنند؛ و اگر در مقالهای دوستشان در جایی اشتباه میکرد در آن مورد زبان به گفتن حقیقت نگشایند و واکنشی عملی نشان ندهند و بگذارند تا طرف مقابل به آن رسیدگی کند. اما اگر دوستشان حرف درست میزد، با شدت عمل فوق العاده وارد عمل شوند. اینها یعنی یار کشی و لشکر کشی. امیدوارم که شما با پیشفرض اینکه «لشکر کشی و یارکشی برای عزل مدیران» در حال اتفاق افتادن است به موضوع نگاه نکنید. استدلالها، غصهها و دلگیریها را بنگرید و بر اساس آن تصمیم گیری شخصی انجام دهید.--دوستدار ویکیپدیا ۱۲ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۴:۰۶ (UTC)
اتفاقا «لشکر کشی و یارکشی» نشانه جوامع کمتر توسعه یافتهاست. در کشورهایی که مدنیت در سطح بالاتری است لازم نیست که برای احقاق حقتان قومی و قبیلهای وارد کار شوید. سیستمی باید وجود داشته باشد که عادی ترین فرد جامعه بتواند به تنهایی بتواند از بزرگترین و قدرتمندترین فرد جامعه استیفای حق کند.
من فکر میکنم کمیته داوری راه حل مناسبتری است. باید جایی باشد که کاربران بتوانند حق خود را بدون وابستگی به کسی و قدرتی بستانند. یعنی نباید لزوما تعدادتان زیاد باشد که بتوانید کاری را پیش ببرید. باید کمیته داوری طوری باشد که مثلا حتی یک کاربر گمنام و بی نشان که دستش به جایی بند نیست هم بتواند مستندات خود را از تخلفات قدرتمندترین مدیر یا کاربران ارایه نماید و رای لازم را بستاند. این کمیته داوری شیوهای است که در ویکیهای درست حسابی هم اعمال میشود و چیز جدیدی در ویکی پدیا نیست. کمی به سناریوهای ممکن بخواهید مدیران را با رایگیری برکنار نمایید هم فکر کنید. مثلا بخواهیم طبق پیشنهاد قبلی دانقولا عمل کنیم که مدیر را با ۶۰ درصد رای مخالف برکنار کنیم. به عواقب وجود چنین قانونی در محیط دو قطبی ویکی فارسی نیز فکر کنید.--♦ بهزاد مدرس ♦ ب ۱۲ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۴:۲۷ (UTC)
- همانطور که گفتم من از درون پارادایم «لشکر کشی و یارکشی» به آن نمینگرم؛ اگر تصور میکردم که به چنین کاری مشغول هستم، وارد آن نمیشدم. شما البته مختار هستید که از هر مدلی که دوست دارید استفاده کنید ولی شاید بیان آن در بحثها خیلی جالب نباشد چون حاوی قضاوتی در مورد نیات افراد دیگر است.
- اما در مورد کمیته حکمیت، من با آن مشکلی ندارم ولی فعلاً نسبت به آن خوش بین نیستم (در پایین دلایلم را مینویسم) چون تعداد کاربران واقعاً فعال ویکی فارسی کم است. 50-60 نفر ماکزیمم. اما این چیزی است که باید در مورد آن بحث شود.
- اگر چه با برخی از آنچه نوشتید موافقم ولی با برخی نکات آن مخالف. محکمترین منبایی که در ویکی وجود دارد رأی اکثر کاربران است. حتی اگر کمیته حکمیتی بخواهد تشکیل شود باز هم اعضای آن توسط کاربران انتخاب میشوند. دلیل آن امر هم این است که وجدان اکثر کاربران اگر اطلاعات کافی داشته باشند (در اکثر موارد) به اشتباه نمیرود. اگر شما قدرت تصمیم گیری این جامعه را بدلیل "محیط دو قطبی" یا هر چیز دیگری زیر سؤال ببرید آنوقت تمامی پایههای بنیادین ویکیپدیا را عملاً زیر سؤال بردهاید. چگونه ممکن است که رأی کمیته داوری معتبر باشد، ولی رأی کاربرانی که به آن افراد مشروعیت دادهاند به همان اندازه معتبر نباشد؟ وجود کمیته داوری از این جهت خوب است که خیلی مستقیماً مزاحم کاربران نشویم. اما در مورد ویکیپدیا ای که کلاً 6-7 مدیر دارد این رجوع مجدد به کاربران هزینه کمتری دارد تا ویکیپدیا ای که تعداد مدیرانش زیاد است و در هر زمانی چند تقاضای فعال روی میز است. تازه به آن خود هزینه ایجاد کمیته داوری را هم در اینجا اضافه کنید. اما در مورد درصد آرا، من فکر میکنم که لزومی ندارد از همان 70-80 درصد آن را پایین بیاوریم. بار اولی که به کاربران برای مدیریت رأی میدهیم، نمیدانیم که آنها چگونه مدیری خواهند بود، اما پس از گذشت زمان اطلاعات بیشتر بدست آوردهایم. مثلاً من در این یک روز که دیدم مانی کلی کارهای وقت گیر مدیریتی را انجام داده و در حال سر و سامان دادن به ویکی است احساس کردم که باید بجای ممتنع به او رأی مثبت میدادم. احتمالاً در آینده هم آگاهی بیشتری حاصل خواهد شد. دلیلی ندارد که درصد 70-80 را کم کنیم. چون چیز خاصی که تغییر نکرده از نظر مفهومی؛ اگر آن درصد نیاز بوده که هنوز هم نیاز است. --دوستدار ویکیپدیا ۱۲ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۶:۳۴ (UTC)
به نظر من مدیران در اینگونه بحث ها نباید شرکت کنند چون سنگ خود را به سینه میزنند این کاربران هستند که باید تصمیم بگیرند چه باید بکنند( با جناب آقای بهزاد مدرس هستم)Desert 2007 ۱۴ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۱:۴۸ (UTC)
الگوهای استفاده نشده
[ویرایش]این الگوهای استفاده نشده رو باید چه کار کرد؟Ali20 wiki ۱۱ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۶:۴۶ (UTC)
- درود. اینها مستقیماً در نوشتارها بهکار نرفتهاند ولی درون الگوهای دیگر هستند و اگر حذفشان کنیم الگوهای دیگر را به هم میزنیم.--ماني ۱۱ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۶:۵۸ (UTC)
- البته بعضیها مثلاً الگو:Country alias سویس به نظرم نالازم است.-- بهزاد بحث ۱۱ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۷:۰۴ (UTC)
- الگوهایی هم که همواره جایگزین میشود در این فهرست آمدهاست. بهآفرید ۱۱ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۲:۴۵ (UTC)
- سخن مانی نادرست است، اگر الگویی در الگوی دیگری به کار رود (یعنی تراگنجانده شود) در این فهرست نمیآید؛ این فهرست را یک سری از الگوهایی که بهآفرید گفت، تشکیل میدهند ولی شمار زیادیش هم الگوهایی هستند که یک کاربر ساخته و بعد در هیچ جا به کار نبرده است!!! اینکه چرا برخی از کاربران که در میانشان کاربران باسابقهای نیز یافت میشود، چنین کاری میکنند، خود پرسش روانشناختی بسیار خوبی است!!! الگوهای از این دست این فهرست نیاز به رسیدگی دارد، من در تابستان به چند تا از آنها رسیدگی کردم که موجب شد خودبهخود از این فهرست پاک شوند؛ برخی باید به تغییر مسیر الگوهای دیگر تبدیل میشدند، برخی از بیخ نادرست و نقضکنندهٔ قانونهای ویکیپدیا بودند و باید حذف میشدند که برچسب زدم و امیر حذفشان کرد، برخی را هم در مقالههای مربوط به کار بردم (مانند الگو:مناطق خودمختار ترکزبان). باری، هر که بتواند به این فهرست رسیدگی کند، کاری نیک کردهاست، ولی حواسش باید باشد که به آن دست از الگوها که بهآفرید گفت، گزندی نرساند. یوشیچی تویوهارا ۱۲ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۲۵ (UTC)
درخواست کمک در مورد یک تحقیق
[ویرایش]من در حال تحقیق درباره یک جور ساز موسیقی هستم ولی نام فارسی اون رو هنوز پیدا نکردم می خواستم ببینم آیا کسی می تونه کمکی بکنه هر چند می دونم که این ربطی به ویکی پدیای پارسی نداره.اسمش به انگلیسی هست ratchet و در ویکی پدیای انگلیسی هم مقاله داره.با سپاس.سلحشور پارس ۱۱ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۳:۵۵ (UTC)
- فکر کنم معنی اش جغجغه میشه . 85.133.195.149 ۱۱ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۶:۲۲ (UTC)
ما در هرات بهش می گیم قرقرک (qarqarak قَرقَرَک) . من خودم در نوجوانی در نجاری کار میکردم و در یک عید نزدیک صد تا از اینها درست کردیم. یادش بخیر دوران نوجوانی.--هریوا ۱۱ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۶:۳۲ (UTC)
- (تعارض) ::دوست گرامی بهتره از کاربران یهودی کمک بگیرید. اینطور که در مقاله انگلیسی بیان شده ابزاریست که یهودیان در جشن پوریم از آن استفاده میکنند. برای مشاهده مقاله به انگلیسی هم به این آدرس مراجعه کنید.-- عبدالله بحث ۱۱ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۶:۳۵ (UTC)
در ضمن در این متن هم به همراه قلتک چوبی (که اتفاقا آنرا نیز به همراه شان می ساختیم) هم آمده که هر دو اسباب شادی بچه ها و صد البته سرکیسه کردن بابای بچه ها در روزهای عید بود.--هریوا ۱۱ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۶:۳۹ (UTC)
من هم نام قرقرک را برای این وسیله شنیدهام.علی ویکی ۱۱ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۳:۲۵ (UTC)
رای منفی برای، کاربر قدیمی، تکرار مورد مانی
[ویرایش]با درود به همه ویکی نویسان. حقیقت اینکه این همه رای منفی برای آریوبرزن، کاربری قدیمی که بسیاری مقالات نوشته و با همه هم خوب کنار میاد و خوش رفتار است و هیچگاه هم درگیری ایجاد نمیکند، برای من غیر قابل درک است، کاربر آریو حتی در مقالات مذهبی هم ویرایش نمیکند و حیطه اصلی کار وی تاریخ است. علیرغم این تعدادی از کاربران به وی رای منفی دادهاند (که البته این حق را هم دارند) ولی این کار باعث میشود که موردی نظیر مورد مانی حالا در مورد آریو تکرار شود، و وی کنار بماند و در آینده دوباره بعد از کارآموزی به عنوان پاترول، وارد حیطه مدیریت شود! با این ترتیب اما نظیر مورد مانی بیشتر از همه، کاربران ویکی متضرر میشوند. به نظر من بد نیست اگر کاربران مخالف جنبههای مختلف قضیه را سبک و سنگین کنند، من فکر میکنم که ارزیابی مجدد به نفع همه کاربران تمام شود.ojanfar ۱۱ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۸:۲۱ (UTC)
متن شما و بخصوص محل نصب آن بیشتر به تراکت تبلیغاتی میماند.جای این بحث همان صفحهاست و نه اینجا. هر کاربر قدیمی ای هم برای مدیریت مناسب نیست. وگرنه شماره کاربری حسام 181 بود. ضمن احترام به نامزد محترم و شما، درخواست میکنم اینگونه مباحث را در همان صفحه رای گیری ادامه دهید. ارادتمند --دانقولا ۱۱ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۰:۰۰ (UTC)
- دوستان حالا که بحث انتخابات تو ویکی داغه من هم یه سوال دارم. تو انتخابات هر کاربری با هر سابقه کمی یا طویلی میتونه رای بده؟--دوستدار شما Arashase ۱۱ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۹:۱۱ (UTC)
- درود. شما حق رای دارید.ojanfar ۱۱ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۹:۱۴ (UTC)
- درود. آره این رو میدونم. خواستم بدونم معیار دقیقی داره یا فقط باید رای دهنده شناخته شده باشه؟--دوستدار شما Arashase ۱۱ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۹:۱۷ (UTC)
- باید بیش از 100 ویرایش در کارنامه داشته باشد.Gire 3pich2005 ۱۱ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۲:۵۴ (UTC)
- درود. آره این رو میدونم. خواستم بدونم معیار دقیقی داره یا فقط باید رای دهنده شناخته شده باشه؟--دوستدار شما Arashase ۱۱ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۹:۱۷ (UTC)
راستش من میخواستم رأی بدهم ولی آریوبرزن را نمیشناسم. فکر میکنم ایشان ساکت و آرام مقالههایش را مینویسد :-) دوستدار ویکیپدیا ۱۱ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۳:۰۸ (UTC)
- خوش به حالش! ما که یک پاراگراف مینویسیم عین فوتبال آمریکایی هزار نفر بر سرمان میریزند.-- بهزاد بحث ۱۱ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۳:۳۷ (UTC)
- واقعاً که! شما و بهافرید که عملاً در نوشتن مقالاتتان [۴] [۵] موفق بودید (مگر عمده متن آن مقالات را چه کسی نوشته؟) و در حال تلاش برای حذف برچسبهای مقاله هستید. شکایتها را ما میکنیم، شما عمل میکنید. --دوستدار ویکیپدیا ۱۱ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۳:۵۰ (UTC)
- بله. موفقیت عظیمی بوده: فهماندن دو کلمه حرف حساب به لشکر مسلمانان سینهچاک! اما اگر این همه سنگاندازی نبود این موفقیت را میشد اینطور تعریف کرد: کشاندن یکهزارم درصدی این وبسایت از "ویکیپدیای شیعیان" به "ویکیپدیا دایرةالمعارف عمومی" -- بهزاد بحث ۱۲ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۰:۱۹ (UTC)
- واقعاً که! شما و بهافرید که عملاً در نوشتن مقالاتتان [۴] [۵] موفق بودید (مگر عمده متن آن مقالات را چه کسی نوشته؟) و در حال تلاش برای حذف برچسبهای مقاله هستید. شکایتها را ما میکنیم، شما عمل میکنید. --دوستدار ویکیپدیا ۱۱ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۳:۵۰ (UTC)
- خوش به حالش! ما که یک پاراگراف مینویسیم عین فوتبال آمریکایی هزار نفر بر سرمان میریزند.-- بهزاد بحث ۱۱ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۳:۳۷ (UTC)
- با تأئید پیام اوژنفر در بالا، باید بیفزایم که اگر دسترسی بالاتر، از آریوبرزن، کاربری پرکوشش، منطقی و متین که سالها، شبها و روزهای مدید را با صبر و آرامش به ویکینویسی و مراقبت از ویکی گذرانده دریغ شود جای تأسف دارد. البته اینگونه جلوگیریها، دقیقا همانطور که اوژنفر گفتند تنها خدمترسانی به دانشنامه را به تعویق میاندازد و زیانش جز به کاربران و ویکیخوانان برای کس دیگر نخواهد بود.--ماني ۱۲ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۰:۲۶ (UTC)
سلام و یک گله بزرگ
[ویرایش]با سلام بنده تازگی با این جمع آشنا شده و شروع به اضافه کردن و ویرایش مطالب کردم ولی در ۵ روز کار بنده را به بهانه خراب کاری اخراج کردند وقتی یک چیزه غلط و بی ربط را حالا با یک منبع من در آوردی گذاشتید پاک بشه خرابکاری هست تمام مطالب من را پاک کرده یعنی من نزدیک به ۵۰ ساعت کار من را فوتینا میخوام بدونم این آقایون که نوشتن در شهر شهریار فارسی حرف میزنند تا حالا رفتند از کجا این اطلاعات را دارندبنده یک کتاب درباره زبان های ترکی کردی نوشتم و به تمامی شهر ها رفته ام و کوچکترین اطلاعات را دارم شهریار ۷۵ درصدش ترکه بقیه هم یا شمالیند یا کرد ۵ درصدم فارس بعدا نوشته شده زبان فارسی من ۲ ماه در مینودشت زندگی کردم اونجا ۹۰درصد ترک هستند ولی با مدرک نوشته شده فارسی اونم سایت دروغین استان گلستان آیا ما هم مثل دولت باید دروغگو باشیم خب من از شهریار میام این مطلی را میخونم و میبینم که دروغه و میگی کل سایت دروغه شما ایرانیا و فارس ها اصلا جنبه کاره گروهی را ندارید بنده خودم در بیش از ۲۰ سایت فعال نقش های مدیریت دارم ولی هیچ جا به هردمبیلی اینجا ندیدم مدیریت سایت چون کرد هستند نوشتند شهرستان خوی به زبان کردی حرف میزنند تو نقشه کردهای ایران تو همین سایت ببینید در حالی که اصلا اونجا حتی یک کرد هم نمیبینی اینجا دانش نامه نیست دروغ نامست هر چه سریعتر اصلاح شود و مطالبی با منبع دروغین درست بشه سید مجید مهدوی — پیام امضانشدهٔ قبلی را سید مجید مهدوی (بحث • مشارکتها) در تاریخ ۱۲ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۲:۲۲ نوشتهاست.
- دوست گرامی! جناب آقای مهدوی ایکاش در طول این ۵ روز نظری به پیام خوش آمدگوئی در صفحه بحثتان میکردید تا با روش ویکینویسی آشنا گردید. اخطار های مدیر مربوطه بیدلیل نبوده و سهل انگاری از جانب شخص شما صورت پذیرفته. بار دیگر شما را به مطالعه پیام خوشآمد گوئی در صفحه بحثتان و راهنمائی های صورت گرفته دعوت مینمائیم. امیدواریم تا از نویسندگان دائمی ویکی فارسی شوید--پسرآمل∞ ۱۲ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۳:۴۶ (UTC)
- از ادبیات و لحن شما پیداست که آن بیش از بیست سایت کذایی که شما نقشهای مدیر در آنها دارید، چه اوضاعی دارند!--آبتین ۱۲ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۴:۱۴ (UTC)
- جناب مهدوی اولا مدیر اینجا کرد نیست و دو نفر ترک اتفاقا مدیرند.دوما برای هر گفته مدرک بیاورید.شما شهریار زندگی کردید و میگویید آمار گرفتید خوب اگر آمارتان منتشر شده و رسمی است در اینجا نام آن را بیاورید بعد بگویید در کره ماه هم ترک است.شما کلا با منبع بیگانه هستید.این اشکال شماست نه ما.نمیتوانیم بگوییم مینو دشت ترک هستند چون جناب مهدوی آنجا بوده!!من فقط دو منبع از شما دیدم آنها هم یکی وبلاگ به نام ساوالان سسی(صدای سبلان) که بیشتر به یالاند سسی شبیه است و دیگری گوناز تی وی! که اصلا در ویکی پدیای فارسی ارزش ندارد.به هر حال منبع بیاورید موضوع را هم نژادی نکنید نزاد دوستی را برای همان سایتها که مدیرید باقی بگذارید.خیلی از شهرهایی که گفتید درست است ترکی هم حرف میزنند اما مدرک بیاورید وگرنه بقیه دوستان نمیتوانند بگویند چون شما رفتید پس قبول.البته درصد گفتن هم تقریبی است مثلا من به جرات میتوانم بگویم انزلی ۲۵٪ ترک دارد.یا شهریار که زیاد رفتم آنقدر مخلوط است که نمیتوان درصدی گفت اما ترک مهاجر زیادی دارد.اما زبان گفتاری مردم با یکدیگر فارسی است و ما از نظر قومی بررسی نمیکنیم شهریار را که اقوام مهاجر بسیاری دارد آن هم با درصد و عدد که اصلا ممکن نیست.در همان یالاند سسیها میگویند تهران ۷۰٪ ترک دارد اما من میگویم ۳۰٪ شاید یکی دیگر بگوید ۵۰٪ هر کس هم دلیل خود را دارند.یا در یالاند سسیها اراک را هم ترک میداند با اینکه ۱٪ ترک به زور دارد.در ضمن شهرستان خوی و خوی ترکی آذربایجانی حرف میزنند و این در مقالاتشان در ویکی فارسی گنجانده شده نمیدانم شما از چه چیزی حرف میزنید.فقط در معنی خوی نوشته شده نمک به کردی که منطقی به نظر میرسد و البته بقیه احتمالات را هم نوشته.-- iroony ۱۲ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۴:۵۱ (UTC)
- دوست گرامی! جناب آقای مهدوی ایکاش در طول این ۵ روز نظری به پیام خوش آمدگوئی در صفحه بحثتان میکردید تا با روش ویکینویسی آشنا گردید. اخطار های مدیر مربوطه بیدلیل نبوده و سهل انگاری از جانب شخص شما صورت پذیرفته. بار دیگر شما را به مطالعه پیام خوشآمد گوئی در صفحه بحثتان و راهنمائی های صورت گرفته دعوت مینمائیم. امیدواریم تا از نویسندگان دائمی ویکی فارسی شوید--پسرآمل∞ ۱۲ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۳:۴۶ (UTC)
مدیریت در ویکی
[ویرایش]به تصویری جالب در ویکی فا برخورد کرده ام که جناب زرشک سوالات جالبی را مطرح کرده اند. نظر شما و پاسختان به این سوالات چیست؟-- عبدالله بحث ۱۲ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۸:۱۴ (UTC)
- زرشک چه عکسها و شکلکهای بامزهای درست میکند :-) من از این کارهایش خیلی خوشم میآید، آن شکلکش در پایان بحث افزایش شمار مدیران در بالای همین صفخه هم خیلی بامزه بود، همان آدمکه که با بیخیالی داشت ناخونهایش را سوهان میزد [که نشاندهندهٔ کنارهگیری و دلگیری زرشک از آن بحث بود]. این کارهایش حکم یک زنگ تفریح کوچک و زیبای مربوط به ویکیپدیا را دارد. یوشیچی تویوهارا ۱۲ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۲:۵۴ (UTC)
- اینجا تگزاس است یا کوچه باغهای نشابور؟! --sicaspi ۱۴ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۱:۴۳ (UTC)
پیام بهداشتی
[ویرایش]آری منافقان در فروترین درجات دوزخند و هرگز برای آنان یاوری نخواهی یافت مگر کسانی که توبه کردند و [عمل خود را] اصلاح نمودند(سوره نساء آیات ۱۴۵ و ۱۴۶). ای کسانی که ایمان آوردهاید برای خدا به داد برخیزید [و] به عدالت شهادت دهید و البته نباید دشمنی گروهی شما را بر آن دارد که عدالت نکنید عدالت کنید که آن به تقوا نزدیکتر است و از خدا پروا دارید که خدا به آنچه انجام میدهید آگاه است (سوره مائده آیه ۵). -- بهزاد بحث ۱۳ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۷:۴۰ (UTC)
پرسش
[ویرایش]درود دوستان چرا وقتی من در هنگام ویرایش مقاله مرند روی کلید فارسی سازی ارقام میزنم مقاله اینطور میشه؟--دوستدار شما Arashase ۱۳ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۸:۱۶ (UTC)
- بعضی اعداد در الگوها باید به زبان انگلیسی باشد و تبدیل آنها به فارسی همه چیز را به هم میریزد.--محمد رضا ۱۳ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۸:۲۱ (UTC)
کپی رایت و اجازه نامه تحت گنو
[ویرایش]درود با توجه به قانون کپی رایت و اجازه نامه تحت گنو و قوانین ویکی پدیا، آیا میتوان از مطالب دانشنامهٔ والیمار با ذکر منبع در ویکیفا استفاده کرد؟--دوستدار شما Arashase ۱۳ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۹:۰۷ (UTC)
- درود. تا آنجا که میدانم باید با رعایت شرایطی بشود چون:
- از شرایط گنو ۲٫۱ برای کپیهایی که تغییر خواهند کرد اینست که مطلب کپیشده دقیقاً تحت همان گنو منتشر شود. از آنجا که زیر صفحههای دانشنامه والیمار نوشته گنو ۲و۱ و زیر صفحههای ما نوشته که مجوزمان مجوز مستندات آزاد گنو را در بر میگیرد مشکلی نباید باشد.
- طبق گنو، نام دست کم پنج تغییردهنده اصلی نسخه کپیشده باید ذکر شود. که این در صفحههای تاریخچه مقالات ما ذکر میشود.
فقط در گنو آمده که تیتر مقاله کپیشده نباید عین تیتر اول باشد. (البته اگر مقالهنویسهای والیمار اجازه یکی بودن تیترها را بدهند گنو حرفی ندارد.) در مورد این مسئله آخر بد نیست دوستان دیگر گنودان نظر بدهند تا به نتیجه برسیم.--ماني ۱۳ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۰:۱۲ (UTC)
- درود. سوالی پیش آمد! چگونه نام پنج تغییردهنده اصلی نسخه کپیشده در تاریخچهٔ اینجا قرار میگیرد؟؟یا شاید اشتباه متوجه شده باشم. یعنی من که مدیر آنجا هستم میتوان مقالهای که خودم ترجمه نکردهام را بدون تغییر با ذکر منبع در اینجا کپی کنم ؟؟-- Phobia ☻☺ ۱۴ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۷:۵۳ (UTC)
- درود. [کپی از صفحهٔ بحثم]: «مشکلی نمیدارد. میتوانید متن را به ویکی وارد کنید. فقط نکتهٔ مهم این است که هنگام وارد کردن متن در خلاصهٔ ویرایش، پیوند به نسخهٔ دائمی مقاله در آن دانشنامه بدهید. البته همهٔ انیها به شرطیاست که نویسندگان آن مقاله در آن دانشنامه دارندگان حق تکثیر آن باشند و مثلاً مقاله را از وبلاگ کس دیگری کپی نکرده باشند. بهآفرید ۱۴ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۸:۲۴ (UTC)» یادکرد منبع در متن مقاله هم مؤکداَ پیشنهاد میشود. هم به دلایل حقوق معنوی و هم حق تکثیر و هم دانشنامهنویسی. بهآفرید ۱۴ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۸:۵۰ (UTC)
- صفحهای هست که تمام نویسندههای هر صفحه ویکی پدیا را به ترتیب مشارکت فهرست میکند. ابزاری هم هست که تاریخچه یک صفحه را از یک پروژه به پروژه دیگر منتقل میکند. هرچه فکر کردم اسمشان یادم نیامد.--همان ۱۴ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۸:۰۷ (UTC)
- البته چون که صد آید نود هم پیش ماست. یعنی اگر با استفاده از امکان تاریخچه دسترسی به نام و مشارکت کل نویسندگان میسر باشد دیگر نیازی به مشارکتکنندگان اصلی نیست. [البته همه صورت دیجیتالیاست هنگام چاپ، اطلاعات مربوط به نویسندگان اصلی به کار میآید. (برای صرفهجویی در کاغذ)]. بهآفرید ۱۴ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۸:۲۹ (UTC)
- ابزار یابندهٔ مشارکتکنندگان اصلی اینجاست. بهآفرید ۱۴ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۸:۳۷ (UTC)
- ابزار انتقال تاریخچه Transwiki است. اگر بشود این کار را برای یک ویکی خارج از پروژه مدیاویکی انجام داد مسئله کاملا حل میشود.--همان ۱۴ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۰۹ (UTC)
- درود. سوالی پیش آمد! چگونه نام پنج تغییردهنده اصلی نسخه کپیشده در تاریخچهٔ اینجا قرار میگیرد؟؟یا شاید اشتباه متوجه شده باشم. یعنی من که مدیر آنجا هستم میتوان مقالهای که خودم ترجمه نکردهام را بدون تغییر با ذکر منبع در اینجا کپی کنم ؟؟-- Phobia ☻☺ ۱۴ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۷:۵۳ (UTC)
- پس با ذکر منبع و اجازه از سایت مبدا میشود؟--دوستدار شما Arashase ۱۴ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۲۲ (UTC)
- وقتی سایتی از مجوز گنو استفاده میکند یعنی اجازه هرگونه استفاده به دیگران با مجوز گنو و ذکر منبع اصلی داده. پس اجازه مجدد لازم نیست.--همان ۱۴ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۳۶ (UTC)
- پس با ذکر منبع و اجازه از سایت مبدا میشود؟--دوستدار شما Arashase ۱۴ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۲۲ (UTC)
مشکل در فهرستبندی صفحات رده
[ویرایش]گویا مشکلی در فهرستبندی صفحات رده وجود دارد... برای نمونه اینجا را ببینید، نام دیگر کاربران در بخش حرف اول نام کاربری آنها فهرست شده است، در حالی که نام کاربری من که با «w» شروع میشود، به اشتباه در زیر حرف «ک» فهرست شده است! گویا به جای «wayrian»، «کاربر:wayiran» را در نظر گرفته است. --Wayiran (ب) ۱۴ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۲:۱۳ (UTC)
- این هم عکسی از این صفحه. --Wayiran (ب) ۱۴ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۲:۱۳ (UTC)
- ظاهراً با نام شما مشکل میدارد. این را ببینید. Wاش کار میکند.-- بهزاد بحث ۱۴ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۲:۴۹ (UTC)
- مشکل اینجاست که شما از الگوی {{کاربران خواستار اصلاحات در اختیارات مدیریتی}} استفاده نکردهاید و رده را دستی در صفحه کاربریتان درج کردهاید. بدون افزودن الگو درستش کردم. وحید ۱۴ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۰۹ (UTC)
رده سورههای قرآن
[ویرایش]با توجه به وجود زیر ردههای رده:سورههای مکی قرآن و رده:سورههای مدنی قرآن در زیر مجموعه رده:سورههای قرآن میتوان رده سورههای قرآن را از مقالات مربوط به آیات قرآن حذف کرد؟ البته در سیاست ویکیپدیا:ردهبندی آمده:
معمولا نباید مقالات را بهصورت همزمان هم در خود رده و هم در زیرردهٔ آن طبقهبندی نمود. بهطور مثال علیرضا افتخاری که در رده:خوانندگان سنتی اهل ایران طبقهبندی شدهاست، نباید همزمان در رده:خوانندگان اهل ایران یا رده:اهالی ایران نیز طبقهبندی شود.
با وجود دو زیر رده ذکر شده بهتر نیست که رده:سورههای قرآن حذف شود؟۩ حشر۩بحث ۱۴ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۳:۵۱ (UTC)
- حق با شماست، در این مورد نیز رده:سورههای قرآن حذف شود بهتر است. وحید ۱۴ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۱۱ (UTC)
- همیشه باید این کار را انجام دهید. اگر مقاله در ردهای است، الزاماً نباید در رده مادر باشد. --آیدا ۱۴ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۱۸ (UTC)
- البته الزاماً نه بلکه معمولاً. اگر زیرردهها همه رشد یکسان نداشتهاند یا ناقصاند بهتر است در هر دو بیاید. بهآفرید ۱۴ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۲۵ (UTC)
- همیشه باید این کار را انجام دهید. اگر مقاله در ردهای است، الزاماً نباید در رده مادر باشد. --آیدا ۱۴ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۱۸ (UTC)
۵۰ کاربر فعال
[ویرایش]درود. ۵۰ کاربری که در اینجا هستند، آمار فعالیتشان را بر چه مبنایی است. منظورم این است که در روز است، در کل است، متوسط یک ماه است یا...--دوستدار شما Arashase ۱۴ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۴۴ (UTC)
- درود، همانطور که توضیح داده تعداد ویرایشها مربوط به تغییرات اخیر است (حدود ۱ ماه). البته «تغییرات اخیر» منظور اطلاعات این جدول در پایگاه داده نرمافزار است. وحید ۱۴ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۰۹:۵۶ (UTC)
- ایول بابا. خودم هفتمی ام. دمم گرم --آتیشخور ۱۴ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۰:۱۶ (UTC)
- یه چی دیگهام هس. بجز جناب داش زرشک، هیچ مدیر دیگهای حتی نزدیک تاپ تن هم نی. یعنی هرکی مدیر میشه، بیخیال ویرایش میشه. واس چی آخه؟ --آتیشخور ۱۴ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۰:۳۷ (UTC)
رده ۳۷ ، افتخار بزرگی است برای من. امیدوارم لایق آن باشم --Rock On ۱۴ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۰:۴۶ (UTC)
- به نظر من، میبایست هریک ماه آپدیت شود تا ببینیم کجای جدولیم!--♣ محمددین سنچولی ♣ب ۱۴ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۱:۰۰ (UTC)
- آتیشخور جون با اجازت ماني (با ي دونقطه) اوله، بهزاد مدرس هم ۱۱ امه یعنی تا ۱۰ تا اول زیاد فاصله نداره. زرشک رو هم که خودت گفتی. کوچیک همتون هم با وجود درس و دانشگاه ۱۴ امه.--دوستدار شما Arashase ۱۴ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۱:۰۷ (UTC)
- من استاد مانی و جناب حاج بهزاد خان مدرس الدوله رو حساب نکردم. چون این فهرست مال یک ماهه و این دو بزرگوار تازه مرکب حکم مدیریتشون خشک نشده. --آتیشخور ۱۴ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۲:۰۱ (UTC)
- آتیشخور جون با اجازت ماني (با ي دونقطه) اوله، بهزاد مدرس هم ۱۱ امه یعنی تا ۱۰ تا اول زیاد فاصله نداره. زرشک رو هم که خودت گفتی. کوچیک همتون هم با وجود درس و دانشگاه ۱۴ امه.--دوستدار شما Arashase ۱۴ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۱:۰۷ (UTC)
ما هم در رتبه ۲۶ گویا جلوس نمودهایم . --Momali ۱۴ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۱:۱۴ (UTC)
- باورم نمیشد نهم باشم!!!!!!!!!!فکر میکردم خیلی رتبم بالا باشه تو ۳۰ نفر اولم. تازه از پروژه فوتبالم کشیدم بیرون.--saeedparva ۱۴ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۱:۲۲ (UTC)
اینگیلیسیا
[ویرایش]- اون وخ که داشتم مقاله سبیل رامی ساختم و تابش میدادم، دیدم این اینگیلیسیا با اون چشای چپشون فرش پازیریک رو سکایی معرفی کردن. بر و بچز ایران دوست برن تو مقاله سیبیل اینگیلیسی و فرش جد و آبادیمونو پس بگیرن. --آتیشخور ۱۴ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۱۲:۱۴ (UTC)
- با اجازه همه ی دوستان. جناب آتیشخور توی خود مقاله فارسی قالی پازیریک هم این اثر رو سکایی دونستن. درضمن من فکر نمیکنم وقتی بحث تاریخی وارد ۲۰۰۰ سال به قبل بشه دیگه بتونیم مرز مشخصی بین ایرانیان و سکاها بکشیم. یعنی تو اون حدود تاریخی تقریبا هر دو قوم یکی بودند. ولی چون این فرش تو ناحیهای کشف شده که قبایل سکا میزیستند، این اثر را به نام آنها ثبت کردهاند.--دوستدار شما Arashase ۱۴ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۰:۳۱ (UTC)
حجم زیاد
[ویرایش]درود. دوستان حجم قهوهخانه بشدت زیاد شده. برای هر با لود کردنش برای کسانی مثل من که از اینترنت ایرانی استفاده میکنن باید حداقل ۲ مگابایت (اغراق زیادی) از ترافیکشون رو بدن. توروخدا یکی زحمت بایگانی کردنش رو بشکشه.--دوستدار شما Arashase ۱۴ نوامبر ۲۰۰۹، ساعت ۲۰:۲۰ (UTC)